شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و وابستگی به هیچ حزب - گروه - ارگان - NGO - نهاد دولتی یا خصوصی و یا تشکلهای سیاسی و اجتماعی ندارد. وامدار هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی نبوده و مسئولیت مطالب نوشته شده را بعهده میگیرد . چنانچه فردی به عنوان یا محتوای مطلبی اعتراض داشته باشد ، نویسنده متعهد است اعتراض وی را (چنانچه خلاف ادب و عرف و هنجارهای جامعه نباشد) در ذیل همان مطلب درج نماید .

آخرین نظرات
  • ۲۲ مهر ۹۹، ۱۶:۴۸ - محمد مانی
    ۱۹۷😎

۱۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

سلام

این روز ها در رسانه های ملی و غیر ملی ، سخن از حاشیه ها بسیار است . حاشیه های فوتبال،حاشیه های جلسه ی هیات دولت ، حاشیه های سفر فلان رئیس به فلان کشور.

راستش را بخواهید برای من هم حواشی جذاب تر از اصل قضیه بوده اند ، مثل برنامه نود که جذاب تر از مسابقه ی فوتبال است . بنابر این سعی کردم حاشیه ها را از دید آدمهای مختلف ببینم... مثل آنهایی که در "حاشیه" شهر های بزرگ زندگی میکنند....

اما اولین تعریف از حاشیه توسط یک کودک حاشیه نشین ، مرا از ادامه ی تحقیق منصرف کرد .....


۲۱ نظر ۳۰ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۳۴
حمید خان راضی !

سلام

چیزهایی زیادی در این دنیا هست که ما دوست داریم صاحبش باشیم. داشتن تعدادی از آنها امکان پذیر است و برخی هم از آنها هم اختراع شده اند. اختراعات همیشه نیازمند ایده هستند. ایده هایی که فراتر از درک و تفکر همه انسان هاست. هیچکس داشتن WiFi را بر روی موبایلش پیش بینی نکرده بود درسته؟

اما اختراعاتی هستند که می توانند به طور کل زندگی تمام جهانیان را عوض کنند. در لیست ده تایی زیر مثال هایی زده ام که آرزو دارم قبل از مردنم اختراع شوند. اختراع بعضی از آنها امکان پذیر و برخی از آنها فقط یک رویا است.

 

۱۵ نظر ۳۰ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۰۲
حمید خان راضی !

سلام

نوشته ی امروزم کمی متفاوت است . شاید تلخ باشد اما حرف دل است . هر وقت صحبت جنگ می شود ، عده ای کلمات را متفاوت تر از همه می شنوند . هفته ی دفاع مقدس ، برای بعضی ها هفته ی پر کاری است . باید مراسم برگزار کنند و نمایشگاه بزنند و بر در و دیوار پلاکارد و بنر بچسبانند و این هفته را گرامی بدارند !

بعضی ها هم باید از این هفته حداکثر استفاده را ببرند و سخنرانی ها بکنند و جلسه ها تشکیل بدهند و صد البته حق جلسه هم بگیرند ....

شاید برای مردم عادی هم جالب باشد، نمایشگاهی بر پا می شود و سرود حماسی پخش می شود و چند تا گونی روی هم چیده می شود و کارمندان محترم ادارات هم چند روز چفیه بر گردن می آویزند و عرق مبارک را با آن از سر و صورت می زدایند ... اما چفیه برای من و بعضی ها معنایش ورای عرق گیر است .....


توضیح دادنش کار مشکلی است . توضیح نارنجک ضامن کشیده را در دست نگه داشتن برای نسلی  که آیفون 5 در دست دارد آسان نیست . توضیح دادن صدای تیر مستقیم تانک برای نسلی که این صدا ها را در گیم های اینترنتی تجربه میکند و همیشه هم برنده می شود ساده نیست . توضیح دادن تکه تکه شدن همسنگر انسان در مقابل دیدگانش ، در قالب کلمات نمی گنجد.... اما ....

من می نویسم . بیاد همسنگرانم . به یاد هم درسهایم . به یاد آنانی که پرواز روحشان را به چشم دیدم . به یاد آنانی که آوردن استخوانهایشان نیز بعد از سی سال ، روح لطیف خیلی ها را آزرده میکند .

می نویسم و با افتخار می گویم : برادرانم ، شکستن قامت شما شاید باعث راستی گردن خیلی ها شده است.... اما کمر میهن از شکستن استخوان شماست که پا بر جاست .

شاید من و امثال من امروز در کنج عزلت ، آشیانه ی تنهایی را برگزیده ایم . اما غریو آخر شما در ذهن ما شروع عشق بود ... تا ابد یاد ما میزبان حضور مردانه شماست ... . می نویسم و تقدیم میکنم به روح آنانی که هنوز گرمی خونشان را بر دستانم کسی نتوانسته است سرد کند..

شاید به مذاق عده ای خوش نیاید و خاطر مبارک را مکدر کند . اما ....


۴ نظر ۲۹ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۱۴
حمید خان راضی !

حالا که روزهای پایانی تابستان را پشت‌ سر می‌گذاریم و به‌زودی سروکله‌ی پاییز پیدا می‌شود، می‌خواهم یک پیش‌بینی بکنم!

شما می‌دانید اعضای گشت‌ ارشاد در پاییز و زمستان کجا می‌روند و چه کاری انجام می‌دهند؟ چون می‌دانید در پاییز و زمستان کار گشت‌ ارشاد خیلی‌ خیلی کم‌تر است و به چکمه محدود می‌شود! پس دیگر نیازی به حضور مستمر در مکان‌هایی مثل خیابان، ساحل دریا، پاساژها، مراکز فرهنگی هنری و یا کنسرت‌ها نیست و مردم خودبه‌خود پوشش را رعایت می‌کنند تا سرما نخورند! اما تاریخ ثابت کرده است که نیروی انتظامی بعد از ارشاد مردم در تابستان و اصلاح نحوه‌ی پوشش، در پاییز و زمستان به اصلاح پشت‌بام‌ها روی می‌آورد و سعی می‌کند ارشاد را روی امواج دنبال کند و تا می‌تواند ماهواره‌ها را جمع ‌می‌کند. این کار بویژه در سال‌های اخیر که برخی شبکه‌های ماهواره‌یی برنامه‌هایی موزون برای شب چله تولید می‌کنند، بیش‌تر شده است.

شاید بخوهید بدانید چرا نیروی‌ انتظامی هر دو طرح را با هم اجرا نمی‌کند. آیا کمبود نیرو دارد؟ خیر نیروی‌ انتظامی چیزی که زیاد دارد، ماشاءالله نیروست، ولی ظرافتی در کار دوستان وجود دارد و آن این است که مردم یا باید در خیابان باشند و ارشاد شوند و یا در خانه باشند و ارشاد شوند. ولی اگر در هر دو مکان ارشاد بشوند، ممکن است سیخ و کباب با هم بسوزد. یعنی مردم یا باید از خیابان به خانه پناه ببرند و ماهواره ببینند و یا ماهواره نداشته باشند و بیایند توی خیابان بگردند! این‌طوری است که همیشه یک گزینه فعال است تا مردم بی‌حوصله نشوند، یعنی اگر در فصول سرد سال ماهواره نیست، بازار هست و در فصول گرم اگر گشت‌ ارشاد هست، ماهواره هم هست! حتا ممکن است امسال فیس‌بوک هم باشد و اگر فیس‌بوک باشد و کسی از خانه بیرون بیاید، باید دستگیر بشود اصلا! نمی‌شود که مسؤولین فیس‌بوک را آزاد کنند و باز مردم از خانه بیرون بیایند! یا این یا آن! مردم نباید همه چیز را با هم بخواهند که! مسؤولین به فکر سردی و گرمی مردم هستند و سال‌هاست راه اعتدال را برگزیده‌اند، خیلی زودتر از دکتر روحانی!


باقی بقایتان!


ادامه مطلب هم نداریم استثنائا!

۶ نظر ۲۸ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۰۸
حمید خان راضی !

سلام

من دوباره اومدم ............

مطلب زیر از زبان آقایون هست و با اینکه خیلی از واقعیات ذهن آقایون رو بیان میکنه ولی بیشتر آمیخته به طنز هست .

امیدوارم که خانمها بخصوص اونهایی که دائما فکر میکنن حقوقشون پایمال شده و نسل سوخته ! هستند فوری جبهه نگیرن و این مطلب رو صرفا به دیده ی طنز بخونن.

هر چند که همیشه مقداری جدی تو شوخیا هست....

۱۰ نظر ۲۸ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۵۰
حمید خان راضی !

سلام این متن به قلم من نیست و از زبان یک زن نوشته شده




یک وقت هایی فکر میکنم مرد بودن چقدر می تواند غمگین باشد. هیچ کس از دنیای مردانه نمی گوید. هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند. هیچ انجمنی با پسوند «... مردان» خاص نمیشود. مرد ها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند. این روزها همه یک بلند گو دست گرفته اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می گویند. در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است. یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند. وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می شوند. حتی همان مرد هایی که دوستمان داشتند ولی رفتند...


۲۵ نظر ۱۷ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۱۴
حمید خان راضی !
۹۲/۰۶/۱۶

426) آزمون هوش

سلام

امروز یه آزمون هوش جالب به تورم خورد و بنظرم رسید که نظر شما رو هم جویا بشم . به گفته ی دانشمندان طراح این آزمون ، افرادی میتوانند به این تست جواب درست بدهند که ضریب هوشی بالای صد (حداقل) داشته باشند .


جواب این تست به کمی فکر کردن نیاز دارد و مطمئنم افرادی که سعی دارند در ثانیه ی اول جواب بدهند موفق با یافتن پاسخ درست نمی شوند.


در ادامه مطالب تست را ببینید و برای پاسخ در همان لحظه عجله نکنید. من بعد از اینکه ببینم 1 - پاسخها قفل شده یا بحد اشباع رسیده جوابش رو مینویسم . و طبیعیه که بمحض ارسال پاسخ صحیح ، بند قبلی نقض شده و افشای عمومی ! میشود.. من با اینکه ریاضیم فوق العاده خوبه ، حدود شانزده دقیقه زمان برای محاسبه جواب صرف کردم (با این پیش فرض که جواب رو از اول میدونستم ولی محاسبات رسیدن رو انجام دادم)


۳۲ نظر ۱۶ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۰۱
حمید خان راضی !

عطر میلاد تو، چون نسیم بهشتی است که مشام دل‏ها را می‏نوازد

 میلادت چون شکوفه‏ های بهاری، به جان‏های مشتاق، طراوت می‏بخشد.

میلاد بانوی مهر و وفا، مظهر جود و سخا، حضرت معصومه علیهاالسلام مبارک باد!



به یمن میلادت، ذره ذره نور می‏شویم و قطره قطره حضور، و دل را به سرای کرامتت دخیل می‏بندیم تا در روز مقدس تولد تو با دست‏های پاکت تطهیر شویم.میلادت، نور به چشم‏ها می‏پاشد و سرور به دل‏ها ؛ و رایحه بهشتی ‏ات، مشام دل را با عطر خوش حضور می‏نوازد




۱۵ نظر ۱۵ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۳۴
حمید خان راضی !

سلام

نازی خانم متن طنز جالبی فرستادن که ترجمه انگلیسی هم داره. اول خواستم تو صفحه جوک بذارم که دیدم اولا طولانی هست و در ثانی اگر یه کمی با دقت بخونین متوجه میشین که زیاد هم جوک نیست....


یه جابجایی کوچیک هم تو ترتیب پستها دادم که میلاد حضرت معصومه اول صفحه بمونه


۷ نظر ۱۵ شهریور ۹۲ ، ۰۹:۳۷
حمید خان راضی !

این روزها  یک سری از جرائم در عین جرم بودن واسه خودش گردنی کلفت کرده و قانون رو همچین دور میزنه که  دهنت از تعجب باز میمونه ...  چون عرف شده برای خودش ،  قانونی شده  اونم چه قانونی ... !!!


قانون بی قانونی! ......قانونی بنام رشـــــــــوه ...   رایج ترین فساد مالی!


چند وقت پیش واسه ی سرانجام یه کار اداری پامون باز شد به یکی از ادارات دولتی.
خب حق با ما بود و فقط باید روند اداری کار طی میشد که اونم کار  پیچ در پیچی نبود. حدودا سه ساعت دوندگی کردیم , ازین اتاق پاس میدادن به اون اتاق ,  ولی عجب پاسوری هستن این کارمندای محترم اداره جات ...  آخرش فکر میکنید چی شد؟


یه آقای خیلی به اصطلاح محترم  که مسئول انجام کار اداری ما بودند با کمال وقاحت گفتند واسه انجام کارتون یه شیرینی به ما بدید تا درست بشه...




اون لحظه قیافه ی ما دیدنی بود.. عین توپ فوتبال ترکیده وا رفتیم!!!


چند روز بعدش  پرونده ی ما توی یه قسمت گم شد. جالب اینجا بود اینجا هم از همون شیرینی های خوشمزه ی  خامه ای میخواستن تا پرونده ی گمشده مارو که خودشون گم کردن پیداش کنن...


جل الخالق!  عجب دوره زمونه ای شده!


روند کار اینجوریه....  جرات داری نه بگو....  پشت گوشت رو دیدی  پرونده ات رو هم دیدی...

 

سرتون رو درد نیارم  یه هفته نشده  هنوز طعم تلخ شیرینی قبلی  تموم نشده بود که جلوی ماشین مارو  گرفتن  و  میخواستن ببرن پارکینگ  , از ما التماس از اونا شیرینی خواستن... باز خدا پدرش رو بیامرزه علنی شرینی نخواست اما یه بنده خدا نمیدونم کی بود (به گمونم همکار بودن)  گفت یه چی بزار کف دستش  حل میشه...


مامور طفلی جواب رد نداد از بس مهربون بود…


خلاصه بدجور خامه تو خامه شده بود و گفتیم ای بابا پس رشوه  قانون شده  ما بی خبریم؟؟؟


همین ها (بعلاوه 349 مورد مشابه !) باعث شد تا کمی تحقیق کنم و دائره المعارف رشوه رو گرد آوری و تدوین کنم ! در ادامه مطالب ملاحظه بفرمائید ...... کسی چه میدونه شاید هم بعضی جا ها جزوا ه اش کنند و تدریس بشه !

 

۱۴ نظر ۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۲۴
حمید خان راضی !