سلام
یکی از دوستان ، امروز دو خاطره ی جالب و متفاوت از دوبار سوختگیری (همان بنزین زدن خودمان!) در دو جایگاه مختلف شهرستان نقل کردند که فکر می کنم برای شما هم شنیدنش خالی از لطف نیست :
حکایت اول : اصولا برای بنزین زدن ، جایگاههای خلوت را بیشتر ترجیح می دهم چون به تجربه ثابت شده است که هر چند کل عمرمان را هدر داده ایم ، اما چند دقیقه ایستادن در صف پمپ بنزین برایمان عذاب آور است. اما چند روز پیش ، زرق و برق پمپ های جدید نصب شده در یکی از جایگاههای داخل شهر اغوایم کرد که هم این پمپ جدید را امتحان کنم و هم بعد از مدتها ، ماشینم را به یک باک بنزین سوپر مهمان کنم.

.
خدا وکیلی چقدر مردم قدر نشناسی هستیم آخه ! بابا جان یکی باید به این
مردم حالی کنه که درسته شما روی موجهای نفت نشستین ! ولی همون لذت موج
سواریش براتون کافیه و وقتی دولت کریمه 50 لیترش رو با قیمت 400 تومنی به
شما به عنوان عیدانه و هدیه و هزار و یک منت دیگه میده باید یاد این بیت
بیفتین که ...
