371) خوشحالی مدیران از زلزله اخیر
سلام
ساعت یکربع به 10 صبح روز جمعه که من داشتم پیغامهای بیشمار خوانندگان وبلاگ (چون هیچ پیغامی نرسیده بود نیازی به شمارش هم نبود که میشه همون بیشمار دیگه !) رو میخوندم زلزله اومد و یه تکونی داد و رفت.
زلزله اخیر هرچند خوشبختانه هیچ تلفاتی نداشت اما موجی از شادی و شعف برای مدیران اجرایی شهرستان به همراه آورد و من هم بنوبه خودم این موفقیت رو به این عزیزان تبریک میگم و امیدوارم که این شیوه ی مدیریت و تفکرشون رو خدا ذخیره ی آخرت براشون قرار بدهد . انشاء الله
الان شما که این مطلب رو میخونین یکی از شرایط زیر رو دارین :
1 - تنها هستین و با خوندن ادامه مطالب حتما حرفای منو تایید میکنین.
2 - کارمند اداره ای هستین که یکی از همین مدیران پرتلاش! پیشتون ایستاده و شما هم تو بد و بیراه گفتن به نویسنده این مطالب ، مسابقه گذاشتین تا شاید رئیستون گوشه ی چشمی بندازه و یه پله دیگه بالاتر برین . من کمکتون میکنم . میتونین از کلماتی مثل قدر نشناس ! نمک نشناس ! نشر اکاذیب و تشویش اذهان و سیاه نمایی هم کمک بگیرین که خیلی موثره. هر چند که خودتون تو این کارا استاد هستین .
الغرض .....
با اجازه دوستان مدیر وبلاگ، عین جمله ای رو که نوشته شده اینجا میارم :
به گزارش شبسترنیوز نیوز، علی شهودی مسئول روابط عمومی جمعیت هلال احمر استان اذربایجان شرقی در گفتگو با خبرنگاران افزود:بلافاصله بعد از وقوع زمین لرزه 4و 3 دهم ریشتری در تسوج 2 تیم امدادی از جمعیت هلال احمر تسوج بفرماندهی مسئول هلال احمر تسوج به روستاهای اطراف بویژه روستاهایی که بعلت بافت قدیمی احتمال آسیب دیدگی در آنها می رفت اعزام شدندکه خوشبختانه برابر بررسی های بعمل آمده زلزله صبح امروزهیچگونه خسارت جانی ومالی در پی نداشته است.
نگران نباشین . منظورم شبستر نیوز نیوز نیست . این اشتباه تایپیه که ممکنه تو نوشته های من هم باشه . منظور من بقیه مطالب هست . یه ذره فکر کنین .......
این جملات که از سوی یک (باصطلاح) مدیر زده شده ، نشون میده که همه ی مسئولین میدونن آسیب پذیر ترین نقاط کجا هستند . بافتهای فرسوده و روستاهایی رو که احتمال پوف ! شدن ساختمانها با یه تکون کوچک میره عین کف دستشون میشناسن و هر بار که زلزله میشه ، تیمهای امداد ! فوری به طرف این مناطق سرازیر میشن تا اگر جنازه ای زیر آوار مونده باشه تر و تازه بکشنش بیرون !
روی سخنم با تمام این مدیران و مسئولهای ستاد و فرمانده تیمها و تمام کسانی است که همین زلزله ی دیروز با اینکه برایشان تلفاتی نداشته ، ولی برای آنها نان داشته . همانهایی که زلزله ها و سیلها برایشان بهانه ایست تا سرعت عملشان در اعزام آمبولانس و نعش کش را به رخ ما میکشند. روی سخنم باشماست :
خدا ازتان نگذرد ! امیدوارم یکی از همین زلزله ها طومار مدیریتی و تفکرتان را در هم بپیچد و خلقی را از دست شما آسوده کند که له شدن زیر آوار ، بسی لذت بخش تر از احمق فرض شدن توسط افرادی چون شماست !
شما که این مناطق فرسوده را میشناسید . شما که از وضع مادی مردم این مناطق خبر دارید . شما که ادعای مدیریتتان گوش فلک را کر کرده است. واقعا تمام کاری که میتوانید بکنید اعزام نعش کش به این محله ها بعد از زلزله است ؟ واقعا بعد از چند زلزله ی اخیر لحظه ای بفکر ناقصتان نرسیده است که کاری برای این بافتهایی که خودتان میدانید فرسوده است بکنید ؟
من که مثل شما مدیر از مادر به دنیا نیامده ام و اینهمه توی جلسات موز و بیسکویت نخورده ام به شما میگویم : اگر یکدهم حق ماموریتها و تشویقهایی که این پرسنل در ایام زلزله میگیرند، یکدهم تشویقی هایی که شما میگیرید . یکدهم هزینه هایی که بایت این جان نثاریهای ! شما که در ایام زلزله بخرج میدادید ، صرف بازسازی و مقاوم سازی این مناطق میشد الان روستاهای محروم اطراف تسوج تبدیل به نیویورک شده بود.
اما چه کنند مردم آنجا که صدایشان به جایی نمی رسد . چه کنند که برای گرفتن یک وام چند غاز ! باید دنبال ضامن باشند . چه کنند که بانکها وامهای میلیاردی به ثروتمندان میدهند و وامهای کوچک به اینان نه ! چون اعتبار مالی ندارند و گردش حسابشان بالا نیست . چون نان زن و بچه شان را با زور بازو در می آورند و عرق جبین ! چه کنند که مدیرانی که باید بفکر نمردن و زنده ماندن زن و بچه ی آنها باشند بیشتر به فکر سریع بیرون کشیدن جنازه های آنها از زیر آوار هستند. شاهدش هم همین که اول فوری به محلهایی میروند که همگی میدانیم در برابر زلزله مقاومت ندارند. حق هم دارند، مقوام سازی قبل از زلزله که ماموریت و تشویقی ندارد ! تازه زیاد هم نمیشود در مورد آن مصاحبه کرد و در مقابل دوربین ها باد به غبغب انداخت .
مدیران عزیز : یا این چیزها را نمیدانید که بعید است. یا میدانید و پشت گوش می اندازید که آن موقع بیشتر از شما باید بحال خودمان تاسف بخورم . چونکه :
آنکس که بداند و بداند که بداند
اسب خرد از گنبد گردون بجهاند
آنکس که بداند و نداند که بداند
بیدار کنیدش که بسی خفته نماند
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به منزل برساند
آنکس که نداند ونداند که نداند
در جهل مرکب ، ابدالدهر بماند !
به هر حال ببخشید که شادی مصاحبه هایتان را خراب کردم و نگذاشتم بیشتر از این شان و شوکت این مردم عزیز ، بخصوص روستاهای محروم منطقه را فدای حس جاه طلبی و ریاست خود کنید. ولی توصیه برادرانه ام بشما اینست که قدر این مردم را بدانید. همان مردم روستاهای تسوج که خرابی سقف بالای سرشان برای شما بهانه ترفیع و پاداش است . همان مردمی هستند که روزهای انتخابات به دست و پایشان میفتید .
از همینجا بر بزرگی این مردم و مناعت طبعشان و صبر بی انتهایشان درود میفرستم و بر دستان پینه بسته شان بوسه میزنم.
یا علی
بنده تنها هستم !
موقعی ک زلزله شد من رو مبل لم داده بودم واحساسش کردم .خانواده خواب بودن و صدا زدن من فایده ای نداشت لوسترا هم تکون نخوردن و منم فک کردم شاید فشارم افتاده!!!!!