شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و وابستگی به هیچ حزب - گروه - ارگان - NGO - نهاد دولتی یا خصوصی و یا تشکلهای سیاسی و اجتماعی ندارد. وامدار هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی نبوده و مسئولیت مطالب نوشته شده را بعهده میگیرد . چنانچه فردی به عنوان یا محتوای مطلبی اعتراض داشته باشد ، نویسنده متعهد است اعتراض وی را (چنانچه خلاف ادب و عرف و هنجارهای جامعه نباشد) در ذیل همان مطلب درج نماید .

آخرین نظرات
  • ۲۲ مهر ۹۹، ۱۶:۴۸ - محمد مانی
    ۱۹۷😎

۲۱۸ مطلب با موضوع «ناهنجاری های رفتاری و اجتماعی» ثبت شده است

سلام

سه تا عکس جالب به تورم خورد که دریایی از حرف و حدیث توش بود . اما گفتم اول نظر خوانندگان وبلاگ رو در موردش بدونم بعد نظر خودمو بنویسم.

1 - اولی عکسی تصادفی از برنامه "عمو پورنگ" عموپورنگ

2 - دومی عکسی از راهپیمایی بیست و دوم بهمن راهپیمایی 22 بهمن

3 - سومی عکس "خر" ی که کله رئیس جمهور آمریکا روش مونتاژ شده (به همت کارشناسان داخلی)!

اوباما


عکسها رو در سایز واقعی تو ادامه مطالب ببینید لطفا


۱ نظر ۲۵ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۱۹
حمید خان راضی !

سلام

این روز ها فکرم مشغول اینه که من که تو وبلاگم شعر عاشقانه که نمی ذارم ، تبلیغات هم که ندارم ، خبر افتتاح چند باره ی  آب انباری فلان روستا که اصلا رد کارم نیست ، عوض "وبلاگ خودم" هم که "سایتمان !" نمیگویم ، تشکیل کارگروه ها و شوراها و جلسه ها و همایش ها و یادواره ها و تودیع و معارفه ها و صبحانه و ناهار و شام های "کاری"! هم که اصلا بدرد من نمیخوره (حالا زیاد کاری ندارم که بغیر از برگزار کنندگانش ، به درد هیچکس نمی خوره!) ، آنارشیسم فردگرایانه در سایه اگزیستانسیالیسم برخاسته از راسیونالیسم انتزاعی هم که اصلا نمی‌دانم یعنی چه، انصافا اگر در مورد این سبد کالایی دولت نکاتی را ذکر نکنم مردم فکر می‌کنند من اصلا روشنفکر نیستم و این خیلی ضایع است که همه روشنفکر باشند و نویسنده مملکت نباشد. لذا امروز را اختصاص می‌دهم به قضیه سبد کالا.

سبد کالا


فیلم انتهای این مطلب را حتما ببینید... (16+)!!!

روز گذشته .....

۲۲ نظر ۱۵ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۳۵
حمید خان راضی !

سال گذشته ماجرای زورگیرهای جوان خیابان کریمخان تهران به مدد فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی عالم گیرشد و به لطف دوربین‌های مداربسته این چهارجوان خشن به سرعت دستگیر شدند.

همه اعضای این باند خشن که بچه محل بودند، در اعترافات خود- راست یا دروغ - مدعی بودند که می‌خواستند از این راه برای عمل جراحی مادرِ بیمار یکی از اعضای گروه پول جمع کنند. دو عضو اصلی باند به فاصله کوتاهی پس از برگزاری جلسات دادگاه اعدام شدند و دو تن دیگر راهی زندان شدند. زورگیرها اما همچنان در خیابان‌ها جولان می‌دهند و صفحات حوادث روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها همه روزه پر است از خبرهای کوچک و بزرگی که از افزایش این پدیده خطرناک اجتماعی حکایت دارد.

زیر میزی


۳ نظر ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۳۵
حمید خان راضی !

سلام

امروز به مطلب جالبی برخوردم در مورد آمار جستجوی ایرانیان در موتور جستجوی گوگل.


در میان کلمات پرجستجو در ایران در سال 2013 میلادی، 10 کلمه‌ای که بیشترین جستجو را داشته عبارتند از:

 

1- دانلود

2- عکس

3- بازی

4- دانلود آهنگ

5- فیلم

6- چت

7- yahoo

8- گوگل

9-دانلود فیلم

10- اس ام اس

 

بر اساس این گزارش متاسفانه بخش قابل توجهی از دانلودها ، عکس‌ها و فیلم‌های جستجو شده ، مضامین غیراخلاقی و جنسی را شامل می‌شود.

 

همچنین در سال 2013 ، کلمات انتخابات، رمان، قیمت خوردو، قیمت طلا، دانلود آهنگ جدید، چت ، چت روم و کلمات مرتبط با برخی ناهنجاری‌های جنسی بیشترین افزایش جستجو را در ایران در سال 2013 داشته‌اند.

 

در جستجوهای" گوگل ایمیجز" (گوگل تصویر) نیز 10 کلمه پرجستجوی ایرانیان برای دیدن تصاویر در سال 2013 عبارت بودند از  عکس ، دختر ، زن ، hot ،  girl ، لباس ، تصویر ، لخت ، فیلم  و  عروس.

 

وضعیت 10 کلمه پرجستجوی ایرانی‌ها در گوگل در 10 روز نخست سال جدید میلادی (2014 ) نیز نشان می‌دهد 10 کلمه پرجستجو عبارتند از دانلود، آهنگ، عکس، دانلود آهنگ ، بازی ، فیلم ،چت ،اندروید، google و دانلود اهنگ.

 

در سال گذشته میلادی(2013) 10 کلمه پرجستجوی موتور جستجوی گوگل در جهان عبارت بودند از نلسون ماندلا ، پاول واکر، آیفون اپل 5 اس، کوری مونتیت، رقص هارلم شیک، انفجار بوستون آمریکا، نوزاد سلطنتی، گوشی‌های سامسونگ گالکسی اس 4، دستگاه‌های پلی استیشن سونی اس 4 و کره شمالی.

اما .....

۴ نظر ۲۴ دی ۹۲ ، ۱۲:۴۲
حمید خان راضی !

بقلم پوریا عالمی

یک آسیب‌شناس اجتماعی و متخصص علوم رفتاری به خبرگزاری «مهر» گفت: «تحقیقات انجام‌شده نشان می‌دهد که 80درصد مردم ایران درست‌خوردن را بلد نیستند.»

حالا ما از لحاظ تاریخی ثابت می‌کنیم چرا ایرانی‌ها درست‌خوردن را بلد نیستند.



دوره بخوربخور

دوره سازندگی دوره "بخوربخور"  بود. یعنی یک‌عده مال دنیا را می‌خوردند، یک‌عده غم مال دنیا را می‌خوردند، یک‌عده هم غم مال عده اول را می‌خوردند. یک‌عده هم مال‌خور بودند، فقط می‌خوردند. مردم چی‌کار می‌کردند؟ کوپن‌به‌دست دنبال روغن و برنج بودند. به‌هرحال سنگ که نمی‌توانستند بخورند!

دیالوگ دوره سازندگی: «پسته می‌خوری؟»


دوره بخورنخور

دوره اصلاحات دوره "بخورنخور" بود. یعنی یک‌عده می‌خوردند اما نمی‌توانستند هضم کنند. یک‌عده هم نمی‌توانستند اینکه یک‌عده دارند می‌خورند را هضم کنند. یک‌عده هم سفره را پهن کرده بودند اما خودشان نمی‌خوردند. شرم حضور داشتند. یک‌عده هم تا می‌خواستند بخورند یک‌عده می‌گفتند نخورنخور. چه بخوربخوری راه انداختید. مردم چی‌کار می‌کردند؟ باقی ثبات اقتصادی داشتند و جشن گندم گرفته بودند و مثل آدم می‌خوردند و خانه می‌خریدند و پس‌انداز هم می‌کردند.

دیالوگ دوره اصلاحات: «نخوری‌ها. همین‌طوری نخورده کلی حرف و حدیث درآورده‌اند برایمان.»


دوره تخورپخور

دوره مهرورزی دوره "تخورپخور" بود. "تخورپخور" ،  غنی‌سازی شده "بخوربخور" است. یعنی یک‌عده بودند اینقدر خوردند دنیا برایشان کوچک شد، نگاه کردند دیدند سلین دیون بغلشان است، شده همسایه‌شان. یک‌عده هم "راه‌خور" بودند. یک‌عده هم "جنگل‌خور" بودند. یک‌عده هم "دریاچه‌خور" بودند. یک‌عده هم "زاینده‌رودخور" بودند. یک‌عده هم "کارون‌خور" بودند. یک‌عده هم "بیمه‌خور" بودند یعنی حق بیمه کارگران را توی سازمان تامین‌اجتماعی تخورپخور کردند. حالا یک‌عده زیادی هم رانت‌خور بودند که گفتن ندارد. اینقدر رانت‌خواری کردند که مثل "مرغ انجیر خوار" نوکشان کج شد و "انحرافی" شدند. مردم چی‌کار می‌کردند؟ باد هوا می‌خوردند.


دوره بخورزادگان

حالا این بخورنخور تخورپخور دولتی بود که گزارش کردیم. موازی با اینها یکسری دلاوران و آقازادگان هم هستند که دوطرفه می‌خورند، یعنی هم بودجه داخلی را، هم سود واردات را. با پول دارو هم پورشه وارد می‌کنند و می‌خورند. مردم چی‌کار می‌کنند؟ هیچی دود پورشه آقازادگان را می‌خورند.

۷ نظر ۰۷ دی ۹۲ ، ۱۲:۰۷
حمید خان راضی !

سلام

احتمالا شما هم بارها عبارت " مردم فرهنگ دوست شبستر" یا "شهرستان فرهنگ دوست شبستر" را شنیده اید . البته این عبارات در مقاطع زمانی خاص مانند زمان انتخابات مجلس بطور تصاعدی افزایش پیدا میکند . ایضاً در مجالس و محافلی که قرار است آمار افتخار آمیزی از طرف مدیری ارائه شود و حاضران فقط نقش "ماشین سوت و کف زن" را ایفا می کنند نیز به کرات این عبارت شنیده می شود.


بارها گفته ام و میگویم : فرهنگ دوست بودن و با فرهنگ بودن با همدیگر فرسنگ ها فاصله دارد . حتی با سواد بودن هم فقط یکی از هزاران مولفه ی با فرهنگ بودن است و اینکه شونصد سال قبل در شهری مدرسه ای افتتاح شده باشد ، دال بر این نیست که الان مردم آن شهر در فرهنگ و ادب سر آمد روزگارند !


اشتباه نشود . لطفا رگ غیرت بعضی ها و ایضاً رگ ناسیونالیستی عده ای دیگر باد نکند . هدف این نیست که بگوییم مردم خطه ای -زبانم لال!- بی فرهنگند. هدف اینست که گفته شود فرهنگ دریایی است بیکران که هر کس به میزان گنجایش ظرف خود از آن بهره مند شده است .


در همین خطه ی فرهنگدوست ! روزانه صدها مورد بی فرهنگی از جانب خود ما مردم اتفاق می افتد . شاید خیلی از این حرکات از افراد با سواد سر می زند که در ذهن خود با فرهنگند ! اما "با فرهنگ شناخته شدن" فرق میکند با "توهم با فرهنگ بودن!" مانند توهمی که سالها بر سر زبان ها بوده که ایرانیان باهوشترین مردم دنیا هستند ! و شاید خیلی ها جرات مخالفت با چنین موضوعی را بخود ندهند. اما عزیزان ، واقعیت چیز دیگریست... ایرانیان باهوشترین مردم دنیا نیستند و این مقام از آن مردم کره ی جنوبی است!


این همه را گفتم تا مقدمه ای باشد برای ادامه ی مطالب . در ادامه گلچینی از هزاران کاری که باید آدمهای با فرهنگ انجام دهند ( و شاید بعضی کارها که آدمهای با فرهنگ نباید انجام دهند ) آورده شده است . شاید مقایسه ی رفتار خودمان با این لیست بسیار خلاصه شده ، گوشی را دستمان بدهد که آیا واقعا با فرهنگیم یا فقط فرهنگدوست !

۱۷ نظر ۳۰ آذر ۹۲ ، ۰۸:۲۷
حمید خان راضی !

یکی بود، یکی نبود، زیر گنبد کبود، در آن سال هایی که خیلی دور نبود، آن سال هایی که دزدی ها و اختلاس ها و هدیه های کلان و میلیونی نبود، در آن سال هایی که از تجملات و تشریفات خیلی خبری نبود، از خانه ها و ویلاهای آنچنانی و پورشه های این‌چنینی خبری نبود، در آن سال هایی که در خانه ها از مبل ها و پرده های چند میلیونی خبری نبود، در آن سال ها که در مجالس عقد و عروسی این همه بریز و بپاش و منوی غذای چند ده هزار تومانی نبود و از مهریه های به تعداد سال تولد سکه طلا و جهیزیه های کامیونی و پر از چشم و همچشمی خبری نبود، در آن سال ها که مراسم تعزیه ساده و بی ریا توی مسجدها و حسینیه ها برگزار می شد و شاید با یک غذای ساده ختم می شد و دوربین های فیلم برداری تو صورت مردم و رو کفن میت بنده خدا زوم نمی شد، در آن سال ها که تقریباً همه مردم قانع بودند و اکثر مسئولان هم از مردم قانع تر و ساده زیست تر مثل رجایی و باهنر، آدم های شهر و دیار ما ایرانی ها خیلی با هم همدل و بی ریا بودند بیشتر به درد همدیگر می خوردند و از هم باخبر بودند.

همسایه......

۱ نظر ۲۷ آذر ۹۲ ، ۱۰:۲۰
حمید خان راضی !

بدون هیچ مقدمه ای به سراغ اصل مطلب می رویم. باید اعتراف کنیم که ما شکست خوردیم، در جنگ فرهنگی مغلوب شدیم و اگر اکنون به خود نیاییم حاصل این شکست روز به روز اثرات فاجعه بار خود را بیشتر نشان خواهد داد. قصد سیاه نمایی ندارم اما بیایید منصفانه به جامعه ی امروزمان نگاهی بکنیم: علیرغم سرد شدن هوا کماکان لباس های نازک و شال های کم عرض و ساپورت های چسبان جولان می کنند، در ورزشگاه هایمان داور و بازیکنان باید به فحش های ناموسی عادت کنند، دخترانمان در اینستاگرام و وی چت و فیس بوک عکس های شخصی خود را برای عموم منتشر می کنند و خلاصه هر روز افتخاری تازه به این لیست اضافه می شود!

کاش یک بار.....

۴ نظر ۲۵ آذر ۹۲ ، ۱۰:۱۹
حمید خان راضی !

باب شده است که مدیران در کشور ما باید حقوق ماهیانه را بگیرند و پشت میزهایشان پا روی پا بیاندازند، جهت سوزاندن چربی اطراف شکم به دنبال تردمیل با اقساط مناسب بگردند ، فقط انتقاد کنند، گاهی هم بیانات شیوایی ایراد کنند ، فکر تازه نکنند، مردم را مشتی انسان های تامین بودجه ی اداره شان بدانند ، مشکل را حل ناشدنی دانسته و همه را گردن اینترنت و ماهواره و تحریم بیاندازند، جوانان خوش فکر را رها کرده و مدام داد بی پولی بزنند و بعد توقع داشته باشند همه چیز درست شود.

البته گاه هم ندای "وا اسلاما" سر دهند..!

۲ نظر ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۹:۱۱
حمید خان راضی !

گفت: فساد اقتصادی در جامعه ریشه دوانده است.

گفتم: به من چه !

گفت: سازمان تامین اجتماعی که با هدف خدمات رسانی به اقشار کم درآمد و بی بضاعت شکل گرفته ، امروز به بنگاهی اقتصادی تبدیل شده که بر اساس اسناد موجود، تنها مدیران ارشد این سازمان و در قالب پاداش های نجومی از آن منتفع می شوند و آنچه نصیب کارگران به عنوان تامین کنندگان اصلی سرمایه این مجموعه می شود بدهی و ورشکستگی است.

گفتم: به من چه !




گفت......

۰ نظر ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۸:۵۶
حمید خان راضی !