سلام
راستش مدتهاست که این مطالب رو میخواستم بنویسم ولی فکر میکردم شاید باعث ناراحتی یه عده بشه ولی چند روز پیش مطلبی خوندم تحت عنوان "چرا ما مسلمانان پیشرفت نمیکنیم؟" . نویسنده مطلب بسیار ساده و روان در مورد علت عدم پیشرفت علمی و صنعتی اکثر قریب به اتفاق کشورهای مسلمان نوشته بود ، از اینکه معمولا ما دچار "خود بزرگ بینی" هستیم و حاضر نیستیم قبول کنیم که در مواردی ممکن است کسی از ما بالاتر باشد و ما به کمک و مشورت وی نیاز داشته باشیم و سود این مشورت به هر دو طرف می رسد . یعنی این یک رابطه ی برد - برد است و بازنده ای وجود ندارد.
از قدیم الایام هم دائما در گوش همدیگر خوانده ایم که ایرانی ها باهوشترین مردم دنیا هستند ! با عرض پوزش باید به اطلاعتون برسونم که چنین نیست و باهوشترین مردم روی زمین مردم کره جنوبی هستند! (البته با سند و مدرک) . اینکه ما سالها (بلکه قرنها) پیش ملکی و مملکتی داشتیم و بر چقدر از جهان حکمفرمایی میکردیم و اجداد ما چه و چه و چه بودند بجای خود. آنچه مهم است و سرنوشت ساز ، وضعیت کنونی ماست. بقول معروف " داشتم داشتم شرط نیست ، دارم دارم شرطه"
و اما این مقدمه چه ارتباطی با تیتر داشت؟ عرض میکنم ...
از همون بچگی که صحبتهای بزرگان رو گوش میکردیم ، میشنیدیم که در مورد شبستر و اطرافش صحبتهایی میشد که ریشه در منطق نداشت و صرفا تعصبات قومی و محلی و منطقه ای محور این صحبتها بود . از قدیم هم وقتی شخصی اهل خامنه (بطور مثال) بود ،تمام سعیش این بود که شهر یا روستای خودش را به هر طریق ممکن بالا ببرد و مرکز شهرستان (یا بخش مرکزی) را بیمقدار و ناچیز جلوه دهد .
اشتباه نکنید ، هدف من تعریف از منطقه ای خاص و کوبیدن منطقه ی دیگر نیست . بنظر من اگر کل شهرها و روستاهای شبستر با هم اتحاد داشته باشند و هدف خود را مشترک بدانند ، نتیجه اش پیشرفت کل شهرستان بهمراه تمام توابعش خواهد بود ولی اگر هر کس ساز خود را کوک کند و سعی در بزرگ کردن نام روستا و شهر خودش (به تنهایی) داشته باشد نتیجه اش همان مثل معروف آفتابه لگن هفت دست ، شام ونهار هیچی خواهد بود که الان میبینیم .
یافتن نمونه های عینی این مسئله زیاد مشکل نیست . کافیست در پلاکارد ها و نوشته ها دقت کنید ! اکثرا نام آذربایجانشرقی و بلافاصله نام شهر یا روستای مورد نظر نوشته میشود. مثلا آذربایجانشرقی : بندر شرفخانه ! . در این مورد نویسنده بخیال خود قصد دارد با حذف نام شبستر ، این را به خواننده القاء کند که شهر یا روستای مورد نظر بقدری شهر! است که بعد از نام استان بایستی نام خود آنجا آورده شود .
یا در نوشته های روزمره مربوط به حوادث جاده ای ، بعضی از نویسندگان کوته نظر سعی دارند خود را .... بدهند که حتما نام جاده (محور صوفیان - سلماس!) ذکر شود و ظاهرا با عبور از نامهایی مثل محور شبستر - سلماس یا محور شبستر - صوفیان ، سعی دارند که بگویند مثلا شبستر اصلا بحساب نمی آید و جالبتر اینجاست که این تعداد انگشت شمار ، ممر درآمد یا باصطلاح خودمانی تر "نان دانیشان" همین شبستر است.
نگارنده قصد توهین یا کوچک شمردن هیچ شهر - آبادی_ روستا یا شهرستانی را ندارد ولی زمانی که میبینم همشهریان چقدر اصرار دارند که نام شهر حتما در اول محل زندگیشان آورده شود مثل شهر وایقان - شهر تسوج - شهر سیس - شهر صوفیان و ........ و این مسئله از دید افرادی که از بیرون این اصوات را میشنوند یا نوشته ها را میخوانند چقدر مورد استهزاء و مسخره واقع میشود ، دلم میخواهد که به این افراد بگویم :
عزیزان : شهر بودن از نظر تقسیمات کشوری یک چیز است و شهر بودن واقعی چیز دیگر ! بجای اینکه به بعضی جاها اینقدر فشار بیاوریم که آبادی خود را شهر یا بندر و غیره نام ببریم ، بهتر است کمی هم به بالا بردن فرهنگ شهری و شهر نشینی فکر کنیم . ذهنیت و رفتار انسانهاست که شهر میسازد نه تابلو و تبلیغات .
شبستر به عنوان مرکز شهرستان اگر پیشرفتی بکند و اگر بالاتر برود ، نتیجه و فایده اش را تک تک افراد چه ساکنین شهر و چه ساکنین روستا خواهند برد و تلاش برای دور زدن نام شبستر نه تنها نمادی از عدم اطلاع از فرهنگ تعامل است بلکه ضرر آن نه تنها به خود شبستر ، بلکه به تمام توابعش نیز خواهد رسید . بالاخره هر کاری کنیم شبستر مرکز این شهرستان است و این جاهایی که بدون شبستر سعی در نام بردنشان داریم جزء توابع شبستر هستند. مثالش هم ساده است : نماینده ما زادگاهش روستای علی بیگلو است و همه مردم منطقه هم در انتخاب وی نقش داشته اند ولی به عنوان نماینده شبستر شناخته میشود. البته این فقط یک نماد است و وی نماینده شبستر و توابع آن هستند دیگه. بد میگم؟
من نه شبستری ام ، نه بندر شرفخانه ای ، نه شهر سیسی و نه شهر فلان و بهمان - زادگاهم استانی دیگر است و روستایی در همین کشور - اما به عنوان کسی که اینجا زندگی میکنم و میبینم که مردم بجای همدلی و یکرنگی ، دائم در فکر نردبان ترقی کردن افراد برای خود هستند قلبم به درد می آید. اگر شهرستان را به منزله ی یک خانه در نظر بگیریم ، مرکز شهرستان به منزله ی اتاق پذیرایی این خانه است . چون شهرستان به این نام شناخته میشود و هر چقدر تلاش شود که نام شبستر کمرنگ شود نتیجه برعکس خواهد داد .
عزیزان شبستری هم از این قاعده مستثنی نیستند . شمایی که ادعای شهر نشینی دارید بدانید که روشن کردن چراغهای مه شکن اتومبیلها از غروب آفتاب ، مسخره خاص و عام شده و شهرتان دارد به این نام مشهور میشود . فرهنگدوست بودن کافی نیست! باید فرهنگی و فرهنگدار باشیم .
شاید در فیلمهای ژاپنی زیاد دیده باشید که چقدر سرباز بودن برای ژاپنی ها مقدس و مهم است . و یک ضرب المثل ژاپنی داریم که میگوید " جنگ با سرباز خوب است که به پیروزی می رسد ، نه جنگجوی خوب!" . وصف حال شهرستان شبستر است که همه میخواهند سرهنگ و سر تیپ باشند و هیچکس درجه ی سروانی را قبول ندارد! اما بدانید که این ارتش با این همه مدعی فرماندهی ، حیاط خانه ی خودش را هم نمیتواند فتح کند چه برسد به حیاط خانه ی دشمن!
سطور فوق صرفا نظرات شخصی بوده و من آماده ام تا نظرات خوانندگان محترم را که دور از حب و بغض زده شود منتشر کنم . باشد که قدمی کوچک در راه پیشرفت منطقه باشد و انرژی ها یی را که صرف سرکوفت میکنیم صرف صعود کنیم !
شاد باشید - حمید راضی
