شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و وابستگی به هیچ حزب - گروه - ارگان - NGO - نهاد دولتی یا خصوصی و یا تشکلهای سیاسی و اجتماعی ندارد. وامدار هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی نبوده و مسئولیت مطالب نوشته شده را بعهده میگیرد . چنانچه فردی به عنوان یا محتوای مطلبی اعتراض داشته باشد ، نویسنده متعهد است اعتراض وی را (چنانچه خلاف ادب و عرف و هنجارهای جامعه نباشد) در ذیل همان مطلب درج نماید .

آخرین نظرات
  • ۲۲ مهر ۹۹، ۱۶:۴۸ - محمد مانی
    ۱۹۷😎

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شاه عباس صفوی» ثبت شده است

سلام

همین اول مطلب به شهرداری چی های دوست داشتنی اطمینان خاطر میدم که پست امروز در مورد شهرداری و سایت وزین شان !! نیست . بنابر این میتوانند فعلا نفس راحت بکشند ، چون با همین چشمام دیدم که سه نفرشون چه جوری داشتن تو آفتاب زحمت میکشیدن و جاده رو اسفالت می کردن (و بیست و چهار نفر هم ایستاده بودند و نگاه میکردند یا برای درج در کارنامه شهرداری داشتند عکس می گرفتند !)

و اما بعد ، فکر کردم با اینکه سایت پربیننده! ما ! اسمش طنز انتقادی است . اما چند وقتی است که یک انتقاد جانانه از مسئولین نکرده ایم و ممکن است مسئولین عزیز  فکر کنند ما! فراموششان کرده ایم و از شرایط آرمانی فاصله بگیرند . بنابر این تصمیم گرفتم یک انتقاد بارانی راه بیاندازم که مسلمان نشنود کافر نبیند !

البته مدیونید اگر فکر کنید که من برای نحوه ی نگارش مطلبم از کسی یا جایی الهام گرفته ام ! و اگر به مغزتان هم خطور کند که ریا در وجودم هست حسودید و لا غیر !

۳ نظر ۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۱۰
حمید خان راضی !

سلام


اگر بخت یارتان بوده و جزء قشر مرفه هستید و توانایی خرید مرغ را دارید حتما توصیه های ایمنی پلیس را برای حمل مرغ مطالعه و به آن عمل کنید ......



۳ نظر ۰۴ شهریور ۹۱ ، ۱۸:۰۲
حمید خان راضی !


۰ نظر ۰۲ مرداد ۹۱ ، ۱۷:۱۱
حمید خان راضی !
آزمون مدیریتی شاه عباس صفوی !!

نقل است شاه عباس صفوی، رجال کشور را به ضیافت شاهانه میهمان کرد و به خدمتکاران دستور داد تا در سر قلیان ها بجای تنباکو، از سرگین اسب استفاده کنند. میهمان ها مشغول کشیدن قلیان شدند و دود و بوی پهنِ اسب، فضا را پر کرد اما رجال از بیم ناراحتی‌ شاه پشت سر هم بر نی قلیان پُک عمیق زده و با احساس رضایت دودش را هوا می دادند! گویی در عمرشان، تنباکویی به آن خوبی‌ نکشیده اند!


شاه رو به آنها کرده و گفت: «سرقلیان ها با بهترین تنباکو پر شده است. آن را حاکم همدان برایمان فرستاده است.»

همه از تنباکو و عطر آن تعریف کرده و گفتند: «براستی تنباکویی بهتر از این نمی‌توان یافت.»

شاه به رئیس نگهبانان دربار، که پک های بسیار عمیقی به قلیان می زد، گفت: « تنباکویش چطور است؟

۰ نظر ۰۹ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۱:۴۲
حمید خان راضی !