سلام
از قدیم و ندیم گفتن :
هر چه بگندد نمکش می زنند ..... وای به روزی که بگندد نمک
چرا؟
تو یه وبلاگی ! نظری به اسم کارکنان (باحتمال زیاد کارکنان دانشگاه) گذاشتن که خودتون ببینین بهتره:
هر چند که ذهن های بیدار اولا این کلمه را که به کرات در این وبلاگ آورده شده خوب بخاطر دارند و ......
ثانیا نظرهایی که پشت سر هم در تمجید کسی (با فواصل زمانی کم) آورده میشود انسان را به یاد تمجید از یک نفر (قبل از انتخاب فرماندار جدید) می اندازد !!!!! (همان زمانی که شتر در خواب پنبه دانه می دید...)
در نهایت اینکه کلمه ی دست مریضاد احتمالا باید آرزوی مرض برای کسی باشد ، چون در تمام لغتنامه ها این کلمه "دست مریزاد" است . اگر واقعا کارکنان دانشگاه این نظر را نوشته باشند که باید به رئیس دانشگاه و روابط عمومی ! تبریک گفت و متعاقبا کارکنان دانشگاه را اخراج و ساختمان دانشگاه جامع !!!! را به شهرداری سپرد تا تغییر کاربری دهد و بفروشد و هزینه ی آبیاری درختان نماید ! یا در وقت اضافی برای کارکنان کلاس جبرانی ادبیات گذاشت . چون از این نهاد انتظار بیسوادی نمی رود ! ..... که نیست ! دانشگاه است مثلا ! آنهم از نوع جامعش !
می بینید آقای روابط عمومی ؟ کار کردن فقط با یک وبلاگ که صدالبته کلاس ادبیات نیست و خانه ی صفاست ! * این حسن را دارد که فقط متکلم وحده باشید و کسی هم از شما پاسخی نخواهد . در این مورد حس شما را کاملا درک میکنم . اما وبلاگهای دیگری هم هستند که کارشان به به و چه چه گفتن نیست چون درآمد نویسندگانشان از جای دیگریست! و نویسندگان واقعی در این روز گار هستند که سرشان بجای اینکه در تایید فرمایشات مسئولین بالا و پایین برود ، گاهی هم به نشانه ی تاسف به طرفین تکان میخورد !
اگر کارکنان دانشگاه سوادشان در این حد باشد که وا اسفا ! و اگر کس دیگری بغیر از کارکنان دانشگاه نفعی از این تمجید ها می برد وا حسرتا !
ارادت داریم دکتر امیر پور ! ما اون موقع هم سر کلاس بینش شاگرد شما بودیم . الانش هم هستیم . اقای مشگینی خاطرات خوبمون با شما هم کم نیست.... اما چه کنیم که ذهنمان بد عادت شده و با هر جوابی راضی نمی شود !
نماز روزه ها قبول ایشالا بحق پنج تن
توضیح : خانه صفا ==== جایی که اشتباه املایی و انشایی محلی از اعراب ندارد !
ثانیا نظرهایی که پشت سر هم در تمجید کسی (با فواصل زمانی کم) آورده میشود انسان را به یاد تمجید از یک نفر (قبل از انتخاب فرماندار جدید) می اندازد !!!!! (همان زمانی که شتر در خواب پنبه دانه می دید...)
در نهایت اینکه کلمه ی دست مریضاد احتمالا باید آرزوی مرض برای کسی باشد ، چون در تمام لغتنامه ها این کلمه "دست مریزاد" است . اگر واقعا کارکنان دانشگاه این نظر را نوشته باشند که باید به رئیس دانشگاه و روابط عمومی ! تبریک گفت و متعاقبا کارکنان دانشگاه را اخراج و ساختمان دانشگاه جامع !!!! را به شهرداری سپرد تا تغییر کاربری دهد و بفروشد و هزینه ی آبیاری درختان نماید ! یا در وقت اضافی برای کارکنان کلاس جبرانی ادبیات گذاشت . چون از این نهاد انتظار بیسوادی نمی رود ! ..... که نیست ! دانشگاه است مثلا ! آنهم از نوع جامعش !
می بینید آقای روابط عمومی ؟ کار کردن فقط با یک وبلاگ که صدالبته کلاس ادبیات نیست و خانه ی صفاست ! * این حسن را دارد که فقط متکلم وحده باشید و کسی هم از شما پاسخی نخواهد . در این مورد حس شما را کاملا درک میکنم . اما وبلاگهای دیگری هم هستند که کارشان به به و چه چه گفتن نیست چون درآمد نویسندگانشان از جای دیگریست! و نویسندگان واقعی در این روز گار هستند که سرشان بجای اینکه در تایید فرمایشات مسئولین بالا و پایین برود ، گاهی هم به نشانه ی تاسف به طرفین تکان میخورد !
اگر کارکنان دانشگاه سوادشان در این حد باشد که وا اسفا ! و اگر کس دیگری بغیر از کارکنان دانشگاه نفعی از این تمجید ها می برد وا حسرتا !
ارادت داریم دکتر امیر پور ! ما اون موقع هم سر کلاس بینش شاگرد شما بودیم . الانش هم هستیم . اقای مشگینی خاطرات خوبمون با شما هم کم نیست.... اما چه کنیم که ذهنمان بد عادت شده و با هر جوابی راضی نمی شود !
نماز روزه ها قبول ایشالا بحق پنج تن
توضیح : خانه صفا ==== جایی که اشتباه املایی و انشایی محلی از اعراب ندارد !
۹۳/۰۴/۲۰