سلام
یکی از خوانندگان عزیز وبلاگ ایمیلی حاوی یک مطلب بسیار جالب برامون فرستادن که بدون مقدمه دعوت میکنم اول بخونینش :
با سلام و وقت بخیر ، مشکل پیش آمده برای تعدادی از همشهریان عزیز را در رابطه با بنیاد مسکن برای شما میفرستم که اگر مناسب بود منتشر بفرمائید.
حدود 50 روز قبل جهت فروش یک واحد مسکونی که بدبختانه از طریق بنیاد مسکن برای آن وام دریافت شده بود ، مدارک خریدار را جهت استعلام فرمی به اسم فرم جیم ! از طریق دفتر پیشخوان دولت ارسال کردیم که گفته شده بود در بدترین حالت 45 روز طول خواهد کشید تا پاسخ این استعلام داده شود . اکنون بعد از سپری شدن زمان فوق ، نه تنها خبری از پاسخ استعلام نبود ، بلکه زمانی که به بنیاد مسکن مراجعه و پیگیری کردیم ، طبق معمول به همان دفتر پیشخوان پاس داده شدیم. و بعد از چندین بار رفت و آمد ، جوابی که شنیدیم این بود :
حدود 240 تا پرونده تو راه گم شده که 40 تاش مربوط به شبستر بوده ! و راهکاری که کارشناسان ارشد ! بنیاد مسکن پیش پای ما گذاشتند این بود که : معرفی میدهیم خودتان بروید از تبریز پیگیری کنید ! از دست ما کاری ساخته نیست!
از طرف من به تمامی عوامل بنیاد مسکن بفرمائید که : ............
نام و شماره تماس این خواننده محترم نزد نویسنده وبلاگ محفوظ است . اگر چنانچه یکی از مسئولین خواستند پاسخی بدهند ( که بعید میدانم چون هنوز تا انتخابات مجلس سه سال مانده است !) لطفا پیغام بدهند .
اما تحلیل من و پاسخ به این خواننده عزیز که لا اقل دست خالی از این وبلاگ برنگردند انشاء الله !
دوستان عزیز بنیاد مسکن : بدینوسیله درایت و سخت کوشی و دقت و سرعت عمل شما عزیزان را ارج مینهیم و آن اداره را به دریافت نشان مخصوص و بین المللی "گوشکوب طلایی" مفتخر میگردانیم . امید است من بعد نیز در سرگردان کردن ارباب رجوع پیشتاز بوده و موجبات سرافکندگی همشهریان را فراهم آورید.
تا بحال فکر میکردیم "امور حمل و نقل دستی" کاری است که لا اقل دوستان در این یک مورد بتوانند درست انجامش دهند ولی زهی خیال باطل ! 240 پرونده که هر کدامش به این کلفتی ! است در حمل و نقل شما گم شده است ؟ و به جای عذر خواهی و تلاش برای انجام سریعتر ، ارباب رجوع را دنبال نخود سیاه فرستاده اید ؟ واقعا که ........( در این قسمت همان چند نقطه ای که خواننده عزیزمان فرستاده اند کپی شده است)
در دورانی که ادعای دبیرخانه الکترونیکتان گوش فلک را کر کرده است هنوز هم با چاپار پرونده میفرستید ؟ به گمانم اینترنت در حیطه ی کار شما فقط به درد این میخورد که به ارباب رجوع بگویید : سامانه قطع است ! جدا مرحبا !
نهایتا توجه شما تلاشگران عرصه ی سردواندن ملت را به مطلبی که چند روز پیش در خاطرات یکی از رزمندگان خواندم جلب میکنم :
زمانی که قرار شد همین بسیجی کم سن و سال برای پاکسازی سریع معبر روی مین برود (تخریب چی ها شهید شده بودند و راه دیگری نبود) دیدیم پیراهنش را درآورد . زمانی که فرمانده ی دسته علت این کارش را سوال کرد با همان صدای مردانه و لبخند همیشگی گفت : من که میرم رو مین و تیکه پاره میشم . اما این پیراهن مال بیت الماله و خراب میشه . شاید یه رزمنده دیگه بتونه ازش استفاده کنه . ما در قبال هر ریال بیت المال مسئولیم .
واقعا که درد و بلای چنین انسانهایی بخورد تو سر من و شما که نشسته ایم بر مسندی که لیاقتش را نداریم .
والسلام
وای چه عکسای خوشمزه ای!!
ما هم حدوده ده سال منتظریم که واسه خونمون تو یکی از روستاها سند صادر بشه که هربار مراجعه کردیم پرونده گم شده بود و دوباره مدارک جمع کردیم و پرونده تشکیل دادیم تو این ده سال فک کنم 20تا پوشه خریدیم کم کمش همه چی به جهنم پول پوشه هارو بدن حداقل با !!