شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و وابستگی به هیچ حزب - گروه - ارگان - NGO - نهاد دولتی یا خصوصی و یا تشکلهای سیاسی و اجتماعی ندارد. وامدار هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی نبوده و مسئولیت مطالب نوشته شده را بعهده میگیرد . چنانچه فردی به عنوان یا محتوای مطلبی اعتراض داشته باشد ، نویسنده متعهد است اعتراض وی را (چنانچه خلاف ادب و عرف و هنجارهای جامعه نباشد) در ذیل همان مطلب درج نماید .

آخرین نظرات
  • ۲۲ مهر ۹۹، ۱۶:۴۸ - محمد مانی
    ۱۹۷😎

۱۶۶ مطلب با موضوع «اختصاصی شهرستان شبستر» ثبت شده است

سلام

بنری در حد و اندازه ی (این هوا) چندی پیش در مرکز شهر نصب شده بود که باعث شد تا باز هم شیر اطمینان  جو گیری شهرستان بترکد و صدای سوت اخطارش بلند شود .



از آنجائیکه کاملا مطمئنم به خواندن متون بلند و مقالات طولانی عادت ندارید ، بسیار خلاصه چند سوال که ذهن حقیر را درگیر کرده بود مطرح میکنم. پیشاپیش اعلام می شود که طبق روال سنوات ماضی ! انتظار جواب هم نداریم و عزیزان مسئول ذهن مبارک را آشفته نفرمایند ، طرح سوالات صرفا بخاطر رفع بیکاری بوده است !

۱۸ نظر ۰۲ آذر ۹۴ ، ۱۳:۱۷
حمید خان راضی !

تعجب کردید نه ؟

باور کنید حالم خوب است . سرم هم به جایی نخورده . اما اگر از اینکه حمید راضی یکبار زبان به تشکر و تمجید گشوده است تعجب کرده اید حق دارید . هر چند که تشکر من هم در نوع خود منحصر به فرد است ! باور ندارید ؟


عکس فوق مربوط به مراسم افتتاح یک تلمبه آب در چین بوده و ارتباط مستقیمی با افتتاح طرح های عمرانی و نفس گیر ! در کلانشهر های منطقه شبستر ندارد !


این بار می خواهم از شهردار شبستر بخاطر اینکه کاری نکرده است تشکر کنم . صحبت افعال معکوس نیست هاااااا

۸ نظر ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۰۸
حمید خان راضی !

سلام

یکی از دوستان ، امروز دو خاطره ی جالب و متفاوت از دوبار سوختگیری (همان بنزین زدن خودمان!) در دو جایگاه مختلف شهرستان نقل کردند که فکر می کنم برای شما هم شنیدنش خالی از لطف نیست :



حکایت اول : اصولا برای بنزین زدن ، جایگاههای خلوت را بیشتر ترجیح می دهم چون به تجربه ثابت شده است که هر چند کل عمرمان را هدر داده ایم ، اما چند دقیقه ایستادن در صف پمپ بنزین برایمان عذاب آور است. اما چند روز پیش ، زرق و برق پمپ های جدید نصب شده در یکی از جایگاههای داخل شهر اغوایم کرد که هم این پمپ جدید را امتحان کنم و هم بعد از مدتها ، ماشینم را به یک باک بنزین سوپر مهمان کنم.

۸ نظر ۲۹ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۱
حمید خان راضی !

چشممان به جمال بنر های عریض و طویلی روشن شد که بصورت خودجوش ! در نقاطی از شهر نصب شد و در آن ، از فرماندار و بقیه مسئولین خیلی محترم ! تقدیر و تشکر شایانی به عمل آمد بابت این که مشکل اسناد اعضای تعاونی مسکن بسیجیان را به سر پنجه ی تدبیر ! و در چشم به هم زدنی ! حل کرده اند.

مشکل خویش برِ پیر مغان بردم دوش ......... کو به تایید نظر حل معما می کرد !

۳ نظر ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۷
حمید خان راضی !

چندی پیش هنگام گذر از یکی از محله های شهر با فرهنگمان ! دوستی را دیدم که تلفن همراه در دست ، در حال مکالمه و قدم زدن جلوی درب منزلش بود. به رسم ادب ایستادم وسلام و علیکی بجا آوردم و علت را جویا شدم . اشاره به مجتمع مسکونی بغلی کرد که چند ماشین نیروی انتظامی در مقابل آن بودند و با جدیت تمام در حال خم کردن دیش های ماهواره (ببخشید دجالواره) هایی بودند که بقیه همکاران زحمت جمع کردنش را کشیده بودند.


۵ نظر ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۶
حمید خان راضی !

سلام

طاعات و عبادات روزه داران قبول، دوستان روزه خوار و اونهایی هم که با رفت و برگشت (حد ترخص شرعی) ، بیخیال روزه شدن هم امیدوارم حالشون خوب باشه !


مدتها قبل در خبری (لینک منبع) عنوان شده بود که :


رئیس شورای اسلامی شبستر گفت: با تدبیر فرماندار شهرستان شبستر دغدغه 800 عضو شرکت تعاونی مسکن بسیجیان شبستر که چند سال بلاتکلیف مانده بودند حل و فصل شد.


همگی میدانیم که مسئولین عزیز رده های برنامه ریزی کشورمان ، چقدر بابت اعطای نعمت (فراموشی) به مردم همیشه در صحنه ی انتخابات ، خداوند را شاکر هستند . اما بیکاری هم بد دردی است . باعث می شود آدم گاهی برود سراغ خبر های کهنه ! و ببیند که :


اما .....

۴ نظر ۲۰ تیر ۹۴ ، ۱۲:۳۶
حمید خان راضی !

سلام

هر چند که صحبت کردن و مطلب نوشتن در مورد شهرداری اینقدر بیمزه شده که خودمم حالم به هم میخوره


اما این مطلب در نوع خودش جالبه  :

۷ نظر ۱۵ تیر ۹۴ ، ۱۸:۳۰
حمید خان راضی !

سلام

یکی از دوستان با محبت وبلاگ (با اسم مستعار شاهد) در نظری ، چند سوال در مورد نمایش اخیر اجرا شده توسط گروه هنری بابک نهرین در دیزج خلیل برای وبلاگ ارسال کرده بودند که بفکرم رسید نظر ایشان را در قالب یک پست منتشر و پاسخهایشان را (البته فقط نظر شخصی خودم را) در همین پست مطرح کنم که اگر بقیه دوستان هم نقدی بر نوشته ایشان یا خود من داشتند بفرمایند .



نظر این دوستمون به این شرح بوده (البته ایشون بدون شماره فرستادند و شماره های سوالات جهت تسهیل در اشاره به سوال توسط خود من اضافه شده ) : اگر روزی آقای بابک نهرین هم این متن رو دیدن از همینجا بهشون سلام میکنم و خواهش میکنم مطلب رو تا انتها بخونین :




فرستاده شده در ۲۴ خرداد ۹۴، ۱۱:۵۴:۴۴ برای مطلب نمایش ویرایش 564) برق گرفتگی عمومی در شبستر !

1 - آقا شما چرا از کلاهبرداری عوامل بابک نهرین در دیزج خلیل سر مردم شهرستان شبستر سکوت کرده اید

2 - که بلیط 1000 تومانی را ده الی 20 برابر به مردم فروختند و دو سانس غیر اخلاقی و غیر ارزشی اجرا کردند

3 - شما چرا نمینویسید که مسئولین حاضر بخاطر بلیط مجانی برای خود و خانواده شان  دم به اعتراض نزدند و نگفتند سالن 2000نفری چرا 3000نفر جا دادید ؟

4 - شما چرا ننوشتید که بابک نهرین و عواملش بیش از  هفتاد میلیون پول زبان بسته  مردم را از شهرستانمان خارج کردند؟

5 - چرا ننوشتید که سالن ورزشی ورزشگاه است یا سینما ؟


و اما پاسخ این دوست گرامی ......

۹ نظر ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۱
حمید خان راضی !

سلام

قبض برق این سری را دیده اید ؟ متوجه هیچ چیز غیر عادی نشدید؟ البته حق هم دارید


دیگر برایمان عادت شده که پول بدهیم و از حساب و کتابش نپرسیم ! دیگر عادت کرده ایم که مدیران و کارمندان هر چه را که گفتند قانون است بپذیریم و از مستندات قانونی نپرسیم !


دیگر عادت کرده ایم که دولت همیشه حق دارد و ملت فقط هر 4 سال یکبار (آنهم بمدت یک روز برای انتخابات) صاحب حق می شود !

بچه که بودیم ....

۶ نظر ۱۹ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۵۲
حمید خان راضی !

سلام

چندی پیش یکی از دوستان که افتخار معلمی دارد کنار دست من نشسته بود و مشغول وایبر بازی ! بود که یکدفعه با دیدن پیامکی ، سریع تلفن همراه را در جیب گذاشته و عینک آفتابی به چشم زد و متعاقبا از اینجانب تقاضای کلاه مشکی نمود !

حقیر که تصور میکردم خبر برنده شدن از یکی از بانکهای بدون ربا به ایشان رسیده است ، علت را جویا شدم اما چون ایشان حتی یک کلمه هم حرف نمی زد ، فکر کردم شاید خبر قطع یارانه (پول امام زمان) به ایشان رسیده و وی را در شوک فرو برده است !

بعد از کلی اصرار و قول گرفتن از من که این مسئله را مثل یک راز بین خودمان نگه دارم ، حاضر شدند متن اس.ام.اس (ببخشید پیامک) را نشانم دهند : خبری تکان دهنده از آموزش و پرورش شبستر رسیده بود .....

۱۱ نظر ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۱۷
حمید خان راضی !