۹۲/۰۷/۰۳
435) جاده ی استراتژیک!! شبستر صوفیان
سلام
آنهایی که حافظه ی خیلی قوی دارند یادشونه که در انتهای دولت قبل جاده ی حد فاصل شبستر تا صوفیان در عرض 10 روز "به اصطلاح" تمام شد و مسئولان با استفاده از روش "بوق و کرنا" آن را افتتاح کردند و کلی هم سر مردم منت گذاشتند که : آی رعیت ! دولت فخیمه از سر لطف و عنایت ، بار دیگر شما رعایا را مورد مرحمت ملوکانه قرار داد و جاده ای را که حتی پدر بزرگهای شما نیز تاریخ شروع آنرا به یاد ندارند 10 روزه تمام کرد!
اما................
میدانم که این مطلب از دید آن هایی که عادت دارند به مقتضای روزگار ! همیشه نیمه ی پر لیوان را ببینند ، سیاه نمایی و قدر نشناسی است. اما از آنجائیکه بنده ، کارهایی را که دولت برای مردم میکند یک "وظیفه" میدانم و نه "لطف" ، و نیز چونکه تمام مسئولان از ریاست جمهوری تا دون پایه ترین کارمند مرتبط ( و حتی غیر مرتبط) با موضوع ، به اندازه ی کافی (و چه بسا بیشتر) از خود و همقطاران تجلیل و قدردانی کردند و عاقلان دانند که دستمزد کار خویش نیز دولا پهنا بستاندند ، قصد دارم به جهت دفاع از مردم مظلوم و همیشه در صحنه ی تصادف ! و نیز حاضر در تعمیرگاهها ، اعتراض کنم.
حالا اسمش را سیاه نمایی می خواهید بگذارید و یا نیمه ی خالی لیوان را دیدن ! کی به کیه؟ تاریکیه .....
سوالم این است که همه دیدند و آنهایی هم که ندیدند از آنهایی که دیدند ، شنیدند که ظرف ده پانزده روز همه ی پلهای نیمه تمام ، تمام شد الا یکی ! در اینجا کارشناسان خبره ی راه سازی که فوق تخصص در رشته ی ماست مالیزاسیون هم دارند ، یک قسمت از اتوبان را تنگ ترش کردند و دو تا سرعت گیر هم اول و آخرش گذاشتند و چند تا علم نارنجی هم کوبیدند که مراسم افتتاح کنون ! به تاخیر نیفتد.
آسفالت روی پلها هم که مثنوی هفتاد من کاغذ می طلبد . نشون به اون نشون که موقع رد شدن از روی پلها با سرعت مجاز ، به قاعده ی نیم متر به هوا پرتاب می شوید و ایضا از کمک فنرهای خودرو نیز صدای خمپاره انداز 60 میلیمتری به گوش می رسد
همه ما میدانیم که هدف از افتتاح با آن سرعت ، نه خدمت به این مردم و رفع مشکل آنان ، بلکه فخر فروشی عده ای و پر کردن کارنامه کاری عده ای دیگر بود . زیرا اگر دلیل این کار ضیق وقت بود ، بعد از آن کلی وقت برای این امر داشتند ولی همه ما نیک می دانیم که دیگر دستی به آن جاده نخواهد خورد چون تقدیر و تشویق آنچنانی ندارد و کار بدون تقدیر و تشویق برای مدیران ما یعنی آب در هاون کوبیدن !
باز هم نیک میدانیم که این سخنان نیز به جایی نخواهد رسید و مردم باید همان جاده ای را که نیمه تمام ، به عنوان اتوبان بهشان قالب کردند را روی چشمشان بگذارند . پس آقای حمید خان اینهمه داد و قال برای چه ؟
فقط برای اینکه به عده ای که فکر میکنند مردم فقط در جنگ و انتخابات به درد میخورند و هر زمان هم حقشان را با منت بهشان بدهید باید قربان صدقه تان بروند ، بگویم :
اخوی ! ...... (جای خالی را باختیار خود پر کنید ....)
یا حق
حالا اسمش را سیاه نمایی می خواهید بگذارید و یا نیمه ی خالی لیوان را دیدن ! کی به کیه؟ تاریکیه .....
سوالم این است که همه دیدند و آنهایی هم که ندیدند از آنهایی که دیدند ، شنیدند که ظرف ده پانزده روز همه ی پلهای نیمه تمام ، تمام شد الا یکی ! در اینجا کارشناسان خبره ی راه سازی که فوق تخصص در رشته ی ماست مالیزاسیون هم دارند ، یک قسمت از اتوبان را تنگ ترش کردند و دو تا سرعت گیر هم اول و آخرش گذاشتند و چند تا علم نارنجی هم کوبیدند که مراسم افتتاح کنون ! به تاخیر نیفتد.
آسفالت روی پلها هم که مثنوی هفتاد من کاغذ می طلبد . نشون به اون نشون که موقع رد شدن از روی پلها با سرعت مجاز ، به قاعده ی نیم متر به هوا پرتاب می شوید و ایضا از کمک فنرهای خودرو نیز صدای خمپاره انداز 60 میلیمتری به گوش می رسد
همه ما میدانیم که هدف از افتتاح با آن سرعت ، نه خدمت به این مردم و رفع مشکل آنان ، بلکه فخر فروشی عده ای و پر کردن کارنامه کاری عده ای دیگر بود . زیرا اگر دلیل این کار ضیق وقت بود ، بعد از آن کلی وقت برای این امر داشتند ولی همه ما نیک می دانیم که دیگر دستی به آن جاده نخواهد خورد چون تقدیر و تشویق آنچنانی ندارد و کار بدون تقدیر و تشویق برای مدیران ما یعنی آب در هاون کوبیدن !
باز هم نیک میدانیم که این سخنان نیز به جایی نخواهد رسید و مردم باید همان جاده ای را که نیمه تمام ، به عنوان اتوبان بهشان قالب کردند را روی چشمشان بگذارند . پس آقای حمید خان اینهمه داد و قال برای چه ؟
فقط برای اینکه به عده ای که فکر میکنند مردم فقط در جنگ و انتخابات به درد میخورند و هر زمان هم حقشان را با منت بهشان بدهید باید قربان صدقه تان بروند ، بگویم :
اخوی ! ...... (جای خالی را باختیار خود پر کنید ....)
یا حق