سلام
از آنجائیکه ناف حقیر را با سوال کردن بریده اند ، هر موقع چند روز پشت سر هم سوال نکنم دچار مشکلات عدیده می شوم . دوستانی هم که مورد سوال واقع می شوند اصلا نگران پاسخ به سوالها نباشند . عادت کرده ایم که سوال کنیم و جواب نشنویم و حتی محکوم به سیاه نمایی و تخریب هم بشویم !
البته اکثر عزیزان مسئول در بدو شروع خدمتگزاری به مردم ! بشدت خود را مشتاق انتقاد نشان می دهند (بخصوص در آستانه ی انتخاب شدن!) اما گذشت زمان نشان میدهد که انتقاد از نظر این عزیزان یعنی تعریف و تمجید. والسلام ! و بغیر از آن اگر کسی کوچکترین سوالی در مورد موهای رشد کرده بر بالای چشم این عزیزان سوال کند همانا قصدش تخریب و زیر سوال بردن خدمات شبانه روزی و زحمات طاقت فرسا و صدالبته بی چشمداشت ! سروران است و قابل بخشش هم نیست .
اما چه کنیم که ترک عادت به موجب مرض است و سوال کردن هم برای ما عادت شده ! از شما چه پنهان یکی دوبار هم رفتیم بستری شدیم که ترک کنیم اما باز هم شیطان گولمان زد و مجبورمان کرد از شهردار تسوج بپرسیم که :
1 - شهرداری مرند از روی دست شهرداری تسوج نوشته است .
2 - شهرداری تسوج از روی دست شهرداری مرند نوشته است.
3 - یک نفر زحمت هر دو متن را کشیده است .
4 - بدلیل صرفه جویی در مصرف کیبورد ، فقط به کپی متن و تعویض کلمات بسنده شده است !
5 - برای اینکه کامپیوتر شهرداری تسوج زیاد برق مصرف می کند ، این اقدام در جهت کاهش مصرف برق و پیشبرد اهداف کشور در صنایع زیر بنایی انجام شده است.
6 - چون کارمندان شهرداری خیلی کار دارند و غالبا به انجام امور مهمتر از اطلاع رسانی به مردم مشغولند بنابر این کسی نبود که بدهیم تایپ کند !
7 - چون اول صبح بود و اپراتور مربوطه عجله داشت که به صبحانه ی اداره برسد ، همان متن را کپی کرد و رفت !
8 - انشای شهردار مرند خیلی بهتر بود و نمرات انشای زمان دبستانش هم موید همین موضوع است !
9 - چون فکر کردیم کسی همزمان سراغ این دو متن که نمی رود . بالاخره نمی شود که یک نفر هم برایش اخبار مرند مهم باشد و هم اخبار تسوج !
10- آقا اصلا دلمان خواست . صلاح مملکت خویش خسروان دانند !
11- صبر کن حسابت را می رسم ! مگر اینکه پات به شهرداری نرسه. مرتیکه ی بیکار ............(بوووووووق)
از اونجائیکه یکی از سرگرمیهای فدوی ، سر زدن به سایت شهرداریها جهت انبساط خاطر است و اشاره ای هم در سایت شهرداری تسوج به قانون کپی رایت نشده بود ! این دو تا عکس رو با اجازه ی صاحبخونه برداشتم :
1 - اون غرفه دو نبش بوده و عکس اولی از یه نبش و دومی از یه ناودانی (ببخشید یه نبش) دیگه گرفته شده !
2 - بدلیل استقبال بیش از حد مراجعین ، مجبور شدیم غرفه رو وسط کار عوض کنیم !
3 - چون سرمایه گذار ها با خودشون پول نقد آورده بودن و تو یه غرفه جا نشد ، مجبور شدیم دو تا بگیریم!
4 - با یه فتو شاپ کار حرفه ای قرار داد بسته بودیم که چون مشکل پایان خدمت داشت مجبور شدیم از یه آماتور استفاده کنیم !
5 - ای فتنه گر بی بصیرت . ای عامل اغتشاش . ای مشوش اذهان عمومی ! ای مخل آسایش و امنیت ملی . ای جیره خوار ام آی سیکس ! ای همصدا با بوق های استکباری ! شهدا شرمنده ایم . ای ترویج دهنده ی فرهنگ منحط غربی . ای طرفدار مذاکره با شیطان بزرگ . ای حامی بازگشایی سفارت روباه پیر . ای مروج استفاده از دجالواره . ای عامل نفوذی صهیونیزم جهانی . ای طرفدار محاکمه ی سران فتنه . ای ژورنالیست وابسته به جرج سوروس! ای .... نه دیگه همینا بسته . این هم جای تشکرته بخاطر جذب این همه سرمایه ؟؟ وایسا ببینم . آی دددددددددددددددددددزززززززززززززززززدددددد!
موقع ورود به سایت شهرداری تسوج با صفحه ای مواجه شدم که به کاربر امکان میده بین زبان فارسی و زبان انگلیس استعمار گر ، یکیشو انتخاب کنه :
اما یادم افتاد که این ضرب المثل رو معمولا در موقع مشاهده ی سایت شهرداری شبستر بیاد می آوردم ! بنابر این کمی به سلولهای خاکستری فشار آوردم که یه ضرب المثل دیگه یادم بیاد ... و اومد !
بوریاباف اگر چه بافنده است .................نبرندش به کارگاه حریر