روستا بهانه است. روستازاده ی سیاست مدار نشانه است.
عصر ایران؛ مهرداد خدیر –
بخشهایی از گفت و گوی اخیر آیتالله هاشمی رفسنجانی با یک نشریه، بهانهای
شده برای منتقدان سیاستمدار کهنهکار تا دو قطبیهای گذشته را بازسازی
کنند و او را به گمان خود در مقابل طبقاتی از جامعه قرار دهند.
آن عبارت این است: «زمانی که ما مبارزه میکردیم عده ای در روستایشان قدم میزدند و حالا امروز انقلابی شدهاند!» و هنگامی که از او پرسیده شده «آیا شما اساساً اینها را انقلابی میدانید؟» پاسخ داده است: «فرق
میکنند. بعضیهایشان انقلابی بودند و وقتی که سختگیریهای حکومت زیاد
شد، دیگر ادامه ندادند. بعضیها هم اصلاً آن موقعها نبودند و در کوچههای
روستاهایشان میگشتند. ولی الان آمدهاند و انقلابی شدهاند».
با این که پیداست مراد او چه کسانی هستند و انقلابیگری و مبارزه را در
مقابل عافیتطلبان قرار میدهند و همان اصطلاح « انقلابیهای بعد از
انقلاب» یا « رزمندگان جبهه ندیده» مد نظر است که عبارات آشنا و بارها به
کار رفتهای هم هست اما این دسته از مخالفان بر روی واژه «روستا» توقف
میکنند و مدافع و حامیان روستاییان شدهاند و کمپین به راه انداختهاند که
«من روستایی هستم» و انگار هاشمی به روستاییان توهین کرده و حالا آنان
درمقام دفاع و حمایت برخاسته اند!
این در حالی است که