من رئیسم !
من رییسم
من رئیس بانک هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا سیستمی طراحی کنم که تو برای ده میلیون وام صد بار بیایی و بروی.
من رئیس بیمه هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا صدها داروی ضروری و گران قیمت را از فهرست بیمه حذف کنم.
من رئیس امور بازنشستگان هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا چند میلیون پاداش بازنشستگان را صدها روز به تأخیر بیندازم.
من رئیس امور استخدامی هستم.
من رئیس امور استخدامی هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا با ترفندهای مختلف مانع استخدام جوانان متخصص بشوم.
من رئیس بیمه کارگران هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا حق بیمه میلیونها کارگر را در بازیهای اداری گموگور کنم.
من رئیس خودروسازی هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا خودروی 6میلیونی را به قیمت 30 میلیون به میلیونها نفر قالب کنم.
من رئیس رسانهها و خبرگزاریها و تبلیغات هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا دهها میلیون نفر را قانع کنم که میشود با حقوق یک میلیونی هم زندگی کرد.
من رئیس اقتصاد هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا برنامههایی طراحی کنم که چند میلیون نفر همیشه هشتشان گروی نهشان باشد.
من رئیس مسکنسازی انبوه هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا بدترین ساختمان را در بدترین منطقه با کمترین امکانات به بالاترین قیمت به صدها هزار نفر قالب کنم.
من رئیس امور اداری هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا ترفندهایی بسازم که صدها هزار نفر برای سادهترین کار اداری میلیونها برگ کپی و مدرک بیاورند و صدها ساعت در راهروهای ادارات سرگردان بشوند.
من رئیس محیطزیست و مراتع ملی هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا کوهها و جنگلها و مراتع به شهرک و کارخانه و ویلا بدل بشوند.
من رئیس بیمارستان هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا برای پرستاری از بیمار به جای استخدام پرستار متخصص، همراهان بیمار را وادار بهکار کنم
.
من رئیس کنکور بازی و آزمونسازی هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا میلیونها جوان را سرگرم تست و رتبه و کارنامه کنم و گردش مالی نجومی تجارت کنکور را رونق ببخشم.
من رئیس ورزش هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا میلیاردهاتومان بودجه دولتی ورزش به جیب دلالها و کارچاقکنها برود.
من رئیس داروی مملکت هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم، تا داروخانه دار به تو بگوید دارو نداریم و برو از دلال دارو بخر.
من رئیس دانشگاههای مملکت هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا دانشجو و استاد، مقاله و پایاننامه خرید و فروش کنند.
من رئیس جراحی هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا فرمی را طراحی کنم که تو هنگام جراحی عزیزانت تعهد بدهی که اگر زیر عمل بلایی سر بیمارت آمد اعتراض نکنی که هیچ! تشکر هم بکنی.
من رئیس قانون کار و بیمه هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا با ظرافت تمام، سیستمی را طراحی کنم که تو و فرزندانت سالها کار کنید و قراردادی و موقت باشید و حق بیمه و بازنشستگی نداشته باشید.
من رئیس مادرزاد هستم. حقوق صد میلیونی میگیرم تا بگویم که برای ادای تکلیف و شوق خدمت به ارزشهای انقلاب، رئیس شدهام و فرزندان من و تمام بستگان سببی و نسبی من هم برای ادای تکلیف (حتی پیش از رسیدن به سن تکلیف) رئیس خواهند بود. فرزندان مردم هم فعلا بیکار بچرخند و صبر کنند تا از این شرایط خطیر و برهه حساس بگذریم، بعد بیایند در آزمونهای استخدامی ثبت نام کنند ببینیم تقدیرشان چیست؟
صفرهایش اندکی بیش و کم است
با کدامین دین و شرع کردند حساب!
این چه خطی از خطوط عالم است
صفرهای تو به هر بانک و دکان
حاصلش می خوردن از جامِ جَم است
صفرهای من به هر جا و مکان
حاصلش یک زلزله همچون بم است
تو به پشت میزی و پاهای تو
روی میز، در حالتی مثل لَم است
من به پای تخته و ماژیک و گچ
لم نداده، پشت و زانویم خم است
زیر پرداختِ حقوق فیش تو
فضل و بخشش مثل دریا و یَم است
نیم نگاهی گر به فیش من کنی
قسمت پرداختی اش خشک و نم است
با کسوراتِ کم و وام کلان و اختلاس
در دلت عمرا اگر قدری غم است
بی خیال و بهتراست ساکت شوم
چون که می دانم صدای من بم است.