شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و وابستگی به هیچ حزب - گروه - ارگان - NGO - نهاد دولتی یا خصوصی و یا تشکلهای سیاسی و اجتماعی ندارد. وامدار هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی نبوده و مسئولیت مطالب نوشته شده را بعهده میگیرد . چنانچه فردی به عنوان یا محتوای مطلبی اعتراض داشته باشد ، نویسنده متعهد است اعتراض وی را (چنانچه خلاف ادب و عرف و هنجارهای جامعه نباشد) در ذیل همان مطلب درج نماید .

آخرین نظرات
  • ۲۲ مهر ۹۹، ۱۶:۴۸ - محمد مانی
    ۱۹۷😎

۱۳ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

سلام

همیشه فکر میکردم که این شورای شهر شدن چه مزیتی داره که اینهمه کشته مرده داره ؟ کم کم داشت باورم میشد که نه آقاجان ! صرفا انگیزه ی خدمت به مردمه که اینجوری داره فشار میاره تا برخی ها برای انتخاب شدن تو شورای شهر به آب و آتش بزنن.

تا اینکه کلاغا خبر آوردن از شورای شهر که .....

۹ نظر ۳۰ مهر ۹۲ ، ۱۷:۳۱
حمید خان راضی !

سلام

موقعی که دفترچه آماده به خدمت گرفتیم که برویم سربازی و مرد ! بشویم ، آن آقایی که دفترچه ما را دستمان داد با اطمینان گفت : مجلس تصویب کرده که 4 ماه از سربازی کم بشود و همین روز ها قانونش ابلاغ می شود - آن موقع سربازی 24 ماه بود - ما هم که در جو گیر شدن ید طولایی داشتیم دست بجیب شدیم و یک شیرینی پخش کنانی راه انداختیم که نگو نپرس!


آقا ! نشون به اون نشون که ما رفتیم سربازی و 24 ماه خدمت کردیم و چند ماه بعدش هم رفتیم خراج نامه (کارت پایان خدمت) را گرفتیم و هنوز آن قانون برای اجرا ، ابلاغ نشده بود ! حالا این مقدمه برای چی بود ؟ عرض میکنم !


۹ نظر ۲۵ مهر ۹۲ ، ۱۷:۵۴
حمید خان راضی !

سلام

دیروز بعد از مدتها توفیقی دست داد تا برای بار N ام فیلم اخراجی های اول را ببینم . یکی از صحنه هایی که تا بحال اینقدر تاثیر گذار نبود صحنه ای است که اکبر عبدی ( معروف به بایرام لودر! ) در اولین شب ورود به جبهه به سرعت دنبال عکاس رفته و میگوید : بچه ها ! عکاس باشی رو آوردم . یه عکس اینجا بعد ها تو تهران خیلی به درد می خوره ......


بی رو دربایستی یاد یه تعداد از عزیزان افتادم که این روزها به هر بهانه ای جلوی دوربین می روند . البته بر همگان واضح و مبرهن است که تاثیر میکروفن و تریبون و گوش شنوا بسیار بیشتر است اما چه باید کرد .... وقتی مادر نیست ، با زن بابا باید ساخت ..... (قویون اولمین یئرده ، گئچی یه عبدالکریم دییر لر !)


۱۶ نظر ۲۰ مهر ۹۲ ، ۰۸:۴۰
حمید خان راضی !

سلام

فکر کنین صبح امروز کیفتون گم شده (یا دزدیدنش) ، از بخت بد این کیف حاوی گواهینامه ، شناسنامه ، کارت ملی ، کارتهای بانکی ، پاسپورت ، کارت پایان خدمت و کلی مدارک دیگه بوده. اولین کاری که میکنین اینه که مسیر های رفته رو برگردین و همه جا رو به دقت بگردین و از چند نفر بپرسین . در چنین مواردی در اکثر موارد ، وجه نقد کیف براتون به اندازه ی مدارکش مهم نیست. و من بارها به آگهی هایی برخوردم که از یابنده ی چنین کیفی خواسته شده که وجوه نقد را برای خودش بردارد ولی مدارک و اسناد را بفرستد . چرا؟

چون میدونیم که گم شدن چنین مدارکی یعنی مراجعه مجدد برای گرفتن المثنی ، و کسی که یکبار برای گرفتن چنین مدارکی به ادارات مراجعه کرده باشه میدونه که سر و کله زدن با ادارات یعنی عذاب . یعنی خود مرگ !


صرف نظر از هزینه هایی که برای این کار صرف خواهید کرد (اعم از هزینه های قانونی و یخورده قانونی !) ، ساعتها انتظار پشت درهای اتاق های کارمندانی که یا دارند صبحانه می خورند ، یا رفته اند مزار شهدا ( و جدیدا دیدار خانواده شهدا) ، یا در حال معارفه رئیس جدید یا احیانا تودیع رئیس قبلی هستند ، یا مرخصی ساعتی یا جلسه های بی سر و ته  و هزار و یک دردسر دیگر ، زمان با ارزش شما نیز تلف خواهد شد و همچنین امکان دارد که از مدارک قبلی شما سوء استفاده بشود . پس بهتر است تمام تلاشتان را برای یافتن مدارک قبلی بکنید . اما چه جوری ؟

۹ نظر ۱۶ مهر ۹۲ ، ۱۲:۱۸
حمید خان راضی !


سلام
تا حالا فکر کرده بودین بهش؟ شیر به معنای "شیر آشامیدنی" و "شیر بیشه" و "شیر آب" یک نوع نوشته و تلفظ می شوند . امروز به مطلب جالبی بر خوردم که پاسخ این سوال را خواهد داد که چرا به قطعه ای که در سر لوله ی آب هست و برای قطع و وصل جریان آب از آن استفاده می شود ، میگوییم "شیر"

۵ نظر ۱۵ مهر ۹۲ ، ۱۸:۴۴
حمید خان راضی !

سلام

یه خورده از فاز سیاسی بیایم بیرون که دوستان وبلاگ رو تحریم کردند بد رقم !

آیا تا به حال در جمع دوستان یا خانواده شما شخصی بوده که با گفتن یه جمله سخت شما رو تشویق به تکرار اون جمله کرده باشه !؟ آیا تا به حال ضایع شده اید !؟ دیگر نگران نباشید! ما برای شما برنامه تلافی ویژه ای داریم مجموعه ای از جملات تکرار نشدنی براتون جمع آوری کردیم که شما را به جنگ با آنها تشویق میکند با ما همراه باشید در تکرار تکراری جملات تکراری !



زنگ بر سنگ ز زردی زده رنگ

زردی زنگ زده رنگ به سنگ !

۱۷ نظر ۱۰ مهر ۹۲ ، ۱۹:۱۹
حمید خان راضی !

سلام
قبل از هر صحبتی ، بخشی از یادداشت یکی از روزنامه های متعلق به جریان افراطی در کشور ، که  "بحران زا" و بحران زی" هستند و این روزها به شدت ، در صدد تخریب فعالیت های دیپلماتیک دولت هستند را با هم می خوانیم ، فعالیت هایی که با اعطای اختیارات لازم از سوی رهبر معظم انقلاب انجام می شود ولی گویا "تاجران تحریم" ، حتی "نرمش قهرمانانه" اعلام شده از سوی ایشان را نیز بر نمی تابند و چون دست شان به جایی بند نیست، به بهانه گیری هایی متوسل می شوند که آدمی را به یاد قوم بنی اسرائیل می اندازد!

متاسفانه نرمش رئیس‌جمهور محترم کشورمان در مقابل حریف، تنها به لحن ایشان در گفتار خلاصه نشده بود بلکه جناب روحانی - شاید بی‌آن که متوجه باشند و یا بخواهند - در برخی از مواضع خود به گونه‌ای سخن گفتند که از دیپلمات‌ کارکشته و پرسابقه‌ای نظیر ایشان دور از انتظار بود.

آقای روحانی در پاسخ به خبرنگار سی.ان.ان که نظر ایشان را درباره «هولوکاست» پرسیده بود، به اظهارات قبلی خود دراین‌باره اشاره کرده و گفتند؛ من دیپلمات هستم و نه مورخ و دراین‌باره - هولوکاست - باید مورخان نظر بدهند.



این در حالی است که جناب روحانی می‌توانست با استفاده از این پاس - به قول والیبالیست‌ها - آبشار محکمی بر زمین حریف بکوبد و در ادامه پاسخ خود اضافه کند «البته تعجب می‌کنم که چرا به هیچ مورخی اجازه تحقیق و بررسی در این زمینه داده نمی‌شود.»

  این پرسش می‌توانست توپ هولوکاست را در میدان حریف بیندازد و جناب روحانی باید می‌دانستند که ممنوعیت تحقیق درباره هولوکاست یکی از پاشنه آشیل‌های به شدت آسیب‌پذیر صهیونیست‌ها و غرب است.

و اما نظر من این است که ....


۱۰ نظر ۰۸ مهر ۹۲ ، ۱۹:۳۷
حمید خان راضی !

سلام

اگر صرفا جهت اطلاع هفته قبل رو دیده باشید در هنگام تحویل موقت نیرو گاه بوشهر به ایران ، آقای دکتر صالحی فرمایشاتی با این مضامین فرمودند :

یادم میاد که 50 سال پیش روسیه که اتحاد جماهیر شوروی بود دست ما رو گرفت و با صنعت آشنا کرد و حالا روسیه ما رو با فناوریهای نو آشنا می کنه .


آقای دکتر عزیز ، جو گیر شدن هم حدی داره. نیروگاهی که بعد از 37 سال ! اونهم بطور موقت تحویل شده و من و شما میدونیم که روسها نه تنها قیمت خون پدرشان ، بلکه قیمت خون آباء و اجدادشان را هم با ما حساب کردند و بهایی را که کشورمان تا بحال بابت این نیروگاه پرداخته ......

بگذریم

هنگام بازگشت دکتر روحانی از نیویورک عده ای در اعتراض به صحبت رئیس جمهور با رئیس جمهور آمریکا ، به طرف ماشین وی کفش پرتاب کرده و شعارهای مرگ بر آمریکا ، مرگ بر انگلیس و مرگ بر اسرائیل دادند

جهت اطلاع آقای دکتر و این عزیزان خودجوش ! که چنین استقبال گرمی از رئیس جمهور به عمل آورده اند ، چند درس کوچولو رو از تاریخ مرور میکنیم:

۱۱ نظر ۰۶ مهر ۹۲ ، ۱۹:۱۷
حمید خان راضی !

سلام

باورش برای من سخت بود . میدونم برای شما هم سخته ولی واقعیت داره .

خبر اینه که بالاخره یک مدیر کشف شد که عذر خواهی بلده ! این نشون میده که بالاخره تو ایران به اون سطح از علم و آگاهی رسیدیم که بفهمیم - زبونم لال - ممکنه مدیری هم اشتباه بکنه. منظور از مدیری (یک مدیر ) هست ها . با مهران مدیری اشتباه نشه !

خیلی حرفها در این مورد دارم ولی چون زبونم از خوشحالی بند اومده ، بدون هیچگونه توضیحی ازتون دعوت میکنم تصویر ادامه مطلب رو ببینین

توجه مدیران ادارات خودمون رو به مقام و رتبه ی این مدیر هم خیلی جلب میکنم !

۷ نظر ۰۵ مهر ۹۲ ، ۱۱:۱۵
حمید خان راضی !

در حالی حسن روحانی، رئیس جمهور کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد که بر خلاف 7، 8 سال گذشته، حاشیه های جنجالی ایجاد نشد و مجموعه متن و حاشیه این سخنرانی، بیشتر در چارچوب منافع ملی کشور ظاهر شد.


برخلاف سخنرانی های رئیس جمهور سابق که در زمان سخنرانی وی، شمار زیادی از نمایندگان کشورها صندلی های خود را ترک می کردند، این بار به غیر از نماینده رژیم صهیونیستی کسی از سالن خارج نشد و علاوه بر حضور نماینده آمریکا، حضور نمایندگان کشورهای ایتالیا، فرانسه، آلمان، انگلیس و اغلب کشورهای غربی برای شنیدن اولین سخنرانی رییس دولت یازدهم کشورمان در این اجلاس نمایان بود.

ادامه ی مطالب یا همان ص 2!!!!!!

۱۰ نظر ۰۴ مهر ۹۲ ، ۱۸:۰۹
حمید خان راضی !