سلام
مطالبی را که در ادامه خواهید خواند توسط یکی از خوانندگان خوب وبلاگ (که اظهار کرده اند دانشجوی دانشگاه پیام نور بنیس هستند) برای من توسط ایمیل ارسال گردیده است . هر چند که نهایت ادب و متانت در مطالبشان رعایت شده است ، در برخی قسمتها تغییر جزئی در مطلب ارسالیشان (صرفا به لحاظ نگارشی) داده ام. انتشار این مطلب ، به معنای تایید یا تکذیب آن از طرف وبلاگ نیست .
مطمئنا طبق روال قبلی منتظر پاسخگویی از طرف مسئولین این دانشگاه خواهیم بود هر چند که من و شما نیک میدانیم که این انتظار چقدر طول خواهد کشید.....
آن روز در آن سنگرها می دیدیم...
امروز در این سنگر ها می بینیم ....
هر چند که نیک می دانم که ریاست و کارکنان آن دانشگاه هیچ گاه پاسخی به این مطالب نخواهند داد و طبق روال همیشه خود را به کوچه ی بیخبری و بصره بی بصری خواهند زد و تمام آن دانشجویانی که بصورت خیلی خود جوش زبان به مدح و ثنای ایشان گشوده اند هیچوقت جرات پاسخ به اذهان عمومی را نخواهند داشت اما بر خود فرض میدانم که چون یک انسانم و چون دانشجو هستم ، نگذارم شعور من و مردمی که نجابتشان زبانزد دنیاست ، بازیچه ی دنیا خواهی عده ای خاص شوند.
چند سوال دارم که مطمئنم سوال خیلی از دانشجوهاست:
1 - در قسمت نظرات مطلب فوق اولین سوالی که پرسیده شده ، در مورد متراژ اعلام شده ی آن مجتمع است . آیا ریاست دانشگاه فوق اندازه گیری را بر حسب واحد هایی بغیر از سیستم متریک بیان کرده اند ؟ اعداد اعلام شده کدامش صحیح است ؟
2 - در مطالب عنوان شده است که 80 درصد هزینه را وراث مرحوم بیاضیان و 20 درصد باقیمانده را مسئولین دانشگاه پرداخت کرده اند ! مسئولین دانشگاه این هزینه را از جیب خودشان پرداخت کرده اند که سعی در ثبت آن بنام خودشان دارند؟ به این سوال رک و راست پاسخ بدهند که هزینه توسط دانشگاه پرداخت شده است یا مسئولین دانشگاه؟؟؟
3- تا آنجاییکه من میدانم این مجتمع در دهه فجر سال 91 افتتاح شد (با ماهها تاخیر) و در آن زمان رئیس دانشگاه آقای ولیزاده بوده اند و آقای طایفه در آن زمان رئیس دانشگاه نبوده اند . چرا الان ایشان سعی دارند که ساخت این مجموعه را بخودشان نسبت دهند؟ وقتی ایشان رئیس دانشگاه شدند که آن مجتمع ساخته شده بود و استفاده از آن هم آغاز شده بود. پیشنهاد میکنم یکبار هم مراسمی ترتیب بدهند تا بابت ساختمان اصلی دانشگاه و گلخانه آن هم از ایشان بابت ریاست بی نظیرشان از طرف دانشجویان خیالی تقدیر و تشکر بشود تا شاید عطش تشکر و مطرح شدن ایشان کمی فرو بنشیند !
برای ادامه سوالات خواهش میکنم به عکس قسمت نظرات مطالب فوق نگاهی بیاندازید که من برای آگاهی مردم سرزمینم بعضی قسمتهای آنرا علامت زده ام.
4 - با کوچکترین دقت در ساعت درج نظر ها حتی یک بچه نیز متوجه می شود قضیه از چه قرار است. (از آنجائیکه میدانم بلافاصله این نظرات و شاید کل مطلب ، حذف یا تغییر داده خواهد شد . عکس آنها را گرفتم تا نتوانند بزنند زیرش که ما چون داشتیم از حسادت !!!! میترکیده ایم این حرفها را نوشتیم!)
(16:25 - 16:28 - 16:30 - 16:32 - 16:35 - 16:39 - 16:41 - 16:44 - 16:54)
(19:33 - 19:35 - 19:37)
کسی که یکبار در عمرش وبلاگ نوشته یا یک وبلاگ در عمرش خوانده باشد میداند که این زمان ها در نظر ها یعنی چه . جالب است که اگر اینطور دانشجویان بطور انفجاری ! دنبال محلی بودند تا از رئیس تقدیر کنند چرا بیش از 24 ساعت بعد از نوشته شدن مطلب یهو یادشان افتاده است و بلا فاصله هم قطع شده است ؟
5 - حتی بدون فکر کردن ! هم مشخص است که در نظر ها ، یکی یکی اسامی کارمندانی که باید مطرح می شده اند و گلند و بلبلند ! آورده شده و عجیب اینکه هیچ کدام از دانشجوهای خودجوش عاشق رییس و کارمندان ، حتی بطور تصادفی هم از یک نفر کارمند دوبار تقدیر نکرده اند (که نوبت به همه برسد !) بغیر از رئیس که دانشجوها بدون استثنا عاشقشند !
6 - غلطهای املایی و نگارشی که در متن نظر ها آمده است برای ما دانشجویان که با میزان ادبیات و سطح نگارش مسئولین دانشگاه بسیار آشنا هستیم معنی خاصی دارد !
جالب تر این است که خبرنگاری که ادعایش ........ زمین و آسمان را پاره کرده و برای هر نظر باید از نویسنده اسم جد و آبادش را بپرسد (بخصوص اگر خانم باشد) و گلایه کند که چرا برای تقدیر ، از اسامی مستعار و خلاصه (بصورت کاملا تابلو) استفاده شده است ، در این مورد خاص ! ابدا اعتراضی نکرده . ظاهرا فرصت برای این سوالات نبوده است ! و برای تهیه گزارش از ................ یکی از خانه های شرفخانه باید سریعا به محل می رفتند و زمانی برای این کار نبوده است .
این سوال برای من هم پیش آمده که ایشان که ادعا میکند دست تنهاست و به تنهایی و با صرف هزینه شخصی (البته با کامپیوتر و اینترنت فرمانداری!!!) همه گزارشات را تهیه میکند ، چطور است که در تمام عکسها حتما باید چهره ایشان باشد . اگر دست تنهاست چه کسی در تمام لحظات آماده عکاسی از چهره زیبای ! ایشان است؟
7 - به اطلاع آقای طایفه و آن روابط عمومی دانشگاه میرسانم که پول ساخت این مجتمع 80 درصد توسط وراث مرحوم بیاضیان و 20 درصد از بودجه دانشگاه ( که از پرداخت شهریه توسط ما دانشجویان جمع می شود ) تهیه شده است نه توسط مسئولین دانشگاه!
8 - در قسمت نظرات به خنده های بیمورد کارمندان قبل از ریاست اعجاب انگیز ! آقای طایفه اشاره شده است . کارمندان که عوض نشده اند. اینها همان کارمندان هستند و اگر آنروز میخندیدند کار بدی می کردند. آیا کارمندان دانشگاه هیچ بویی از ادب و تربیت نبرده بودند که به دانشجوها بطور بی مورد می خندیدند و آقای طایفه آمد و اینها را اصلاح کرد ؟
9 - ایکاش آقای طایفه بجای اینکه بخواهند از زحمات رئیس قبلی دانشگاه برای خود پله بسازند میگفتند که از زمان آمدن خودشان چه کاری انجام شده است (بغیر از اصلاح و تربیت کارمندان! ) . ایکاش همانطوریکه در عکسها نیز پیداست ، از وضع زمین و زباله دانی دو رو بر همین مجتمع مورد ادعا نیز سخن می گفتند .
10 - مجتمع دیگری هم همزمان با این مجتمع شروع شده بود که البته پولش را آقای بیاضیان نمیداد . نمیدانم چرا احساس میکنم که در مرحله فونداسیون مانده و تبدیل به زباله دانی شده است !
11 - ساعت شروع درج نظرات هم در نوع خودش بسیار جالب است . بعد از تمام شدن وقت اداری و صرف ناهار ! چقدر جالب است که این افرادی که قدر دانی داشت از ..... شان بیرون میریخت چطور تا 24 ساعت بعد از درج خبر دوام آورده اند و بعد همگی بصورت همزمان و به فاصله ی یکی دو دقیقه انبار تقدیر خود را خالی کرده اند !
روی سخنم با تمام کسانی است که چنین کارهای سخیف مثل درج چنین نظراتی بصورت تابلو نئون! کرده اند . ( و حدس زدنش کار مشکلی نیست !) نمیخواهم بپرسم هدفتان چیست . چون هدفتان مشخص است و برای یک پله بالاتر رفتن ابایی از سوء استفاده از نام بسیجی و استاد و دانشجو و حتی مایه گذاشتن از فردی مثل امام جمعه محترم شبستر نیز ندارید. اما بدانید که کارتان را بسیار کودکانه انجام دادید . شاید بخاطر اینکه شعور این مردم آگاه و صبور را نیز در حد شعور خود انگاشتید . دوران این کارها زمانی بود که در شهر دو تا بیشتر باسواد پیدا نمیشد ! و ظاهرا خلاقیت شما برای کسب شهرت و مقام نیز در همان زمان درجا می زند. چنانچه پاسخی برای این سوالات داشتید و قانعم کردید در مقابل همه از شما عذر خواهی خواهم کرد و حلالیت خواهم خواست . منتها میدانم که چنین کاری صورت نخواهد گرفت و سلاح تخریب و تهدید و تکفیر به دست خواهید گرفت . میگوئید چنین نیست؟ بسم الله
تنها کلامی که بابت این توهین به شعور مردم و ..... فرض کردن آنها باید گفت این است که :شرمتان باد
راستش را بخواهید باورم نمیشد که مطلب مرا منتشر کنید و الان یکی از دوستان تلفنی به من اطلاع دادند. خوشحالم که به دروغ حساسید و گلایه دارم که چرا نامه ی مرا اینقدر خلاصه کرده اید و افشاگری ها اصلی را که هدف من بود حذف کرده اید. از شما بعید است
همین الان به آن وبلاگ می روم و نظری درج میکنم که چنین مطلبی اینجاست که مسئولین دانشگاه بهانه نیاورند که ما ندیده ایم . میدانم که نظر من تایید نمیشود و به احتمال قوی تبدیل به یکی از نظرات تقدیر و تشکر از افتخار منطقه ! و مسئولین دانشگاه خواهد شد. بخاطر همین هم اینجا اعلام کردم که مردم بدانند با چه افرادی طرف هستند. من نظرم را بنام پاشایی در آن وبلاگ خواهم گذاشت.