سلام
برای چندمین بار ، بازهم آقای روحانی در تلویزیون ظاهر شدند ، برای چند هزارمین بار با چهره ای مظلوم و لحنی ملتمسانه از مردم خواهش کردند که از گرفتن یارانه نقدی انصراف دهند!
عجب
حکایتی شده است این هدفمندی یارانه ها، هنوز یادمان نرفته آن صحنه ای را
که جناب آقای محمود خان احمدی نژاد با آن چهره منحصر به فرد و لبخند
فاتحانه خود در برابر دوربین های تلویزیونی، روبه ملت شریف ایران نشستند و
خبر از اجرای برنامه ای توسط دولت دهم را دادند که روسای دولت های پیش از
او حتی جرات فکر کردن به آن را هم نداشتند.
سلام
هر چه سعی کردم که با رئیس جمهور جماعت شوخی نکنم دیدم نمیشه. چند روز قبل با یکی از عزیزان خودجوش ! که در مراسم تولد رئیس جمهور قبلی حضور فعال داشت ، مناظره ای کردیم که متن آن به سمع و نظر و بصر ! شما خوانندگان عزیز وبلاگ می رسد . البته بعد از اتمام این مناظره گریزی هم زدیم به دولت کلید تا کسی فکر نکند که انتقاد از عملکرد دولت قبلی حتما و حتما به معنای تایید تام و تمام عملکرد دولت فعلی است .
در حالی حسن روحانی،
رئیس جمهور کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد که بر خلاف 7، 8
سال گذشته، حاشیه های جنجالی ایجاد نشد و مجموعه متن و حاشیه این سخنرانی،
بیشتر در چارچوب منافع ملی کشور ظاهر شد.
سلام
جای شما خالی دیشب هم مثل خیلی از شبهای دیگه ، ما خونه ی اون همسایمون بودیم که ماهواره داره ! هر موقع که برنامه ben bilmem eshim bilir میرفت رو آگهی ، میزبان ما هم برای وقت گذرانی کانال رو عوض میکرد و از رسانه های جذاب داخلی استفاده میکردیم. که طبق معمول یکشب در میان ، گزارش عملکرد رئیس جمهور محترم در حال پخش بود .
البته چون گزارش عملکرد ها (به دلیل کارهای بسیار بزرگی ! که در دولت نهم و دهم انجام شده بود ) خیلی طویل بود و مدت زمان آگهی های یاد شده خیلی کوتاه ، موفق نشدیم همشو بشنویم . اما تو همون چند دقیقه هم دیدیم که بازم همون آمارای تکراری پخش شد و بازم مجری مذکور کله ی مبارک را تکان تکان دادند.
دفعه قبل فکر میکردیم سری آخره . هیچی نگفتیم . اما آقای رئیس جمهور بعضی موارد را اینقدر تکرار کرده اید که شاید خودتان هم باورتان شده . من سیاستمدار نیستم ولی چون از دور دستی بر آتش دارم اگر به جای آقای مجری بودم در مورد بعضی از آمارهای شما اینگونه پاسخ می دادم :
بعد از پایان هر دوره ریاست جمهوری متاسفانه شاهد این هستیم که جایگاه رئیس
جمهور سابق چندان که باید و شاید مورد تکریم و احترام قرار نمی گیرد.
چنانچه آقای هاشمی بعد از پایان دوره اش نماد آنچه می دانید نشد و آقای
خاتمی هم بعد از چندی نقاب از چهره برداشت و همه فهمیدند که جاسوس است و
هفتهای یکی دو بار به هدف فراگیری شیوه های نابودی کشوردر کلاس های توجیهی
جرج سوروس شرکت می کند و جزوه هایش هم کامل است و حتی آن را دو رنگ هم
می نویسد. اما احمدی نژاد با همه اینها فرق دارد. احمدی نژاد نه تنها
جایگاهش تنزل پیدا نکرد بلکه از رئیس جمهور به «روسای جمهور» تبدیل و در
واقع تکثیر شد!
حالا چرا؟ دلیل داریم! غلامحسین الهام معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاست جمهوری (این سازمان ها و نهادها رو خدایی هر کی اسمشون رو انتخاب میکنه دمش گرم! تلاش می کنه واقعا) نامه نوشته به بقایی معاون اجرایی و سرپرست نهاد ریاست جمهوری (همچنان دم نامگذار این مناصب گرم!) و گفته که برای بهره گیری از تجارب روسای جمهور سابق (یعنی همان احمدینژاد، به تنهایی!) یک دفتر به نام «دفتر رئیس جمهور سابق» در ساختار نهاد ریاست جمهوری در نظر گرفته شود تا هم چینی نازک تنهایی های آقای احمدی نژاد نشکند و هم بتواند همچنان به خدمت ادامه دهند. در همین راستا پیش بینی می کنیم آقای احمدی نژاد اولین کاری که در این دفتر انجام می دهد این است که تجربیات خود را در قالب جزوات و مقالات آموزشی به آقای روحانی اهدا کند و به این وسیله به او در انجام وظایف ریاست جمهوری یاری رساند. عناوین این جزوات و مقالات به شرح زیر است:
آقای رئیسجمهور! (اگر اجازه دهید از واژههای "مستقر" و "منتخب" استفاده نکنم.) جناب آقای روحانی رئیس محترم جمهور! به عنوان یک شهروند از شما خواهش میکنم هرگز عبارت "نوکر ملت" را بر زبان نرانید.
آقا باش و سر جای خودت بشین! راستش را بخواهید آقای رئیس جمهور، با اینکه این عبارت را هزاران بار شوخی - جدی شنیدهام، اما معنای واقعی آن را با دولت نهم و دهم فهمیدم. اساسا یکی از دلایل مهم مقبولیت شما نزد مردم و رای اکثریت، فرار از فرهنگ نوکرم چاکرم بود. مردم از اینکه رئیس جمهور، ناهارش را از خانه ببرد و بعد از ظهر روی زیلو کز کند و چرت بزند خوششان نمیآید.
دنیا ، دنیای حرفه ای هاست...
محمود احمدی نژاد نیمروز یکشنبه میهمان سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران بود تا در مراسمی با عنوان « نکوداشت هشت سال تلاش جهادی» مورد تجلیل قرار گیرد.
کار رسانه البته «تحلیل» است نه «تجلیل» خاصه این که «رسمی» و برخوردار از بودجه های دولتی و انحصاری باشد و علاقه مند به این که « رسانه ملی» خوانده شود.
در مواجهه با این خبر ،نخست این پرسش در ذهن شکل می گیرد که آیا تجلیل از
عملکرد دولت رو به اتمام در زمره وظایف مصرح صدا و سیماست و هشت سال تبلیغ
و هم سویی کافی نبوده است؟
دوم این که این سازمان اساسا ، چه شانی برای خود قایل است؟ اگر زیر مجموعه
دولت است مصداق این گزاره حقوقی خواهد بود که « شهادت خادم، برای مخدوم
مسموع نیست». اگر فراتر از دولت است چرا در هشت سال گذشته به مثابه یک
تریبون برای آن عمل کرده است؟
اما ......
سلام
امروز میخواستم مطلبی بنویسم تحت عنوان آیا میدانید ؟ منابع مختلفی رو دیدم که بعضی هاشون در نوع خودشون جالب بودن امادیدم دونستن اونها (هر چند بهتر از ندونستن هست) ولی دردی از من و شما دوا نمیکنه !
مثلا دونستن اینکه "آیا میدانید فیلها سرپا می خوابند؟" یا مثلا بذاق دهان مورچه چقدر است در نوع خودش جالبه ولی به مطالب و دانستنی های بسیار جالبتری برخوردم.
مطالبی که شاید برامون روشن کنه که چرا مردم به یکباره گفتند "نه"
یه نمونه اش رو ببینید:
آیا میدانید که اگر شخصی ۲۰۰ سال عمر کند و هرماه ده میلیون تومان خرج کند، در طی ۲۰۰ سال به ۲۴ میلیارد تومان نیاز خواهد داشت؟ (حالا سه هزار میلیارد تومن رو تو ذهنتون حلاجی کنید)
جالب بود نه؟ پس بیاین بقیه اش رو بخونیم :
ماجرا از این قرار است که آقای
احمدینژاد روز 22 خرداد 1392 و هنگامیکه همه مردم و مقامات دیگر دلمشغول
انتخابات ریاستجمهوری بودند و یک کاندیدا در اهواز و دیگری در مشهد
سخنرانی میکردو همه در تکاپوی این رخداد سرنوشتساز بودند به 11 تن از
همکاران خود-و البته یک کارآفرین پیشکسوت - نشانهای مختلف دولتی اعطا کرد.
این در حالی است که 48 ساعت بعد مردم ایران به نامزد منتقد وضع موجود رای
دادند و در انتخابات شوراها نیز هیچ یک از دولتیها را برنگزیدند.
به فهرست دولتمردان دریافتکننده نشان نگاه کنید: