37)هدیه نوروزی به خوانندگان وبلاگ
خالی شدن جیبها و حسابهای بانکی و کارتهای اعتباری رو هم تسلیت میگم !
یه توصیه داداشانه هم به مهمونای نوروزی میکنم " جان مادرتون یه ذره انصاف داشته باشین - یه ذره رحم کنین " 
چون وضع مالی خود من هم دم عید زیاد تعریفی نداره (البته بین خودمون بمونه عید بهانه است ها - وضع جیبم کل سال همینه !
) دیدم اگه بخوام نقدا عیدی بدم به همه خوانندگان عزیز که باید یه اختلاس سه و خورده ای میلیارد تومانی دیگر هم صورت بگیره ! 
بنابر این تصمیم گرفتم یه عیدی کامپیوتری بدم به همتون که میتونین تو ادامه مطالب ببینین و حالشو ببرین !

اتفاقا این بار کاملا اشتباه برداشت کرده اید. قرار نیست که همیشه تجاوز
یک معنی «خاص» داشته باشد. این دفعه صحبت از نقض حریم معابر وخیابان هایی
است که قاعدتا بعضی ازجاهای آن برای عبورعابران پیاده پیش بینی شده است.
البته یاد آورمی شوم که تا لحظه تنظیم این بلاگ ، قانونی مبنی براینکه
«پیاده روها هم جزو مغازه ها محسوب می شود

!
هست . من هم امروز یه سر رفتم ببینم گردشگاهی رو که با کودکی ما عجین بوده
چجوری درستش کردن. خداییش هم خوب بود . ولی یادم افتاد یکی از اساتید
عکاسی بمن گفته بود "عکاس باید یا چیزایی رو ببینه که بقیه نمیبینن یا
چیزایی رو که همه میبینن طوری ببینه که بقیه نمیبینن!".
بعدشم که ایشون اصلا این مطالب رو نمیخونن که
- همش درگیر پاسخ دهی به پیامهای بیشمار تقدیر و تشکر و تبریک هستن - پس تصمیم گرفتم به یکی دیگه گیر بدم 
- هر موقع ته کفش سوراخ میشد و نوک عصا سابیده میشد میرسیدیم به قصر آقا غوله
- بماند که موقعی که من رفته بودم اونجا ، رئیسش میخواست کاندید بشه و تازه کلی آدم رو تحویل میگرفتن
و بیخیالش شین و اگر گرفتین یا در خلال گرفتنش گیر کردین بیاین ادامه مطالب ....