سلام
هفته نیروی انتظامی بهانه ای شد تا خسته نباشید بگوییم به تلاشگران عرصه ی امنیت کشور.
سلام
هفته نیروی انتظامی بهانه ای شد تا خسته نباشید بگوییم به تلاشگران عرصه ی امنیت کشور.
تعجب کردید نه ؟
باور کنید حالم خوب است . سرم هم به جایی نخورده . اما اگر از اینکه حمید راضی یکبار زبان به تشکر و تمجید گشوده است تعجب کرده اید حق دارید . هر چند که تشکر من هم در نوع خود منحصر به فرد است ! باور ندارید ؟
عکس فوق مربوط به مراسم افتتاح یک تلمبه آب در چین بوده و ارتباط مستقیمی با افتتاح طرح های عمرانی و نفس گیر ! در کلانشهر های منطقه شبستر ندارد !
این بار می خواهم از شهردار شبستر بخاطر اینکه کاری نکرده است تشکر کنم . صحبت افعال معکوس نیست هاااااا
اینجا ایران است و ما ایرانی ......
از خانه خیلی از ماها صدای استغفرالله می آید ..... خود را متعهد میدانیم که ذکر روز ایام هفته را حتما به جا بیاوریم .... نمازمان ترک نمی شود ... پیشانی بعضی از ما هم پینه بسته ..... سه شنبه ها دعای توسل می خوانیم و پنجشنبه ها دعای کمیل و جمعه ها دعای ندبه ..... اصرار داریم که مهر نمازمان حتما تربت اصل باشد و در تاسوعا و عاشورا حتما باید پابرهنه در صف عزاداری بر سرمان بزنیم .... شاید باورتان نشود اما اکثرا شرمنده ی شهدا هم هستیم .... مداومت عجیبی بر بیداری و عبادت در شبهای احیا داریم .... خود را مقید میدانیم والضاااااااالیییییییییییین را اینقدر طول بدهیم تا نفسمان تمام شود ....... تمام مسائل مربوط به شکیات و غسل و تیمم را هم حفظیم ..... از هر کداممان که بپرسند چند آیه و حدیث در وصف اوصاف جهنم و جهنمیان و چند تا آیه و حدیث بیشتر در وصف اوصاف بهشت و بهشتیان و بی شمار حدیث در وصف اوصاف حوریان بهشتی بلدیم !
اینجا ایران است و ما ایرانی ....
چندی پیش هنگام گذر از یکی از محله های شهر با فرهنگمان ! دوستی را دیدم که تلفن همراه در دست ، در حال مکالمه و قدم زدن جلوی درب منزلش بود. به رسم ادب ایستادم وسلام و علیکی بجا آوردم و علت را جویا شدم . اشاره به مجتمع مسکونی بغلی کرد که چند ماشین نیروی انتظامی در مقابل آن بودند و با جدیت تمام در حال خم کردن دیش های ماهواره (ببخشید دجالواره) هایی بودند که بقیه همکاران زحمت جمع کردنش را کشیده بودند.
روستا بهانه است. روستازاده ی سیاست مدار نشانه است.
عصر ایران؛ مهرداد خدیر –
بخشهایی از گفت و گوی اخیر آیتالله هاشمی رفسنجانی با یک نشریه، بهانهای
شده برای منتقدان سیاستمدار کهنهکار تا دو قطبیهای گذشته را بازسازی
کنند و او را به گمان خود در مقابل طبقاتی از جامعه قرار دهند.
آن عبارت این است: «زمانی که ما مبارزه میکردیم عده ای در روستایشان قدم میزدند و حالا امروز انقلابی شدهاند!» و هنگامی که از او پرسیده شده «آیا شما اساساً اینها را انقلابی میدانید؟» پاسخ داده است: «فرق
میکنند. بعضیهایشان انقلابی بودند و وقتی که سختگیریهای حکومت زیاد
شد، دیگر ادامه ندادند. بعضیها هم اصلاً آن موقعها نبودند و در کوچههای
روستاهایشان میگشتند. ولی الان آمدهاند و انقلابی شدهاند».
با این که پیداست مراد او چه کسانی هستند و انقلابیگری و مبارزه را در
مقابل عافیتطلبان قرار میدهند و همان اصطلاح « انقلابیهای بعد از
انقلاب» یا « رزمندگان جبهه ندیده» مد نظر است که عبارات آشنا و بارها به
کار رفتهای هم هست اما این دسته از مخالفان بر روی واژه «روستا» توقف
میکنند و مدافع و حامیان روستاییان شدهاند و کمپین به راه انداختهاند که
«من روستایی هستم» و انگار هاشمی به روستاییان توهین کرده و حالا آنان
درمقام دفاع و حمایت برخاسته اند!
این در حالی است که
سلام
هر از چند گاهی ، در خبر ها از موسسات مالی و اعتباری نام برده می شود که پسوند (غیر مجاز) دارند ! چندی قبل یکی از مسئولان بانک مرکزی اعلام کرد که اگر مردم پولشان را در این موسسات بگذارند و اندوخته شان (هاپولی) شود ، گلایه ای از بانک مرکزی نداشته باشند و این نهاد هیچگونه مسئولیتی در این مورد نخواهد پذیرفت !
در جدید ترین خبر هم در مورد اخذ مالیات از سپرده های بانکی یکی دیگر از همین مسئولان فرمودند که فقط سپرده های مردم نزد بانکهای مجاز ، معاف از مالیات بوده و اگر سپرده ای در یکی از این موسسات غیر مجاز باشد ، معاف نیست و مشمول مالیات خواهد شد !
هر چند که خود خبر برای سبز کردن شاخ روی سر کافیست و نیازی به توضیح و تفسیر ندارد. اما برای من یکی دو تا سوال اساسی باقی می ماند !
سلام
هر چند که صحبت کردن و مطلب نوشتن در مورد شهرداری اینقدر بیمزه شده که خودمم حالم به هم میخوره
اما این مطلب در نوع خودش جالبه :
سلام
یکی از دوستان با محبت وبلاگ (با اسم مستعار شاهد) در نظری ، چند سوال در مورد نمایش اخیر اجرا شده توسط گروه هنری بابک نهرین در دیزج خلیل برای وبلاگ ارسال کرده بودند که بفکرم رسید نظر ایشان را در قالب یک پست منتشر و پاسخهایشان را (البته فقط نظر شخصی خودم را) در همین پست مطرح کنم که اگر بقیه دوستان هم نقدی بر نوشته ایشان یا خود من داشتند بفرمایند .
نظر این دوستمون به این شرح بوده (البته ایشون بدون شماره فرستادند و شماره های سوالات جهت تسهیل در اشاره به سوال توسط خود من اضافه شده ) : اگر روزی آقای بابک نهرین هم این متن رو دیدن از همینجا بهشون سلام میکنم و خواهش میکنم مطلب رو تا انتها بخونین :
1 - آقا شما چرا از کلاهبرداری عوامل بابک نهرین در دیزج خلیل سر مردم شهرستان شبستر سکوت کرده اید
2 - که بلیط 1000 تومانی را ده الی 20 برابر به مردم فروختند و دو سانس غیر اخلاقی و غیر ارزشی اجرا کردند
3 - شما چرا نمینویسید که مسئولین حاضر بخاطر بلیط مجانی برای خود و خانواده شان دم به اعتراض نزدند و نگفتند سالن 2000نفری چرا 3000نفر جا دادید ؟
4 - شما چرا ننوشتید که بابک نهرین و عواملش بیش از هفتاد میلیون پول زبان بسته مردم را از شهرستانمان خارج کردند؟
5 - چرا ننوشتید که سالن ورزشی ورزشگاه است یا سینما ؟
و اما پاسخ این دوست گرامی ......
سلام
قبض برق این سری را دیده اید ؟ متوجه هیچ چیز غیر عادی نشدید؟ البته حق هم دارید
دیگر برایمان عادت شده که پول بدهیم و از حساب و کتابش نپرسیم ! دیگر عادت کرده ایم که مدیران و کارمندان هر چه را که گفتند قانون است بپذیریم و از مستندات قانونی نپرسیم !
دیگر عادت کرده ایم که دولت همیشه حق دارد و ملت فقط هر 4 سال یکبار (آنهم بمدت یک روز برای انتخابات) صاحب حق می شود !
بچه که بودیم ....