135) جوانان بخوانند لطفا
متاسفانه مواد مخدر و روان گردانی که اخیرا بین جوانان کشورمون مثل مور و ملخ پخش شده اثرات زیانبار و خانمان سوزی رو بر جای گذاشته ...
شاید خوندن متن زیر کمی تکاندهنده باشه اما مطالعه اون
برای جوونا شاید خیلی بیشتر از توصیه های یک پلیس و یا کارشناس
تاثیر داشته باشه ... میتونید امتحان کنید ...
برای پدری که بنزین را ریخت روی دخترش و او را چسباند
به بخاری تا زنده زنده بسوزد، دیر است خواندن این یادداشت
برای پسری که سر پدرش را با کارد کند آشپزخانه برید هم
دیر است، برای شوهری که همسرش را با بالش خفه کرد و....
برای خیلی از آنها که روی تخت بیمارستان خوابیدهاند و
مغزشان پوسیده دیر است یا آنها که پرستارها دستهایشان را با دستمال به میلههای تخت بستهاند تا خودشان یا دیگران را
نکشند، دیر است یا آنها که ساکنان کم سن و سال قبرستان شدهاند و زیر خاک خوابیدهاند.
برای خیلی دیر است این یادداشت؛ گرچه روزگاری که دیر
نبود هم نوشتیم و گفتیم و آنها نخواندند و نشنیدند،
اما برای خیلیها هم هنوز دیر نشده است. خیلیها هنوز
این راه را شروع نکردهاند، خیلیها هم در ابتدای راهند
و آنقدر جلو نرفتهاند که نتوانند برگردند.
شکارهای شیشه را میگویم؛ همانها که براساس پژوهشها،
دو سال پس از آغاز مصرف شیشه، از هر 10نفرشان،هشت نفر حتما میمیرند؛ همانها که گفته میشود پس از
شش ماه مصرف شیشه، آسیبهای جبرانناپذیری به مغزشان میرسد و سبب ساز جنون و مرگشان میشود.
آنها نمیدانند یا باور نمیکنند که مافیای مواد مخدر از سالها پیش آنها را نشان کرده و دربارهشان مطالعه کرده است و به همین خاطر چوب حراج به شیشه زده است و آن را از کیلویی 80 میلیون تومان در اوایل دهه 80 به کیلویی دو میلیون تومان در ماههای اخیر رسانده است و برای تبلیغات دروغ دربارهاش، مثل ریگ پول خرج میکند.
همان تبلیغاتی که به ورزشکارها قول کاهش وزن سریع و انرژی بیحد دادهاند و به زنها و دختران جوان قول مانکن شدن را.
همان تبلیغاتی که روزگاری در خلأ اطلاعرسانی و اعلامخطر،
به باشگاههای ورزشی و آرایشگاهها هم رسید و در گوش مشتریهای آینده شیشه دروغ گفتند که این ماده
اعتیادآور نیست و میتواند جای مخدرهای خطرناک دیگر را بگیرد؛
همان تبلیغاتی که به مشتریهایشان چشم بند زدند تا جان
کندن مصرفکنندگان کهنه کار شیشه را نبینند.
ما سالهاست درباره شیشه مینویسیم و هشدار میدهیم، به
شما گفتهایم که جنون و بدبینی میآورد و به همین دلیل معتادانش، خبرسازهای صفحات حوادث روزنامهها میشوند، به شما گفتهایم
که هنوز روش درمانی معینی برای درمانش وجود ندارد و شیوه ماتریکس (شیوه درمانی بر پایه تغییر سبک زندگی
با هدف ایجاد تغییرات رفتاری معتادان در طولانی مدت) نیز که در خیلی از مراکز ترک اعتیاد استفاده میشود، منطبق بر
مشابه استانداردش که در کشورهای دیگر به کار میرود نیست، ما به شما خیلی از حقایق را گفتهایم، اما....
شیشه بیداد میکند، شکارهایش را دیوانه میکند، رنج میدهد
و میکشد. ما هشدار میدهیم، میگوییم، مینویسیم،
فریاد میزنیم، برخی میشنوند و خیلیها هم نمیشنوند،
اما میدانید نکته غمانگیز کجاست؟ خیلی از آنهایی که شکارهای بالقوه شیشه محسوب میشوند، اصلا اهل وبلاگ
خواندن نیستند و صدای ما به گوششان نمیرسد
و هشدارهایمان را نمیبینند و بیخبر میمانند و به
همین خاطر است که میگوییم حالا دیگر به جایی رسیدهایم که باید هشدارهای مربوط به شیشه را از صفحات روزنامهها و
خبرگزاریها بیرون بکشیم و به اندازه خیلی از اخبار زرد که هر روز و هر ساعت از دهانها به گوشها و از گوشها
به دهانها میرسند، تکرارشان کنیم.
فکرش را بکنید اگر هر کدام از شما که این یادداشت را میخوانید خطر را به سایرین گوشزد کنید، امروز هزاران هزار هشدار رد و بدل میشود؛ هزاران هزار هشداری که شاید یکیشان، زندگی جوانی را عوض کند.