شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و وابستگی به هیچ حزب - گروه - ارگان - NGO - نهاد دولتی یا خصوصی و یا تشکلهای سیاسی و اجتماعی ندارد. وامدار هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی نبوده و مسئولیت مطالب نوشته شده را بعهده میگیرد . چنانچه فردی به عنوان یا محتوای مطلبی اعتراض داشته باشد ، نویسنده متعهد است اعتراض وی را (چنانچه خلاف ادب و عرف و هنجارهای جامعه نباشد) در ذیل همان مطلب درج نماید .

آخرین نظرات
  • ۲۲ مهر ۹۹، ۱۶:۴۸ - محمد مانی
    ۱۹۷😎

۱۳۳ مطلب با موضوع «انتقاد» ثبت شده است

۹۵/۰۴/۰۳

من رئیسم !

من رییسم

من رئیس بانک هستم. حقوق صد میلیونی می‌گیرم تا سیستمی طراحی کنم که تو برای ده میلیون وام صد بار بیایی و بروی.

من رئیس بیمه هستم. حقوق صد میلیونی می‌گیرم تا صدها داروی ضروری و گران قیمت را از فهرست بیمه حذف کنم.

من رئیس امور بازنشستگان هستم. حقوق صد میلیونی می‌گیرم تا چند میلیون پاداش بازنشستگان را صدها روز به تأخیر بیندازم.

من رئیس امور استخدامی هستم.

۵ نظر ۰۳ تیر ۹۵ ، ۱۱:۴۲
حمید خان راضی !

تعجب کردید نه ؟

باور کنید حالم خوب است . سرم هم به جایی نخورده . اما اگر از اینکه حمید راضی یکبار زبان به تشکر و تمجید گشوده است تعجب کرده اید حق دارید . هر چند که تشکر من هم در نوع خود منحصر به فرد است ! باور ندارید ؟


عکس فوق مربوط به مراسم افتتاح یک تلمبه آب در چین بوده و ارتباط مستقیمی با افتتاح طرح های عمرانی و نفس گیر ! در کلانشهر های منطقه شبستر ندارد !


این بار می خواهم از شهردار شبستر بخاطر اینکه کاری نکرده است تشکر کنم . صحبت افعال معکوس نیست هاااااا

۸ نظر ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۰۸
حمید خان راضی !

اینجا ایران است و ما ایرانی ......


از خانه خیلی از ماها صدای استغفرالله می آید ..... خود را متعهد میدانیم که ذکر روز ایام هفته را حتما به جا بیاوریم .... نمازمان ترک نمی شود ... پیشانی بعضی از ما هم پینه بسته ..... سه شنبه ها دعای توسل می خوانیم و پنجشنبه ها دعای کمیل و جمعه ها دعای ندبه ..... اصرار داریم که مهر نمازمان حتما تربت اصل باشد و در تاسوعا و عاشورا حتما باید پابرهنه در صف عزاداری بر سرمان بزنیم .... شاید باورتان نشود اما اکثرا شرمنده ی شهدا هم هستیم .... مداومت عجیبی بر بیداری و عبادت در شبهای احیا داریم .... خود را مقید میدانیم والضاااااااالیییییییییییین را اینقدر طول بدهیم تا نفسمان تمام شود ....... تمام مسائل مربوط به شکیات و غسل و تیمم را هم حفظیم ..... از هر کداممان که بپرسند چند آیه و حدیث در وصف اوصاف جهنم و جهنمیان و چند تا آیه و حدیث بیشتر در وصف اوصاف بهشت و بهشتیان و بی شمار حدیث در وصف اوصاف حوریان بهشتی بلدیم !


اینجا ایران است و ما ایرانی ....

۴ نظر ۰۴ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۳۷
حمید خان راضی !

سلام

طاعات و عبادات روزه داران قبول، دوستان روزه خوار و اونهایی هم که با رفت و برگشت (حد ترخص شرعی) ، بیخیال روزه شدن هم امیدوارم حالشون خوب باشه !


مدتها قبل در خبری (لینک منبع) عنوان شده بود که :


رئیس شورای اسلامی شبستر گفت: با تدبیر فرماندار شهرستان شبستر دغدغه 800 عضو شرکت تعاونی مسکن بسیجیان شبستر که چند سال بلاتکلیف مانده بودند حل و فصل شد.


همگی میدانیم که مسئولین عزیز رده های برنامه ریزی کشورمان ، چقدر بابت اعطای نعمت (فراموشی) به مردم همیشه در صحنه ی انتخابات ، خداوند را شاکر هستند . اما بیکاری هم بد دردی است . باعث می شود آدم گاهی برود سراغ خبر های کهنه ! و ببیند که :


اما .....

۴ نظر ۲۰ تیر ۹۴ ، ۱۲:۳۶
حمید خان راضی !

سلام

دیده ایم در برنامه های همین تلویزیون خودمان البته با سرپوش طنز ، کسی که قرار است از صندوق قرض الحسنه ای وام بگیرد ، درست قبل از ورود به محل ، دکمه ی یقه ی پیراهن را می بندد و پیراهنش را روی شلوار می اندازد ، دیده ایم در همین تلویزیون خودمان که فردی شارلاتان برای اینکه کارش در اداره ای راه بیافتد ، روی پیشانی خود سکه ی داغ گذاشته یا با استکانی کوچک ، پیشانی را "باد کش" کرده تا علامت "داغ جبین" یا "پینه ی مهر نماز" بتواند کاری برایش بکند که قوانین عادی از اجرای آن عاجزند......


اما چیز های دیگری هم دیده ایم که شاید صدا و سیمای ما نتواند نشانش بدهد .....



۵ نظر ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۱۳
حمید خان راضی !

سلام

اون زمانها که شاید شما یادتون نیاد از هر کسی که می پرسیدن وقتی بزرگ شدی میخوای چکاره بشی؟ در نود درصد از موارد ، پاسخها روی 3 شغل متمرکز بود ...... 1 - دکتر  2 - مهندس   3 - خلبان

اما گذر زمان کمی حساب کار را دست کودکان آن زمان داد . افرادی که می خواستند دکتر شوند با مشاهده 12000 پزشک بیکار در کشور کلا بیخیال دکتر شدن شدند ! عده ی قلیلی هم که به پست دکترهای زیر میزی بگیر برخورده بودند از تصمیمشان منصرف شدند و رفتند تو کار ارز و سکه !

دسته ی دوم ....

۴ نظر ۰۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۲۲
حمید خان راضی !

سلام

قبل از هر گونه قضاوتی ، عرض میکنم که شهرداری شبستر این دسته گل را تقدیم نکرده است ، بلکه طبق معمول ، آن را به آب داده است !


یکی دو روز قبل جهت تفرج ! و تجدید قوای دماغی ! ( به کسر دال) سری به جاده ی زیبای دریان زدم . جایی که علاوه بر زیبایی های خدادادی ، میزبان یک مهمان ناخوانده ی شبستری هم هست ! زباله های شبستر !


اگر شامه ی آنچنان تیزی هم نداشته باشید ، بوی سوزاندن زباله ها در شب بخوبی قابل استشمام است . اما این موضوع ، چیزی است که به آن عادت کرده ایم و دیگر کاری به انتخاب محل نامناسب امحاء زباله ها که درست در سر مسیر بادهای موافق قرار گرفته است ، نداریم .


اما چیزی که دیدنش واقعا دل هر رهگذر عاشق طبیعت و محیط زیست (حتی غیر عاشق ها) را به درد می آورد ، منظره ای است که دعوت میکنم شما هم ببینید تا عاشقی به یکباره از سرتان بدر شود !

۱۴ نظر ۲۸ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۱۰
حمید خان راضی !

سلام

در خبر ها آمده بود که :

دوره آموزشی دو روزه کارکنان شهرداری های شهرستان شبستر با عنوان تکریم ارباب رجوع و با هدف افزایش کارایی کارکنان شهرداریها برگزار شد.

بعله .............  به سلامتی و دل خوش ....... ایشالا صد دوره به این دوره ها ........



اصلا میدونین تکریم ارباب رجوع یعنی چی ؟ نه ربطی به ارباب کریم نداره. گفتم تکریم باباجان...... بذار روشنت کنم ....تکریم ارباب رجوع یعنی.....

۱۱ نظر ۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۵۲
حمید خان راضی !

سلام

چندی پیش خبر گران شدن تخم مرغ و متعاقب آن خبر گرانی بی سابقه ی گوجه فرنگی بسیار نگرانم کرده بود که الان قاطبه ی گرامی کارمندان ادارات که بعد از یکساعت صبحانه ی اولیه ، چشم امید به یکساعت و بیست دقیقه ! املت نیمروزی خوردن داشتند تکلیفشان چیست ؟

هنوز در فکر این عزیزان بودم که خبر گران شدن نان نیز (بعد از مدتها تکذیب) چون پتکی بر مغزم کوبیده شد. چهره ی مظلوم کارمندان ادارات دولتی که دلخوشی شان بعد از ساعتها راه انداختن کار خلق الله ! به همین املت بود در نظرم مجسم شد و بی اختیار اشک در چشمانم  حلقه زد.



اما از آنجائیکه نگارنده اهل نشستن و زار زدن و شاهد پایمال شدن حقوق حقه ی کارمندان ! نیست ، بلافاصله تصمیم گرفتم متنی برای مسئولین عزیز بنویسم و گلایه کنم . شاید این مسئولین عزیز که خودشان در وزارتخانه ها (صبحانه ی کاری ) میل می کنند و دلشان هم که بحال ما "قشر مرفهین بی درد" نمی سوزد ، لا اقل هوای همکاران و زیر دستان خودشان را داشته باشند و این عزیزان را از چنین خوان نعمتی محروم نفرمایند که مزید امتنان خواهد بود !

و اما متن گلایه :

۷ نظر ۱۴ آذر ۹۳ ، ۱۱:۳۹
حمید خان راضی !

سلام

در سایت وزین گلشنراز به مطلبی برخوردم که استاندار آذربایجان شرقی گفته اند :



خوش ترین و بهترین لحظات زندگی ام به زمان جنگ برمی گردد که یک بسیجی ساده بودم و امروز نیز درلباس دیگری در خدمت به نظام اسلامی هستم.


آقای استاندار : بنده به استاندار قبلی نیز ارادت داشتم و گاهگاهی در مورد ایشون مطلب می نوشتم (اینجا) . اما الان هم خواستم سلامی عرض کنم (البته بدون طمع) و هم خاطر نشان کنم که :

۴ نظر ۰۳ آذر ۹۳ ، ۱۱:۰۳
حمید خان راضی !