304) خدمت به مردم و احساس تعلق به نظام!!!!!

خدمت به مردم و احساس تعلق به نظام جمهوری اسلامی یا مجذوب زندگی در غرب؟ چرایی دو ملیتی شدن مدیران دولتی !

در حالی که مردم ایران در داخل کشور با انواع مشکلات و دغدغه ها مواجه هستند و در مقابل تحریم ها و فشارها پایداری نشان می دهند، برخی از این مدیران ومعاونان برخی دستگاه ها، به خصوص آنها که به خاطر نوع کار سازمانی خود به خارج کشور سفر می کنند، خانواده خود را در خارج کشور سکونت داده و در طول سال، یکی دوبار خانواده آنها به ایران سفر می کنند تا خود را نشان دهند.تعدادی از این معاونان و مدیران دستگاه های اجرایی، گرین کارت دارند یا ویزای چند ساله گرفته اند و یا مقیم کشورهای خارجی محسوب می شوند  و خلاصه در حالی که باید احساس تعلق به ایران داشته باشند، در سال های اخیر برای خود، امکان اقامت و سفر و ماندن در کشورهای دیگر را فراهم کرده اند.

ادامه مطالب ....

269) و اما قصه ی مرتضوی ....

بعضی‌ها دغدغه معیشت و گرانی دارند، بعضی نگران مسائل فرهنگی و اجتماعی هستند، بعضی از مردم هم… بعضی از مردم هم به شدت نگران رییس شدن یا نشدن سعید مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی هستند. از قضا این دسته آخر غالبا در نزدیکی پاستور و بهارستان دیده می‌شوند.

این دسته آخر از آنجا که فکر می‌کنند دغدغه آنها از همه چیز برای مردم مهمتر است بی خیال همه چیز شده و گیر داده‌اند تا حرف خود را به کرسی بنشانند. اتفاقات زیر چیزهایی است که احتمالا پیش چشم مردم رخ خواهد داد:

258)ای پادشاه وعده لباس گرم تو ، مرا از پای درآورد!

همزمان با ماه‌های پایانی دولت دهم، سیل وعده‌های اجراناشدنی و تحقق ناپذیر در کوتاه مدت همچنان در حال طرح است؛ وعده‌هایی که مدیران بعدی میراث‌دارش خواهند شد و تنها سطح انتظارات عمومی را افزایش می‌دهد. با این اوصاف، چه انگیزه و اصراری در ایجاد توقعات دروغین نزد افکار عمومی هست؟

پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت، سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می‌داد. از او پرسید: آیا سردت نیست؟ نگهبان پیر گفت: چرا‌ ای پادشاه؛ اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم. پادشاه گفت: من الان داخل قصر می‌روم و می‌گویم یکی از لباس‌های گرم مرا را برایت بیاورند.

نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. پادشاه اما به محض ورود به داخل قصر، وعده‌اش را فراموش کرد. صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود: «ای پادشاه! من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می‌کردم اما وعده لباس گرم تو، مرا از پای درآورد».

ادامه را نیز بخوانید ...

254) آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز ......

اینجا را می شناسی ؟

دیاری که هر کس به فکر خودش هست…

دیاری که کمتر کسی پیدا می شود برای رضای خدا قدم بردارد…

دیاری که حضور برای خدمت بهمراه حضور برای کسب قدرت، عهدی محکم بسته اند....

فرق را ببین…

آیا کسی هست که .....؟

251) وزیر 80 متر ، منشی 6 متر!!!

سلام

در ادامه عزم جزم دولت محترم برای رفع یکی- دو مشکل کوچک باقی‌مانده در راه پیشرفت همه‌جانبه مملکت و حل اساسی معضل جا، علاوه‌ بر این‌که به گفته وزیر مسکن آن‌قدر خانه ساخته شده که روی دست دولت مانده، یک اتفاق دیگر هم افتاده.

البته همین الان عرض کنم که هر چه مشکل در کشور هست مال دولت‌های گذشته است و دولت نهم و دهم فقط کارشان حل آن مشکلات بوده و بس. معاون رئیس‌جمهور خطاب به دستگاه‌های اجرایی مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری مساحت دفا‌تر را در جدول زیر مشخص کرده‌است.

239) ما که نفهمیدیم کی به کیه ؟ چی به چیه؟

سلام

حتما شما هم با سری عکسهای "فقط در ایران می توان دید آشنا هستید" . واقعا بعضی از این عکسها مفاهیم پیچیده ای دارند و خودمون هم اقرار میکنیم که هیچ جای دیگه ی دنیا نمیشه چنین صحنه هایی دید .

از اونجائیکه اولویت وبگردی من (بنا به شغلم) مسائل اقتصادیه ، امروز به چیز عجیبی برخوردم .

عکساشو تو ادامه مطالب ببینید....

222) رفع آخرین مانع ازدواج توسط وزارت ورزش و جوانان

حتما شما هم در جریان هستید که امر تسهیل ازدواج و رفع موانع و مشکلات (البته بصورت جهادی) ، بیست سی سال است که در دستور کار مسئولین دلسوز قرار گرفته و این عزیزان نیز موانع معروف را یکی یکی مثل دونده دو با مانع پشت سر می گذارند و امر ازدواج را اینقدر سهل و آسان کرده اند که نه تنها جوانان عزیز در ایکی ثانیه ازدواج میکنند بلکه متاهلین عزیز نیز به فکر افتاده اند که با استفاده از این شرایط استثنایی دوباره زن بگیرند !

الغرض ! با خبر شدیم که تنها مانع باقی مانده نیز با ید توانای دوستان در وزارت ورزش و جوانان حل گردیده است . خبر را در ادامه مطالب بخوانید :

217) میان ماه من تا ماه گردون ... تفاوت از زمین تا آسمان است

سلام 

 شما هم بار ها شاهد بودین که هواپیمای مسافری ایران سقوط می کند و بیش از صد خانواده داغدار می شوند که تعداد زیادی از آنها مشکلات روحی دراز مدت پیدا خواهند کرد کودکانی یتیم و زنانی بیوه و پدر و مادرانی در غم فرزند خمیده می شوند؛ آنگاه  وزیر دولت خدمتگذار و به اصطلاح خودشان نوکر مردم، اعلام می کند که ما هنوز آمار سقوطمان از استانداردهای جهانی کمتر است !!!...دریغ از یک عذرخواهی.... 

 

شما هم بارها شاهد بودین که اتوبوس حامل دانش آموزان و دانشجویان تصادف میکند و عده ای میمیرند و آب هم از آب تکان نمی خورد..  !!! دریغ از یک عذر خواهی 

 

شما هم بارها شاهد بودین که وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی که کوچکترین طرحی را که به ذهنشان میرسد به روش آزمون و خطا روی مردم امتحان میکنند و وقتی نتایج این آزمون خطا کمر مردم را میشکند ، دریغ از یک عذر خواهی 

 

شما همین الانش هم شاهدین که جاده صوفیان - شبستر که قرار بود آبانماه به بهره برداری برسه هنوزم داره قربانی میگیره و مسئولینی که جلوی دوربین وعده های کیلویی میدادند عین خیالشان هم نیست و دریغ از یک عذر خواهی  

 

دریغ از یک عذر خواهی .... دریغ از یک عذر خواهی  

 

اما یه جای دیگه دنیا رو که اتفاقا مسلمان هم نیستند  هم ببینید .... دیدنش که ضرر نداره

212) حتی برای خلافکاریهایمان هم قانون داریم !!!!

سلام 

امروز پیش یکی از دوستان داشتم فاکتور های خریدشون رو میدیدم که به نکته جالبی برخوردم . 

 

تا حالا فکر کردین داریم تو کشوری زندگی میکنیم که جریمه بجای ابزاری برای بازدارندگی ، مجوزی برای انجام خلاف مربوطه محسوب میشه ؟ 

 

میگین نه ؟ من براتون چند تا مورد عینی نقل میکنم بعدش نظرتون عوض میشه !

180) به سلامتی همه مدیران اقتصادی .... دمتون گرم

مردی می خواست تا یک طوطی سخنگو بخرد، طوطی های متعددی را دید و قیمت جوان ترین و زیباترین شان را پرسید. فروشنده گفت: "-این طوطی؟ سه چهار میلیون! ....

و دلیل آورد: - "این طوطی شعر نو میگه، تموم شعرای شاملو، اخوان، نیما و فروغ رو از حفظه!"