شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و وابستگی به هیچ حزب - گروه - ارگان - NGO - نهاد دولتی یا خصوصی و یا تشکلهای سیاسی و اجتماعی ندارد. وامدار هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی نبوده و مسئولیت مطالب نوشته شده را بعهده میگیرد . چنانچه فردی به عنوان یا محتوای مطلبی اعتراض داشته باشد ، نویسنده متعهد است اعتراض وی را (چنانچه خلاف ادب و عرف و هنجارهای جامعه نباشد) در ذیل همان مطلب درج نماید .

آخرین نظرات
  • ۲۲ مهر ۹۹، ۱۶:۴۸ - محمد مانی
    ۱۹۷😎

۲۰۶ مطلب با موضوع «کسی پاسخگو هست؟» ثبت شده است

سلام

متنی را که در ادامه ی مطالب خواهید خواند بدون دخل و تصرف از سایت تابناک آورده شده . نگارنده هیچوقت و تحت هیچ شرایطی طرفدار هیچ تیم فوتبال یا فوتبالیستی نبوده ام و نخواهم بود . چون در باور من ، مشکل کشور ما کمبود تراکتور است نه تراختور .....

افتخار ملی ما شهدایی بودند که سرمایه ی جان را بر کف گرفتند ..... افتخار ما جوانانی هستند که اختراعاتشان را در دست گرفته اند تا بتوانند یکی دو میلیون تومان وام بگیرند و طرح هایشان را تکمیل کنند... اما مدیر مربوطه در حال تخمه شکستن و تماشای فوتبال است .....افتخار آفرین از دید من ، آنهایی بودند که شور جوانی را نه با عربده کشی و فحاشی ، بلکه با اهدای جانشان تخلیه می کردند ..

فوتبال کرمو

۳ نظر ۱۵ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۱۴
حمید خان راضی !

سلام

اگر به سایتهایی که قیمت خودرو را اعلام میکنند سری بزنید با انبوهی از تولیدات یکی از خودرو سازان داخلی مواجه می شوید . اول فکر کردم که بابا ماشا الله ! ..... چقدر تیپ ! ...... چقدر تنوع! ....... ولی آخر سر متوجه شدم که انتهای همه اینها همون پراید وطنی هست و چون مثلا نوک آنتنش را کمی رنگ قرمز زده اند ! به عنوان آپشن محسوب شده و یک تیپ جدید بحساب می آید !


در ادامه مطالب مقایسه ای بسیار سطحی بین پراید کره ای و پراید وطنی انجام شده و قضاوت به خوانندگان عزیز واگذار می شود (هر چند که خوانندگان عزیز اینقدر پرونده برای قضاوت دارند که مطمئنا به این مورد بی اهمیت نمی رسد !)

۵ نظر ۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۵۳
حمید خان راضی !

سلام

این روز ها فکرم مشغول اینه که من که تو وبلاگم شعر عاشقانه که نمی ذارم ، تبلیغات هم که ندارم ، خبر افتتاح چند باره ی  آب انباری فلان روستا که اصلا رد کارم نیست ، عوض "وبلاگ خودم" هم که "سایتمان !" نمیگویم ، تشکیل کارگروه ها و شوراها و جلسه ها و همایش ها و یادواره ها و تودیع و معارفه ها و صبحانه و ناهار و شام های "کاری"! هم که اصلا بدرد من نمیخوره (حالا زیاد کاری ندارم که بغیر از برگزار کنندگانش ، به درد هیچکس نمی خوره!) ، آنارشیسم فردگرایانه در سایه اگزیستانسیالیسم برخاسته از راسیونالیسم انتزاعی هم که اصلا نمی‌دانم یعنی چه، انصافا اگر در مورد این سبد کالایی دولت نکاتی را ذکر نکنم مردم فکر می‌کنند من اصلا روشنفکر نیستم و این خیلی ضایع است که همه روشنفکر باشند و نویسنده مملکت نباشد. لذا امروز را اختصاص می‌دهم به قضیه سبد کالا.

سبد کالا


فیلم انتهای این مطلب را حتما ببینید... (16+)!!!

روز گذشته .....

۲۲ نظر ۱۵ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۳۵
حمید خان راضی !

سال گذشته ماجرای زورگیرهای جوان خیابان کریمخان تهران به مدد فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی عالم گیرشد و به لطف دوربین‌های مداربسته این چهارجوان خشن به سرعت دستگیر شدند.

همه اعضای این باند خشن که بچه محل بودند، در اعترافات خود- راست یا دروغ - مدعی بودند که می‌خواستند از این راه برای عمل جراحی مادرِ بیمار یکی از اعضای گروه پول جمع کنند. دو عضو اصلی باند به فاصله کوتاهی پس از برگزاری جلسات دادگاه اعدام شدند و دو تن دیگر راهی زندان شدند. زورگیرها اما همچنان در خیابان‌ها جولان می‌دهند و صفحات حوادث روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها همه روزه پر است از خبرهای کوچک و بزرگی که از افزایش این پدیده خطرناک اجتماعی حکایت دارد.

زیر میزی


۳ نظر ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۳۵
حمید خان راضی !

سلام


جوازت به ناز شهرداری نیازمند مباد!


خوشبختانه از موهبت های بزرگی که خداوند نصیب من کرده ، اینست که شغلم ربطی به شهرداری و در کل ارتباط زیادی به ادارات دولتی ندارد و هر روز پیشانی شکر از این بابت بر زمین می سایم !

خیلی هم به خودم فشار آوردم تا بی خیال شهردار و شهرداری بشم ولی نشد ! واقعیت این است که با گذشت 7-8 ماه از انتخابات شوراها ، هنوز شورای شهر شبستر نتوانسته (یا نخواسته) شهردار انتخاب کند . چرا؟

چند روز پشت سر هم ، نظراتی از طرف خوانندگان نوشته شد که مجبورم کرد کمی پرس و جو بکنم. از خدا که پنهان نیست ، از شما چه پنهان ! تا امروز نمی دانستم که شبستر شهردار ندارد! ولی به محض اینکه فهمیدم چند تا علامت سوال در ضمیر ناخود آگاهم ظاهر شد:

۹ نظر ۰۳ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۵۲
حمید خان راضی !

بقلم پوریا عالمی

یک آسیب‌شناس اجتماعی و متخصص علوم رفتاری به خبرگزاری «مهر» گفت: «تحقیقات انجام‌شده نشان می‌دهد که 80درصد مردم ایران درست‌خوردن را بلد نیستند.»

حالا ما از لحاظ تاریخی ثابت می‌کنیم چرا ایرانی‌ها درست‌خوردن را بلد نیستند.



دوره بخوربخور

دوره سازندگی دوره "بخوربخور"  بود. یعنی یک‌عده مال دنیا را می‌خوردند، یک‌عده غم مال دنیا را می‌خوردند، یک‌عده هم غم مال عده اول را می‌خوردند. یک‌عده هم مال‌خور بودند، فقط می‌خوردند. مردم چی‌کار می‌کردند؟ کوپن‌به‌دست دنبال روغن و برنج بودند. به‌هرحال سنگ که نمی‌توانستند بخورند!

دیالوگ دوره سازندگی: «پسته می‌خوری؟»


دوره بخورنخور

دوره اصلاحات دوره "بخورنخور" بود. یعنی یک‌عده می‌خوردند اما نمی‌توانستند هضم کنند. یک‌عده هم نمی‌توانستند اینکه یک‌عده دارند می‌خورند را هضم کنند. یک‌عده هم سفره را پهن کرده بودند اما خودشان نمی‌خوردند. شرم حضور داشتند. یک‌عده هم تا می‌خواستند بخورند یک‌عده می‌گفتند نخورنخور. چه بخوربخوری راه انداختید. مردم چی‌کار می‌کردند؟ باقی ثبات اقتصادی داشتند و جشن گندم گرفته بودند و مثل آدم می‌خوردند و خانه می‌خریدند و پس‌انداز هم می‌کردند.

دیالوگ دوره اصلاحات: «نخوری‌ها. همین‌طوری نخورده کلی حرف و حدیث درآورده‌اند برایمان.»


دوره تخورپخور

دوره مهرورزی دوره "تخورپخور" بود. "تخورپخور" ،  غنی‌سازی شده "بخوربخور" است. یعنی یک‌عده بودند اینقدر خوردند دنیا برایشان کوچک شد، نگاه کردند دیدند سلین دیون بغلشان است، شده همسایه‌شان. یک‌عده هم "راه‌خور" بودند. یک‌عده هم "جنگل‌خور" بودند. یک‌عده هم "دریاچه‌خور" بودند. یک‌عده هم "زاینده‌رودخور" بودند. یک‌عده هم "کارون‌خور" بودند. یک‌عده هم "بیمه‌خور" بودند یعنی حق بیمه کارگران را توی سازمان تامین‌اجتماعی تخورپخور کردند. حالا یک‌عده زیادی هم رانت‌خور بودند که گفتن ندارد. اینقدر رانت‌خواری کردند که مثل "مرغ انجیر خوار" نوکشان کج شد و "انحرافی" شدند. مردم چی‌کار می‌کردند؟ باد هوا می‌خوردند.


دوره بخورزادگان

حالا این بخورنخور تخورپخور دولتی بود که گزارش کردیم. موازی با اینها یکسری دلاوران و آقازادگان هم هستند که دوطرفه می‌خورند، یعنی هم بودجه داخلی را، هم سود واردات را. با پول دارو هم پورشه وارد می‌کنند و می‌خورند. مردم چی‌کار می‌کنند؟ هیچی دود پورشه آقازادگان را می‌خورند.

۷ نظر ۰۷ دی ۹۲ ، ۱۲:۰۷
حمید خان راضی !

هفته گذشته، دو مرگ گزارش شده که احتمالا قصور بخشهایی از کشور، تا حدودی در آنها موثر بوده است. یکی فوت خانم ژیلا مهرجویی، خواهر کارگردان مشهور و دیگری فوت یک خانواده سه نفره در گرگاب شاهین شهر اصفهان.

داریوش مهرجویی در مراسم ترحیم خواهرش که با حضور انبوه خبرنگاران در خانه هنرمندان ایران برگزار شد، همه مسئولان کشور را خطاب قرار داد و از وضعیت آلودگی هوا شدیدا گلایه گرد و گفت: همه دارند می میرند... و اندکی بعد هم اعلام کرد که از بیمارستانی که خواهرش در آن بستری بود و همچنین پزشک معالجش در محاکم قضایی شکایت خواهد کرد.

اما ...

۶ نظر ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۹:۲۱
حمید خان راضی !

باب شده است که مدیران در کشور ما باید حقوق ماهیانه را بگیرند و پشت میزهایشان پا روی پا بیاندازند، جهت سوزاندن چربی اطراف شکم به دنبال تردمیل با اقساط مناسب بگردند ، فقط انتقاد کنند، گاهی هم بیانات شیوایی ایراد کنند ، فکر تازه نکنند، مردم را مشتی انسان های تامین بودجه ی اداره شان بدانند ، مشکل را حل ناشدنی دانسته و همه را گردن اینترنت و ماهواره و تحریم بیاندازند، جوانان خوش فکر را رها کرده و مدام داد بی پولی بزنند و بعد توقع داشته باشند همه چیز درست شود.

البته گاه هم ندای "وا اسلاما" سر دهند..!

۲ نظر ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۹:۱۱
حمید خان راضی !

سرانجام گزارش تحقیق و تفحص از تامین اجتماعی در مجلس شورای اسلامی قرائت شد. گزارشی که در مجلس هشتم به خاطر کارشکنی ها و تعابیر مختلف از برخی بندهای گزارش به صحن مجلس نیامد و در مجلس نهم علی رغم این که ۹۰ درصد اسناد آن گم شد! و نهایتا در زیر زمین تامین اجتماعی پیدا شد! بالاخره مجال یافت تا در مجلس قرائت شود.

در این گزارش .....

۱ نظر ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۸:۵۹
حمید خان راضی !

سلام

با انتشار بخش‌هایی از گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی در دولت دکتر احمدی نژاد و فرازهایی از شیرین​کاری​های قاضی دکتر استاد سعید مرتضوی، برخی از اسناد پاک​ترین دولت در تاریخ کشور را منتشر می​کنیم.

یکی از اتفاقات جالب در سازمان تامین اجتماعی، نوع بذل و بخشش‌های صورت پذیرفته به مقامات ارشد دولت است که ظاهراً رابطه حسنه‌ای با رئیس وقت این سازمان داشته اند. مثلا طبق اسنادی که تابناک منتشر کرده:

50میلیون تومان کارت هدیه اختصاصی به آقای رحیمی معاون اول وقت رئیس جمهوری
100 میلیون تومان به آقای عباسی سرپرست وقت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
100 میلیون تومان به آقای شیخ الاسلامی معاون وقت اجتماعی رئیس جمهور


اما .......

۵ نظر ۱۴ آذر ۹۲ ، ۱۲:۵۲
حمید خان راضی !