سلام
در خبر ها آمده بود که :
دوره آموزشی دو روزه کارکنان شهرداری های شهرستان شبستر با عنوان تکریم ارباب رجوع و با هدف افزایش کارایی کارکنان شهرداریها برگزار شد.
بعله ............. به سلامتی و دل خوش ....... ایشالا صد دوره به این دوره ها ........
اصلا میدونین تکریم ارباب رجوع یعنی چی ؟ نه ربطی به ارباب کریم نداره. گفتم تکریم باباجان...... بذار روشنت کنم ....تکریم ارباب رجوع یعنی.....
t
سلام
از آنجائیکه حقیر مردم سالاری را فقط محدود به رفتن مردم بپای صندوقهای رای وزارت کشور نمی داند ، بسیار مهم است مردم بدانند بابت کارهایی که دولت برای این ملت انجام می دهد چه بهایی می پردازند.
چندی پیش نگاهی گذرا انداختم به ردیفهای بودجه (که کاملا سر وقت تقدیم مجلس شد و حتی یک ریال هم پیش بینی کسر بودجه نداشت !!) ، بودجه ی اختصاص داده شده به یکی از ردیفها برایم بسیار جالب بود و باعث شد کمی در مورد آن تحقیق کنم تا بدانم مالیاتی که من و امثال من می دهیم برای چه اموری خرج می شود.
علاوه بر اینکه دانستن حق مردم است ، شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید :
سلام
چندی پیش خبر گران شدن تخم مرغ و متعاقب آن خبر گرانی بی سابقه ی گوجه فرنگی بسیار نگرانم کرده بود که الان قاطبه ی گرامی کارمندان ادارات که بعد از یکساعت صبحانه ی اولیه ، چشم امید به یکساعت و بیست دقیقه ! املت نیمروزی خوردن داشتند تکلیفشان چیست ؟
هنوز در فکر این عزیزان بودم که خبر گران شدن نان نیز (بعد از مدتها تکذیب) چون پتکی بر مغزم کوبیده شد. چهره ی مظلوم کارمندان ادارات دولتی که دلخوشی شان بعد از ساعتها راه انداختن کار خلق الله ! به همین املت بود در نظرم مجسم شد و بی اختیار اشک در چشمانم حلقه زد.
اما از آنجائیکه نگارنده اهل نشستن و زار زدن و شاهد پایمال شدن حقوق حقه ی کارمندان ! نیست ، بلافاصله تصمیم گرفتم متنی برای مسئولین عزیز بنویسم و گلایه کنم . شاید این مسئولین عزیز که خودشان در وزارتخانه ها (صبحانه ی کاری ) میل می کنند و دلشان هم که بحال ما "قشر مرفهین بی درد" نمی سوزد ، لا اقل هوای همکاران و زیر دستان خودشان را داشته باشند و این عزیزان را از چنین خوان نعمتی محروم نفرمایند که مزید امتنان خواهد بود !
و اما متن گلایه :
سلام
اخیرا چون مواردی از توهم ، خودشیفتگی و خصوصا جو گیر شدگی حاد در شهرستان مشاهده شده من هم تصمیم گرفتم جو گیر بشوم و دوستان و همشهریان رو بر علیه هر سه مورد واکسینه کنم !
شاید برای شما هم پیش اومده که موردی رو شنیدین که تو دلتون قاه قاه بهش خندیدین اما به هر دلیلی نخواستین یا نتونستین به گوینده انتقالش بدین که بابا ! پیاده شو با هم بریم !
برخی موارد هم هستن که چون از آمار دقیق و صحت مطلب اطمینان نداریم ترجیح میدیم ما هم به صف تایید کنندگان و منتشر کنندگان بپیوندیم . مثل این جمله ی آشنا که "ایرانی ها با هوش ترین مردم دنیا هستند !"
داستان های زیادی در این مورد به ذهنم می رسه از جمله مورچه ای که در جوی آب افتاد و فریاد زد "کمک کنید که دنیارا آب برد!!" یا داستان آن کودکی که در مقابل سکوت همگان در برابر لباس خیالی پادشاه ، داد زد "پادشاه لخت است!"
قبل از اینکه دوستان رو با نشانه های بیماری خطرناک خود شیفتگی آشنا کنم ، نظر شما رو به چند مورد از نشانه های ابتلاء که در شهرستان ما دیده شده جلب می کنم :
سلام
در روزهای اخیر ، همگام با پیشرفت ها و اکتشافات و اختراعات در تمام دنیا ، شاهد بودیم که یکی از دوستان ، از آخرین کشف انفورماتیکی جهان پرده برداشتند و ادعا کردند که کیلوبایت ، همان پیکسل است !!! باور ندارید؟
دقیقا زمانی که از هیبت چنین کشفی کف کرده بودم ، خبر کشف جدید تری را نیز مشاهده کردم که اولی را از نظرم محو کرد !
اما داستان کشف علمی دوم توسط دانشمندان :
سلام
هر روزی رو تو تقویم ببینین یازده تا مناسبت براش تعریف شده ، چه اشکالی داره که یک روز هم به نام روز استقلال شبستر نامگذاری بشه؟ درسته که چند روز دیر شد ، اما روز پیروزی مردم بر ..... رو صمیمانه تبریک میگم.
بالاخره شهردار جدید معرفی شد. برای ایشون تو سالن صبحانه خوری شهرداری هم مراسم معارفه برگزار شد . البته سی نفر بیشتر برنامه ریزی نشده بود (حالا تعداد کارکنان شهرداری و مسئولین و خبرنگارها رو از عدد 30 کم کنید تا میزان واقعی مردمی ! که دعوت شده بودند به دست بیاد !)
البته یک مراسم تودیع هم برگزار شد که نصف اهالی شهر رو دعوت کرده بودن با دعوتنامه ی رسمی ! اما چیزی که از اون روز داره ذهن منو قلقلک میده اینه که ، کسی که به عنوان شهردار سابق تودیع و از زحمات ایشون تقدیر شد دقیقا کی بود ؟؟؟؟؟
شاید شورای شهری ها بتونن به این سوال جواب بدن . مگر شبستر شهردار داشت که حالا تودیع هم بشود ؟مگر یادتون نیست که شهردار سابق شبستر ، درست یکهفته مانده به اتمام مدت خدمتش ، توسط همین اعضایی که الان قربون صدقه اش می روند عزل شد(یعنی برکنار شد) و عملا دیگه بعد از اون شهرداری وجود نداشت. پس مراسم تودیع برای یک شهردار معزول برگزار شد؟ مدل جدیده ؟
تمام مشاوران و نامه نویسان ! اعضای شورا جمع شوند و پاسخ همین یک سوال مرا بدهند . و می دانیم و می دانید که نمی توانند چون آن موقع یا باید دم خروس را حذف کنند یا قسم حضرت عباس را منکر شوند !
اما با اعضای شورای شهر و شهردار معزول سابق و سرپرست سابق و شهردار جدید باز هم حرف دارم :
سلام
اول از همه لازم میدونم روز پزشک رو به همه ی پزشکان عزیز (اعم از "زیر میزی بگیر" و "زیر میزی نگیر") تبریک عرض کنم.
راستش از وقتی که مامورین پیمانکار شهرداری تو روز روشن با "پنجه بوکس" اونم "4 نفری!" دخل یکی از شهروندان رو تو یکی از خیابونهای تهران آوردن ، دیگه نوشتن و انتقاد از شهرداری جیگر شیر میخواد ! هر چند که شهرداری چی های عزیز هم نشون دادن که گوششون به این حرفا بدهکار نیست و به قول معروف "رویین تن!" شدن .
هفته ی دولت شروع شد و ادارات در اعلام برنامه های روزمره شون به عنوان "برنامه های ویژه ی هفته ی دولت!" با هم مسابقه گذاشتن . این وسط دیدم بهتره برم سراغ یکی از نهاد هایی که تا بحال از شمشیر انتقاد حمید راضی در امان مونده . به همین مناسبت سری زدم به سایت "اداره ورزش و جوانان شبستر"
با ما همراه باشید ......
سلام
همین اول مطلب به شهرداری چی های دوست داشتنی اطمینان خاطر میدم که پست امروز در مورد شهرداری و سایت وزین شان !! نیست . بنابر این میتوانند فعلا نفس راحت بکشند ، چون با همین چشمام دیدم که سه نفرشون چه جوری داشتن تو آفتاب زحمت میکشیدن و جاده رو اسفالت می کردن (و بیست و چهار نفر هم ایستاده بودند و نگاه میکردند یا برای درج در کارنامه شهرداری داشتند عکس می گرفتند !)
و اما بعد ، فکر کردم با اینکه سایت پربیننده! ما ! اسمش طنز انتقادی است . اما چند وقتی است که یک انتقاد جانانه از مسئولین نکرده ایم و ممکن است مسئولین عزیز فکر کنند ما! فراموششان کرده ایم و از شرایط آرمانی فاصله بگیرند . بنابر این تصمیم گرفتم یک انتقاد بارانی راه بیاندازم که مسلمان نشنود کافر نبیند !
البته مدیونید اگر فکر کنید که من برای نحوه ی نگارش مطلبم از کسی یا جایی الهام گرفته ام ! و اگر به مغزتان هم خطور کند که ریا در وجودم هست حسودید و لا غیر !
سلام
بنده چون از همون دوران بچگی !!!! تبلیغات تلفن همراه رو غیر فعال کردم عملا از تبالیغ ! رنگارنگ همشهریان محرومم ، اما امروز دوستی آمده بود و گلچینی از تبلیغ های پیامکی را پیش چشمم گشود !
تبلیغ پیامکی امری عادیست و معمولا بنگاههای اقتصادی برای برداشت سود بیشتر ارسال پیامک بصورت انبوه را جزو برنامه های تبلیغاتی خود ، در دستور کار دارند .
اما در این میان ، ارسال تعداد زیادی پیامک از طرف شهرداری شبستر برای من خیلی جالب بود . یک لحظه فکر کردم اگر شهرداری تهران برای خالی کردن هر سطل آشغال به شهروندان اس! میداد چه قیامتی می شد ! براستی هدف چیست ؟ ضمنا هزینه این پیامک ها از کجا و با اجازه چه مرجعی برداشت می شود و ضرورت این کار در چیست ؟
منظور اینست که ما داریم خیلی کار میکنیم و کسی قدر ما را نمی داند ؟ منظور این است که بر خلاف نظر سنجی موجود در سایت شهرداری ( که البته به دلیل اشکالات فنی !!!!!!!! حذف شد) که هشتاد درصد مردم از شهرداری بدون شهردار ناراضی هستند ، شهرداری دارد فقط محض رضای خدا تلاش شبانه روزی می کند و به محض اینکه یکدستگاه تراکتور در خروجی شهر حرکت کند ، بمباران تبلیغاتی شهرداری شروع می شود که آآآآآآآآآآآآآی مردم ما تلف شدیم از بس برای شما تلاش کردیم و شما حتی برای شهردار شدن ما که اینقدر خوبیم و گلیم یک قدم هم بر نداشتید؟؟؟ وای بر شما مردم قدر نشناس !
خواستم جوابی به سبک "راضی" برای چنین کار سخیفی بنویسم . اما دیدم سالها قبل یکی از شاعران شبستری ، پیش بینی چنین روزی را کرده و جوابی درخور ، به این کار داده است :
