عزم جدی مسئولان کشورمان برای ایجاد توافقی عزتمندانه و برون رفت از مشکلات ، بالاخره نتیجه می دهد و بعد از سالها ، امید واری برای بهبود اوضاع دیپلماتیک و به تبع آن اوضاع اقتصادی کشور ، بیشتر می شود.
یکی از نتایج اولیه ی توافق ، تلاش برای کمرنگ شدن تحریمهای ظالمانه ای بود که بناحق بر این کشور تحمیل شده بود و تنها راه برون رفت از آن ، تعامل با دنیا . دنیایی که تصادفا ! انگلیس هم یکی از کشور های همان دنیاست
روستا بهانه است. روستازاده ی سیاست مدار نشانه است.
عصر ایران؛ مهرداد خدیر –
بخش‌هایی از گفت و گوی اخیر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با یک نشریه، بهانه‌ای
شده برای منتقدان سیاست‌مدار کهنه‌کار تا دو قطبی‌های گذشته را بازسازی
کنند و او را به گمان خود در مقابل طبقاتی از جامعه قرار دهند.
آن عبارت این است: «زمانی که ما مبارزه می‌کردیم عده ای در روستایشان قدم می‌زدند و حالا امروز انقلابی شده‌اند!» و هنگامی که از او پرسیده شده «آیا شما اساساً اینها را انقلابی می‌دانید؟» پاسخ داده است: «فرق
می‌کنند. بعضی‌هایشان انقلابی بودند و وقتی که سخت‌گیری‌های حکومت زیاد
شد، دیگر ادامه ندادند. بعضی‌ها هم اصلاً آن موقع‌ها نبودند و در کوچه‌های
روستاهایشان می‌گشتند. ولی الان آمده‌اند و انقلابی شده‌اند».
با این که پیداست مراد او چه کسانی هستند و انقلابی‌گری و مبارزه را در
مقابل عافیت‌طلبان قرار میدهند و همان اصطلاح « انقلابی‌های بعد از
انقلاب» یا « رزمندگان جبهه ندیده» مد نظر است که عبارات آشنا و بارها به
کار رفته‌ای هم هست اما این دسته از مخالفان بر روی واژه «روستا» توقف
می‌کنند و مدافع و حامیان روستاییان شده‌اند و کمپین به راه انداخته‌اند که
«من روستایی هستم» و انگار هاشمی به روستاییان توهین کرده و حالا آنان
درمقام دفاع و حمایت برخاسته اند!
این در حالی است که
سلام
باز هم یکی از مسئولین ، افزایش قیمت بنزین را تکذیب کرد و لرزه بر جان ما افتاد .......
آقای زنگنه دیروز شایعه افزایش قیمت بنزین را تکذیب کرده اند . از آنجا که مردم عادت دارند هر موقع خبری تکذیب شود ، بلافاصله شاهد اجرایی شدن آن شوند ، و با توجه به سابقه ی دوستان دولتمرد ! در این زمینه ، تنها راهی که به ذهن حقیر می رسد دست به دعا شدن است !
البته ایشان مطالب دیگری هم گفتند که بد نیست بخوانید ...
سلام
تفاوت قیمت بنزین آزاد و سهمیه ای فقط 18 هزار تومان است که قطعا نقشی در زندگی مردم ندارد !
افزایش تعرفه برق ممکن است بین 15 تا بیست هزار تومان برای هر خانوار باشد که قطعا نقشی در سبد هزینه ای خانوار ندارد !
کرایه ها فقط 20درصد گران شده است که قطعا نقش تعیین کننده ای در هزینه های خانوار ندارد !
یارانه ها فقط 45500 تومان است که مطمئنا با حذف آن خللی در اقتصاد خانوار پیش نمی آید !
عوارض و مالیات و قیمت خودرو و قیمت لبنیات و هزینه تحصیل و شهریه دانشگاه و قیمت نان و کرایه تاکسی و هزینه های آب و برق و گاز و دریافت پاسپورت و گواهینامه و شماره گذاری و نقل و انتقال سند و افزایش قبض های مخابرات و قیمت کیف و کفش و البسه و روغن موتور و هزینه اینترنت و قیمت دارو و ویزیت پزشکان و هزار و یک قلم دیگر هم در ماه رقم ناچیز دو میلیون تومان افزایش داشته که قطعا! نقش تعیین کننده ای در هزینه های خانوار نخواهد گذاشت !
سلام
در پی اقدام شنیع ماموران امنیتی فرودگاه جده ، عربها دست پیش را گرفتند و صدور ویزا برای ایرانی ها را لغو کرده اند .
معاون سازمان حج و زیارت خبر داد: پروازهای بسیاری از زائران ایرانی طی دو
روز اخیر به دلیل عدم صدور ویزا از سوی عربستانی‌ها لغو شده است. وی با اشاره به لغو اعزام برخی زائران
گفت: به دلیل عدم صدور ویزا از سوی کشور عربستان طی دو روز گذشته پرواز
زائران لغو شده است. وی افزود: کشور ایران اعزام به عمره را لغو
نکرده است بلکه عدم صدور ویزا توسط کشور عربستان در دو روز گذشته اعزام
زائران را دچار مشکل کرده است. خدرنژاد اضافه کرد: اگر عربستان
ویزاها را صادر کند اعزام ها انجام خواهد شد و هر تعداد زائری که ویزا
دریافت کرده اند به عمره اعزام می شوند.
نمی دانیم گریه کنیم یا بخندیم . اما بد نیست نظر دوستان عزیز را به دو سخن ، اولی از امام راحل و دومی از آیت الله خامنه ای جلب کنم :
سلام
آورده اند که در ازمنه ی بسیار قدیم ، خیاطی در شهر ری بود که مغازه اش سر راه آرامستان (قبرستان آن موقع) بود و با توجه به این که در ازمنه ی قدیم ، شهرداری ها ماشین نعش کش نداشتند و جنازه ها بصورت دستی حمل می شدند و طبعا از جلوی مغازه ی او رد می شدند .
از آنجائیکه بازار خیاط مزبور کساد بود و وقت بیکاری زیاد داشت ، تصمیم گرفت تعداد مردگان را بشمارد (همان کاری که آمار گیرهای ادارات امروز بصورت مکانیزه انجام میدهند و بابتش حقوق می گیرند و تقدیر می شوند!) . اما خیاط مذکور نتوانسته بود بورسیه بگیرد و درس بخواند ، بخاطر همین بی سواد بود.
تصمیم گرفت کوزه ای به دیوار آویزان کند و هر مرده ای که از جلوی مغازه وی تشییع می شود ، یک سنگریزه داخل آن بیاندازد . این موضوع کم کم برای همسایگان و دوستان وی هم مایه ی سرگرمی شد ، هر که از جلوی مغازه رد می شد و از خیاط می پرسید : امروز چه خبر؟ میگفت : امروز سه نفر در کوزه افتاده اند!
تا اینکه بدلیل آلودگی هوا بر اثر بنزین های پتروشیمی خود خیاط نیز مریض شد و دار فانی را وداع گفت . دوستی که مدتی از او خبر نداشت به مغازه او آمد و چون آنجا را بسته یافت ، از همسایگان پرسید : کسی از این آقای خیاط خبری دارد؟
همسایگان یکصدا گفتند : عاقبت خیاط هم در کوزه افتاد !
حکایت این آقای (م.ر) هم همین است ....
سلام
از آنجائیکه حقیر مردم سالاری را فقط محدود به رفتن مردم بپای صندوقهای رای وزارت کشور نمی داند ، بسیار مهم است مردم بدانند بابت کارهایی که دولت برای این ملت انجام می دهد چه بهایی می پردازند.
چندی پیش نگاهی گذرا انداختم به ردیفهای بودجه (که کاملا سر وقت تقدیم مجلس شد و حتی یک ریال هم پیش بینی کسر بودجه نداشت !!) ، بودجه ی اختصاص داده شده به یکی از ردیفها برایم بسیار جالب بود و باعث شد کمی در مورد آن تحقیق کنم تا بدانم مالیاتی که من و امثال من می دهیم برای چه اموری خرج می شود.
علاوه بر اینکه دانستن حق مردم است ، شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید :
سلام
چند روز پیش مطلبی نوشتم تحت عنوان "یادی از یک دوست قدیمی" که از آقای محمد احسانی "تاراجی" یاد کردیم .
خدا را شکر که سق ما سیاه نبود و این دوست عزیز (بقول یکی از دوستان ، فرزند دلاور بندر شبستر!) به فاصله ی چند روز به مقام مدیریت شبکه یک سیما منصوب شدند. البته چون به گفته ی رئیس دولت ، تغییرات مدیریتی در این دولت "اتوبوسی" نیست ، پس نگارنده حدس می زند که رئیس سازمان صدا و سیما مطلب اینجانب را خوانده و این شخص را بر اساس قابلیتهای فردی ایشان به این منصب گمارده است ! البته چون دیده اند که ممکن است بقیه شبکه ها ناراحت بشوند ، ترجیح دادند که مدیران تمام شبکه ها را یکهویی ! عوض کنند تا کمی کیفیت برنامه های سیما بهتر تر شود !
از آنجائیکه حقیر روابط بسیار خوبی با همسایه مان دارم و ایشان هم مجهز به تجهیزات دریافت امواج دجال واره هستند ، اکثر اوقات منزل ایشان هستیم و علی رغم میل باطنی از دیدن کانالهای رسانه ی ملی محرومیم ! اما شبکه اول سیما و بخصوص اخبار ساعت 14 این شبکه از برنامه های مورد علاقه ی من است و کلی موجبات انبساط خاطرمان را فراهم میکند .
حال که این دوست عزیز مدیر این شبکه شده است ، لازم دانستم بگویم که ایکاش ......
سلام
چندی پیش خبر گران شدن تخم مرغ و متعاقب آن خبر گرانی بی سابقه ی گوجه فرنگی بسیار نگرانم کرده بود که الان قاطبه ی گرامی کارمندان ادارات که بعد از یکساعت صبحانه ی اولیه ، چشم امید به یکساعت و بیست دقیقه ! املت نیمروزی خوردن داشتند تکلیفشان چیست ؟
هنوز در فکر این عزیزان بودم که خبر گران شدن نان نیز (بعد از مدتها تکذیب) چون پتکی بر مغزم کوبیده شد. چهره ی مظلوم کارمندان ادارات دولتی که دلخوشی شان بعد از ساعتها راه انداختن کار خلق الله ! به همین املت بود در نظرم مجسم شد و بی اختیار اشک در چشمانم حلقه زد.
اما از آنجائیکه نگارنده اهل نشستن و زار زدن و شاهد پایمال شدن حقوق حقه ی کارمندان ! نیست ، بلافاصله تصمیم گرفتم متنی برای مسئولین عزیز بنویسم و گلایه کنم . شاید این مسئولین عزیز که خودشان در وزارتخانه ها (صبحانه ی کاری ) میل می کنند و دلشان هم که بحال ما "قشر مرفهین بی درد" نمی سوزد ، لا اقل هوای همکاران و زیر دستان خودشان را داشته باشند و این عزیزان را از چنین خوان نعمتی محروم نفرمایند که مزید امتنان خواهد بود !
و اما متن گلایه :
سلام
در سایت وزین گلشنراز به مطلبی برخوردم که استاندار آذربایجان شرقی گفته اند :
خوش ترین و بهترین لحظات زندگی ام به زمان جنگ برمی گردد که یک بسیجی ساده بودم و امروز نیز درلباس دیگری در خدمت به نظام اسلامی هستم.
آقای استاندار : بنده به استاندار قبلی نیز ارادت داشتم و گاهگاهی در مورد ایشون مطلب می نوشتم (اینجا) . اما الان هم خواستم سلامی عرض کنم (البته بدون طمع) و هم خاطر نشان کنم که :
