شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و وابستگی به هیچ حزب - گروه - ارگان - NGO - نهاد دولتی یا خصوصی و یا تشکلهای سیاسی و اجتماعی ندارد. وامدار هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی نبوده و مسئولیت مطالب نوشته شده را بعهده میگیرد . چنانچه فردی به عنوان یا محتوای مطلبی اعتراض داشته باشد ، نویسنده متعهد است اعتراض وی را (چنانچه خلاف ادب و عرف و هنجارهای جامعه نباشد) در ذیل همان مطلب درج نماید .

آخرین نظرات
  • ۲۲ مهر ۹۹، ۱۶:۴۸ - محمد مانی
    ۱۹۷😎

سلام

طاعات و عبادات روزه داران قبول، دوستان روزه خوار و اونهایی هم که با رفت و برگشت (حد ترخص شرعی) ، بیخیال روزه شدن هم امیدوارم حالشون خوب باشه !


مدتها قبل در خبری (لینک منبع) عنوان شده بود که :


رئیس شورای اسلامی شبستر گفت: با تدبیر فرماندار شهرستان شبستر دغدغه 800 عضو شرکت تعاونی مسکن بسیجیان شبستر که چند سال بلاتکلیف مانده بودند حل و فصل شد.


همگی میدانیم که مسئولین عزیز رده های برنامه ریزی کشورمان ، چقدر بابت اعطای نعمت (فراموشی) به مردم همیشه در صحنه ی انتخابات ، خداوند را شاکر هستند . اما بیکاری هم بد دردی است . باعث می شود آدم گاهی برود سراغ خبر های کهنه ! و ببیند که :


اما .....

از آنجائیکه حقیر عادت دارد علاوه بر خبرهای کهنه ، اخبار جدید را نیز مطالعه کند ، جدیدا در فضای مجازی کامنت های فراوانی را می بینم که اعضای این تعاونی که سالها قبل برای دریافت یک تکه زمین ، از هست و نیست خود گذشتند و پول بی زبان را به حسابهای اعلام شده ! واریز کردند ، صدای ناله و افغانشان کوش فلک را کر کرده و هنوز به زمین خریداری شده نرسیدند ، چه بسا اگر همان موقع پولها را صرف خرید دلار یا سکه می کردند ، الان میتوانستند با سود حاصله ، یک مجتمع مسکونی بخرند !


اما با دیدن خبر فوق متوجه شدیم که فرماندار (البته خود فرماندار نه ، بلکه تدبیرشان ) همان موقع این مسئله را به سر پنجه ی تدبیر حل کرده و افراد مذکور هم زمینهایشان را گرفته و ساخته اند و در حال حاضر در آن سکونت دارند و سند منگوله دار ( ببخشید کاداستر!) هم گرفته اند و خودشان خبر ندارند.


شاید هم خبر دارند و در جهت سیاه نمایی و کمرنگ نمودن خدمات شورای شهر ، سعی در تخریب این چهره های دوست داشتنی و تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب ! دارند که همینجا جا دارد از فرماندار محترم بخواهیم که با استفاده از تدابیر (یه خورده بیشتر از تدبیر) ، پاسخ این یاوه گویان را بدهند تا مشت محکمی بر دهان یاوه گویان استکبار و ایادی مربوطه (از جمله آل سعود و وهابی ها و بوکو حرام و داعش و طالبان و جبهه النصره) باشد و یانکی ها هم در مذاکرات هوس زیاده خواهی نکنند.


البته قسمت دوم خبر که مربوط به افزایش ساخت و ساز بوده هم اینطور تفسیر می شود که نباید منتظر افزایش ساخت و ساز باشیم، بلکه باید شاهد آن باشیم و انتظار با شاهد بودن تومنی دهشاهی تفاوت دارد.


از کسانی هم که زمینها را گرفته اند و ساخته اند و سند هایش را هم در صندوقچه قایم کرده اند خواهش میکنیم اینقدر آب به آسیاب دشمن نریزند و بخاطر چند متر زمین بی ارزش ، اینقدر ابراز نارضایتی نکنند . بالاخره اینجا همه همدیگه رو میشناسیم و چشم تو چشم همیم ! اونا گفتند حل و فصل شده ، شما هم زیاد سخت نگیرین. بالاخره یه چیزی میدونن که شورا شدن دیگه !


در آخر نظر فرماندار و اعضای شورا  را به شعری جلب میکنم که هر چند کوتاه است اما شاید تلنگری کوچک باشد بر وجدان های همگی ما که از آه مظلوم ترسی نداریم:



خانمانسوز بُوَد، آتش آهی، گاهی
ناله ای می شکند پشت سپاهی، گاهی
گر مقدر بشود، سلک سلاطین پوید
سالک بی خبر خفته براهی، گاهی
قصه یوسف و آن قوم چه خوش پندی بود
بعزیزی رسد افتاده به چاهی، گاهی
هستیم سوختی ازیکنظرای اختر عشق
آتش افروز شود برق نگاهی، گاهی
روشنی بخش از آنم که بسوزم چون شمع
روسپیدی بود از بخت سیاهی، گاهی
عجبی نیست، اگر مونس یاراست رقیب
بنشیند بر گل هرزه گیاهی، گاهی
چشم گریان مرا دیدی و لبخند زدی
دل برقصد به بر از شوق گناهی، گاهی
اشک در چشم، فریبنده‌ترت می‌بینم
در دل موج ببین صورت ماهی، گاهی
زرد رویی نبود عیب، مرانم ازکوی
جلوه بر قریه دهد خرمن کاهی، گاهی
دارم امید که با گریه دلت نرم کنم
بهر طوفانزده سنگی است پناهی، گاهی


نظرات  (۴)

اشکالی نداره
در عوض مسئولین تا دلتون بخواد محفل انس با قران برگزار میکنن و یادواره شهدا
عکس هم تا دلتون بخواد میگیرن
مردم و مطالبات مردم کیلویی چند؟
جانا سخن از زبان ما میگویی ....
سالار وبلاگ نویسای منطقه ای حمید جون
کم مینویسی اما درست و در مون مینویسی
حمید خان نمیدونم کی هستی ولی واقعا سخنانت گهرباراست

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">