شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و وابستگی به هیچ حزب - گروه - ارگان - NGO - نهاد دولتی یا خصوصی و یا تشکلهای سیاسی و اجتماعی ندارد. وامدار هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی نبوده و مسئولیت مطالب نوشته شده را بعهده میگیرد . چنانچه فردی به عنوان یا محتوای مطلبی اعتراض داشته باشد ، نویسنده متعهد است اعتراض وی را (چنانچه خلاف ادب و عرف و هنجارهای جامعه نباشد) در ذیل همان مطلب درج نماید .

آخرین نظرات
  • ۲۲ مهر ۹۹، ۱۶:۴۸ - محمد مانی
    ۱۹۷😎

۱۳۳ مطلب با موضوع «انتقاد» ثبت شده است

سلام

اگر به پیش نویس نامه هایی که در ادارات برای تایپ داده می شود دقت کنید و معلم ادبیات هم باشید نمره ای بین 3 تا 8 به این برگه ها خواهید داد. باز خدا پدر تایپیست ها را بیامرزد که معمولا پیش از تایپ ، این نامه ها را غلط گیری کرده و آبرو داری می کنند.

این از ادبیاتشان. اما من در مورد بقیه ی علوم هم در موردشان شک دارم . بنابر این یک فراخوان برای کارمندان ادارات و مدیرانشون میذارم که مسئله ی ریاضی طرح شده در ادامه مطالب رو حل کنند و جواب رو تو قسمت نظرات بنویسند. (البته اگر از وقت اداری اضافه آوردن و نوشتن تبریک برای انتصاب آبدارچی شرکت فضولات مرغی در دالقوز آباد سفلی  براشون فرصتی باقی گذاشت)

و اما مسئله مورد نظر :

۷ نظر ۰۱ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۲۸
حمید خان راضی !

شاید لازم نباشد زیاد به عقب برگردیم ،منظورم همان روزهایی است که بازیکنان استقلال و پرسپولیس بعد از اتمام تمرینات و رفع خستگی به شغل های آبرومندانه اشان مانند مسافرکشی می پرداختند تا لقمه نان حلالی برای خانواده هایشان بر سفره ببرند.

اگر بخواهیم در ادامه حرفی از تعصب آن زمان بازیکنان بزنیم تکرار مکررات است و مارا متهم به کلیشه پردازی خواهند کرد پس اجازه بدهید از این مقوله بگذریم و اجازه دهیم آن خاطرات پاک و به گونه ای مقدس از لحاظ انسانی و اخلاقی برای همیشه در ذهن و وجود جوانان آن برهه زنده بماند.


۲ نظر ۲۲ تیر ۹۲ ، ۱۲:۳۳
حمید خان راضی !

از جمله اتفاقات ثابت هر سال افزایش گرانی در آستانه شب عید و ماه مبارک رمضان است که هر ساله با شدت هرچه بیشتر با آن برخورد می​شود.


یک هفته قبل از رمضان
1. مدیر کل تامین مواد غذایی و مایحتاج ملت در وزارت امور گرسنگی و برازندگی گفت: مردم نگران نباشند انبار ها تا خرخره پر شده و ما هیچ مشکلی در تامین مایحتاج مردم نداریم. حتی در تامین «ما یح نه تاج» یا همان «نایحتاج» مردم هم مشکلی نداریم! وی افزود:.....


۱۳ نظر ۲۲ تیر ۹۲ ، ۰۹:۱۷
حمید خان راضی !

سلام


یکی از خوانندگان عزیز وبلاگ ایمیلی حاوی یک مطلب بسیار جالب برامون فرستادن که بدون مقدمه دعوت میکنم اول بخونینش :

با سلام و وقت بخیر ، مشکل پیش آمده برای تعدادی از همشهریان عزیز را در رابطه با بنیاد مسکن برای شما میفرستم که اگر مناسب بود منتشر بفرمائید.

حدود 50 روز قبل جهت فروش یک واحد مسکونی که بدبختانه از طریق بنیاد مسکن برای آن وام دریافت شده بود ، مدارک خریدار را جهت استعلام فرمی به اسم فرم جیم ! از طریق دفتر پیشخوان دولت ارسال کردیم که گفته شده بود در بدترین حالت 45 روز طول خواهد کشید تا پاسخ این استعلام داده شود . اکنون بعد از سپری شدن زمان فوق ، نه تنها خبری از پاسخ استعلام نبود ، بلکه زمانی که به بنیاد مسکن مراجعه و پیگیری کردیم ، طبق معمول به همان دفتر پیشخوان پاس داده شدیم. و بعد از چندین بار رفت و آمد ، جوابی که شنیدیم این بود :

حدود 240 تا پرونده تو راه گم شده که 40 تاش مربوط به شبستر بوده ! و راهکاری که کارشناسان ارشد ! بنیاد مسکن پیش پای ما گذاشتند این بود که : معرفی میدهیم خودتان بروید از تبریز پیگیری کنید ! از دست ما کاری ساخته نیست!

از طرف من به تمامی عوامل بنیاد مسکن بفرمائید که : ............


نام و شماره تماس این خواننده محترم نزد نویسنده وبلاگ محفوظ است . اگر چنانچه یکی از مسئولین خواستند پاسخی بدهند ( که بعید میدانم چون هنوز تا انتخابات مجلس سه سال مانده است !) لطفا پیغام بدهند .


اما تحلیل من و پاسخ به این خواننده عزیز که لا اقل دست خالی از این وبلاگ برنگردند انشاء الله !

۱۷ نظر ۱۸ تیر ۹۲ ، ۰۹:۴۲
حمید خان راضی !

 ماجرا از این قرار است که آقای احمدی‌نژاد روز 22 خرداد 1392 و هنگامی‌که همه مردم و مقامات دیگر دلمشغول انتخابات ریاست‌جمهوری بودند و یک کاندیدا در اهواز و دیگری در مشهد سخنرانی می‌کردو همه در تکاپوی این رخداد سرنوشت‌ساز بودند به 11 تن از همکاران خود-و البته یک کارآفرین پیشکسوت - نشان‌های مختلف دولتی اعطا کرد. این در حالی است که 48 ساعت بعد مردم ایران به نامزد منتقد وضع موجود رای دادند و در انتخابات شوراها نیز هیچ یک از دولتی‌ها را برنگزیدند.
 
به فهرست دولتمردان دریافت‌کننده نشان نگاه کنید:

۲ نظر ۳۱ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۲۳
حمید خان راضی !
طبق معمول و رسم دیرینه رسانه ملی، بعد از پخش آخرین مناظره انتخاباتی، شرکت تولید نوشابه های خانواده و بزرگتر از خانواده، تولیدات جدیدی را روانه بازار کرد که البته تکراری و کلیشه​ای بود.


بعد از مناظره ، مجریان محترم استودیو

اولی به دومی: ........


۲ نظر ۱۹ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۰۷
حمید خان راضی !

نمی‌دانم چرا توی این کشور یک علاقه و کشش عجیب وجود دارد برای انجام یک کار دیگر. همه دوست دارند یک کار دیگر انجام دهند. مثلاً همین 8 کاندیدای ریاست جمهوری، همه‌شان پیشتر ده‌ها شغل داشته‌اند. همین الان هم هر کدامشان بین یک تا بیست و هشت شغل دیگر دارند ولی باز هم آمده‌اند کاندیدا شده‌اند که اگر مردم رأی بدهند، شغل‌شان را عوض کنند. جالب است که بینشان هیچ‌کس قبلاً رئیس‌جمهور نبوده است که بگوییم می‌خواهد برگردد سر شغل قبلی‌اش، بلکه همگی به فکر شغل جدیدند.



این فقط مربوط به شغل نیست. ماها کلاً دوست داریم اگر شرح وظایف و دلایل وجودی‌مان در هر موقعیتی مشخص باشد هم عوض آن کار، یک کار دیگر بکنیم. مثلاً به کاندیداها یک ساعت وقت داده‌اند که بیایند تلویزیون برنامه‌هایشان را اعلام کنند تا مردم خوششان بیاید و به آنها رأی بدهند، آن وقت آقایان می‌آیند عوض شرح برنامه‌هایشان، شعارهایشان را با ده، دوازده مدل جمله‌بندی هی تکرار می‌کنند. قرار است درباره کارهای آینده‌شان حرف بزنند، عوضش از کارهای گذشته‌شان حرف می‌زنند. قرار است از راه حل مشکلات مردم بگویند، می‌آیند هی مشکلات مردم را بازگو می‌کنند. مشکلاتمان را خودمان می‌دانیم، دیگر تکرارش برای چیست؟



این که کاندیدا باید در جریان مشکلات باشد که قدم اول است. دونده‌ها به گام‌های آخرشان افتخار می‌کنند نه به گرم کردن بدنشان قبل از شروع مسابقه.

بنابر این من پیشنهاد میکنم که .....

۲ نظر ۱۰ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۳۸
حمید خان راضی !

سلام

زیاد مزاحم نمیشم

فقط خواستم از نماینده های عزیز مجلس تشکر کنم .


بابت .....

۰ نظر ۲۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۵۸
حمید خان راضی !

سلام

در اخبار خواندیم که رئیس جمهور محبوب ، با استقبال بی سابقه 500 نفری مردم تبریز وارد استان آذربایجان شرقی شد و کلا بیخیال اینهمه تقاضای گروهها و تشکلها و مردم عادی که مصرانه خواستار به همراه نیاوردن یک نفر! بودند شد.


ظاهرا یکی از وزرای خوشنام و کشتی گیر ایشان نیز قرار بود به شبستر بیایند که نمیدانم آمدند یا نه !


اما چیزی که من از این سفرها درک میکنم شاید با نظر بعضی ها ! کمی متفاوت باشد . بنابر این خواهش میکنم بادمجان دور قاب چین ها و کسانی که فقط از راه تایید ! و سفید نمایی ! و سیاست "همه چی آرومه " ارتزاق میفرمایند از خواندن ادامه مطالب خودداری نموده و وقت باقیمانده از ساعت کار را صرف خواندن خبر های "من چقدر خوشحالم " از وبلاگهای خبری منطقه بفرمایند !


۰ نظر ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۰۱
حمید خان راضی !

سلام


تازه حقوق گرفته بودم ، و خوشحال از اینکه بالاخره چشم مبارک بازار به جمال ما هم روشن می شود، راهی خیابان شدم تا جیبی که بعد از عمری دو قرون پول به خودش دیده بود رو در حسرت همیشه نگه داری از این پول ها نگه داریم،


حالا دیگه شپش های تو جیبمون که پشتک می زدند، فهمیدند که ما هم آره...، و دنیا همیشه اینجوری نمی مونه...


اول با خودم گفتم ......

۰ نظر ۰۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۵۹
حمید خان راضی !