379) بیماری ناشناخته ی من
سلام
راستش چند وقتیه به بیماری عجیبی دچار شدم. هر چی هم دوا و درمون کردم افاقه نمیکنه ! باور بفرمائید هر چی جوشونده و دمکرده بوده خوردم. هر چی تزریقی بوده زدم و هر چی مالوندنی بوده مالوندم ! ولی این مرض لاکردار به قوت خودش باقیه !
دست آخر بفکرم رسید که از خوانندگان کمک بگیرم ( منظورم لوس آنجلسی ها نیست ها ، خود شمایید) . خدا رو چه دیدی شاید یه دکتری ، پرستاری ، مامایی! آمپول زنی به تورمون خورد و راه درمانشو بلد بود.
حتما میخواین بدونین بیماری من چیه؟ راستش اسمشو نمیدونم، به همین دلیل تصمیم گرفتم تعدادی از علائم و نشانه های بیماری رو بگم شاید شما بتونین کمکم کنین ، نگران هزینه هاش هم نباشین . هر چی باشه پرداخت میشه
و اما نشانه های بیماری :
- با اینکه دولت ما با اطمینان کامل گفته که این دولت پاکترین دولت تاریخ از زمان آفرینش حضرت آدم تا بحال بوده ، نمیدونم چرا تو بعضی ادارات که میرم احساس میکنم بعضی از کارمندا دستاشونو میمالن به هم ! حتی بعضی وقتها احساس میکنم گوشهام مطالبی در مورد دریافت حق چایی و شیرینی و دستخوش و این چیزا میشنوه. شاید باورتون نشه ولی بعضی وقتها جلوی ادارات کسانی میان جلوی چشمم و پیشنهاد میدن که یه مبلغی رو بپردازم تا کار 6 ماهه من نیمساعته راه بیفته که البته میدونم همه اینا نشانه این بیماری عجیب هست و چنین چیزایی غیر ممکنه.
- با اینکه رئیس جمهوری محبوب دائما اعلام میکنه که رتبه ی ما در اقتصاد دنیا روزی ده تا کمتر میشه و فکر کنم اگه با همین سرعت پیش بریم به زودی رتبه ی یک جهانی رو به دست میاریم، این بیماری باعث میشه که من احساس کنم روز به روز داره وضع اقتصادی کشور خراب تر میشه و کمر مردم زیر بار مشکلات اقتصادی در حال شکستنه . که بازم مطمئنم این صداهای ترق و توروق ربطی به شکستن کمر مردم نداره و این بیماری لاعلاج ، چنین توهماتی رو به وجود آورده .
- با اینکه جمع اعدادی رو که دولت برای ساختن و تحویل مسکن مهر اعلام کرده از دو برابر جمعیت کره زمین هم بیشتره ، باز هم توهم برم داشته که خیلی ها هنوز در حسرت یک سرپناه 30 متری هستن و اجاره خانه ها 6 برابر و قیمت زمین و مسکن 3 برابر شده . وقتی میبینم این بیماری حتی رو ریاضی من هم تاثیر گذاشته جیگرم آتیش میگیره
- با اینکه استاندار و فرماندار شبستر ، هر جا که یه میکروفن یا خبرنگار جهانی ! گیر آوردن قول دادن که جاده صوفیان به شبستر و شبستر به سلماس (به کوری چشم اونهایی که اسم شبستر رو آوردن مساوی اسم شوهر ننه خدابیامرزشان است و به انحاء مختلف سعی میکنند اسم این جاده ها را چیزهای دیگری بگویند) تا آخر این ماه تموم میشه و هر دویست سیصد مترشو یکبار افتتاح میکنن اما این بیماری حتی رو بینایی من هم تاثیر گذاشته و موقع رفت و آمد فکر میکنم بعضی جاهاش هنوز دو طرفه است . عجیب تر اینکه بعضی وقتها یه صدایی تو مغزم میپیچه که اونجا ها تصادف هم میشه !
- نمیدونم چرا وقتی مسئولین اقتصادی کشور اینقدر اعلام میکنند که قیمتهای ارز و سکه را روزی دو سه بار پایین می آورند و صدای آمریکا از اینکه ارزش واحد پولش در کشور ما مساوی پهن شده است ! در اومده ، باز هم توهم میزنم که قیمت دلار و طلا روز به روز بالاتر میرود. بعضی وقتها حتی صداهایی در مورد رانت اطلاعاتی و دست داشتن دولت در گرانی ارز میشنوم که نشان دهنده ی پیشرفت این بیماری خطرناک است.
- با اینکه مسئولین ارشد بانکها اعلام کرده اند که مشکلی برای پرداخت وام ندارند و تاکید کرده اند که باید وام با یک ضامن پرداخت شود ، این بیماری مهلک باعث شده من فکر کنم که خیلی از بانکها این قانون را به ...... هم حساب نکنند و بعضی بانکها هم کلا وام دادن را بیخیال شوند.
- اون روز رفته بودم دارو خونه یه شربت بخرم تا شاید از شدت بیماریم کم بشه. روی شربت قیمت زده بود 350 تومان . بعد یک قیمت دیگر زده بود 500 توامن . نمیدانم چرا احساس کردم از من 1500 تومان گرفتند . اول فکر کردم بدلیل نداشتن پول خرد بوده ولی چون دیدم چسب زخم ندادند زنگ زدم یه جایی برای اعتراض. گفتند قیمتش درست است و بقیه اش حق فنی داروخانه است . سوال کردم داروی 500 تومانی 1000 تومان حق فنی دارد؟ فرمودند بله !
- احساس میکردم که خیلی ها ماهواره نگاه میکنند و سریالهای ماهواره ای خیلی بیشتر از برنامه های یخمکی تلویزیون خودمان طرفدار دارد . حس میکردم اخبار بیگانه راست تر است تا بیست و سی خودمان.احساس میکردم برنامه سازان وطنی حتی موقع کپی کردن برنامه های ماهواره هم گند می زنند . اما وقتی مدیر صدا و سیما حرف زد و گفت که برنامه های داخلی حرف ندارد و سطحش خیلی بالاست و فقط درصد ناچیز از مردم روزی چند دقیقه ماهواره میبینند (آنهم برای دانستن قدر برنامه های تلویزیون) ، آنجا بود که پی بردم این بیماری با روح و روان من چه کرده !
بنابر این تصمیم گرفتم دست استمداد به سوی هموطنان دراز کنم تا شاید بتوانند کمکی کرده و این بنده را از توهمات اینچنینی و هزاران مورد مشابه برهانند ! لطفا اگر راه درمانش را میدانید راهنمایی بفرمائید.
هم اکنون نیازمند یاری بنفشتان هستیم !
باقی بقایتان . جانم فدایتان
حمید راضی