شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و وابستگی به هیچ حزب - گروه - ارگان - NGO - نهاد دولتی یا خصوصی و یا تشکلهای سیاسی و اجتماعی ندارد. وامدار هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی نبوده و مسئولیت مطالب نوشته شده را بعهده میگیرد . چنانچه فردی به عنوان یا محتوای مطلبی اعتراض داشته باشد ، نویسنده متعهد است اعتراض وی را (چنانچه خلاف ادب و عرف و هنجارهای جامعه نباشد) در ذیل همان مطلب درج نماید .

آخرین نظرات
  • ۲۲ مهر ۹۹، ۱۶:۴۸ - محمد مانی
    ۱۹۷😎

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اخذ وام» ثبت شده است

گویا این روزها برخی دولتی‏ ها هم حسابی دلواپس شده ‏اند؛ آن ‏هم دلواپس افزایش افسردگی در جامعه!


معاون وزیر بهداشت گفته ‏است: "20تا 30درصد افراد جامعه از افسردگی رنج می ‏برند"


در همین زمینه نشستی داشتیم با برخی کارشناسان و آن‏ها نیز بعد از ساعت‏ ها خوردن آبمیوه و ایضا کیک و کلوچه(!) 9 نظریه زیر را در خصوص علت افزایش افسردگی بیان داشتند:

۲ نظر ۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۱۱
حمید خان راضی !

سلام

خبری جالب از قول استاد معتضد ( به نقل از روزنامه قدس) چاپ شده بود که برای من خیلی جالب بود . مطمئنم برای شما جالب تر هم هست . اول بریم تو بحر این کاریکاتور زیبا بعدش اون مطلب رو تو ادامه مطالب تقدیمتون میکنم :


وضعیت مردم قبل و بعد از انتخابات :



 و اما اصل ماجرا ...

۰ نظر ۱۰ خرداد ۹۱ ، ۱۶:۰۱
حمید خان راضی !

سلام

امروز شروع کردم از شهرداری بنویسم دیدم اولا گناه داره بذار یکروز راحت باشن و حالشو ببرن بعدشم که ایشون اصلا این مطالب رو نمیخونن که - همش درگیر پاسخ دهی به پیامهای بیشمار تقدیر و تشکر و تبریک هستن - پس تصمیم گرفتم به یکی دیگه گیر بدم - چیزی هم که فراوونه مورد برای گیر دادن هست


این داستان واقعی کسیه که وام گرفته! باورتون میشه؟ واااااااااااااااااااااااام!!!!!


البته شاید با خوندن عنوان مطلب داغ دل شما هم تازه شد و آه کشیدین - تو داستانهای قدیمی صمد بهرنگی برای یافتن قصر آقا دیوه باید چارق آهنی میپوشیدیم و عصای آهنی برمیداشتیم - هر موقع ته کفش سوراخ میشد و نوک عصا سابیده میشد میرسیدیم به قصر آقا غوله

حکایت وام مسکن گرفتن هم همینه - یکبار من رفتم اونجا وام بگیرم (کجا؟ الان میگم) الان هم از یاد آوریش بعضی وقتا شبها کابوس میبینم و از خواب میپرم - یعنی بلایی به سر آدم میاد که باید شهرداری رو مهر کنه و نماز بخونه - بماند که موقعی که من رفته بودم اونجا ، رئیسش میخواست کاندید بشه و تازه کلی آدم رو تحویل میگرفتن

اگه شما هم تا حالا وام نگرفتین و قصدشو دارین از من میشنوین به جوونیتون رحم کنین و بیخیالش شین و اگر گرفتین یا در خلال گرفتنش گیر کردین بیاین ادامه مطالب ....

۴ نظر ۱۷ اسفند ۹۰ ، ۱۱:۴۲
حمید خان راضی !