آورده اند که مجلس از درجات مشهور است و در آن چیزی باشد که در هیچ شغل و حرفه و مقامی نباشد . از حقوق مادام العمر مکفی و خودرو و ویلا و وام یکصد میلیون تومانی و حق سفره و مقامات بعد از نمایندگی و سواری موکلین و خلاصه از شیر گنجشک تا جان آدمیزاد که زبان از بیان آنها الکن و قاصر است . و این همه نعمت ، خود به سبب برکت استفساریه تبصره 3 از ماده 71 قانون خدمات کشوری باشد که مهمترین مصوبه مجلس هشتم از بهر خویش است که در طول عمر مجلسین ادوار گذشته ، چنین مصوبه میمونی تاکنون اتفاق نیفتاده است .
تموم نشده ها .... ادامه رو ببین لطفا
این مصوبه بسیار آبدار و ناندار و جاندار و ادامه دار ، از چند حیث
دیگر هم مایه فخر و مباهات باشد .
اول اینکه : موجب ایجاد انگیزه در بین
اقشار مردم به جهت مشارکت بیشتر در کاندید شدن باشد ،به گونه ای که از کشاورز و
بازاری و دانشگاهی و راننده تراکتور و جرثقیل همه قصد بر کاندید شدن در انتخابات
دور نهم دارند .
دوم : این مصوبه به ارزش رای بسیار بیفزاید ، به گونه ای که
برخی مردم منبعد رای خود را به حلبی روغن نفروشند .
سیّم : مزایای آن بسیار متنوع
و پیوسته باشد و آثار ماتقدم و ماتأخر آن در عقبا
نیز باشد .
چهارم : نمایندگان دور هشتم که قول دادندی که دیگر کاندید نخواهند شد و میدان را برای جوانترها فراهم کردندی به همین خاطر زیر قول خود زدندی و کاندید خواهندی شد .
این مختصر در شرح مزایا بگفتم و اما اختیارات نمایندگی بسیار گسترده تر باشد و کسی در اختیارات با آنان برابر نباشد. چون نماینده در عموم مسائل و همه کار از سیر تا پیاز مداخلت توان کرد ، از جابجایی نگهبان ناهماهنگ درب ادارات تا انتصاب مدیران نورچشمی و هماهنگ و دلگشای ، زیرا که مهره چینی در ادارات بر سایر امور افضل و مقدم باشد که تجمیع آراء و بقای ملکت را به دنبال آورد و این از مصادیق سیاست و لیاقت است . ایضا" از مسائل خصوصی موکلین تا مسائل عمومی آنان.
از دیگراختیارات کسی را یارای سوال کردن و جرات گستاخی انتقاد ایشان نباشد زیرا که فرجام انتقاد فناء در ریاست و مدیریت است و به یک اشارت و غمزه به مدیر کل ، بقای ریاست زیردستان باطل گردد. و هرگاه که انتقادی نباشد و در خدمت و مصاحبت نماینده و با او هماهنگ باشی لذت یابی و سعادت ازلی ترا یار باشد و فراق آنان کاری دشوار و شربتی بدگوار است و عواقب آن به حسرت و ندامت کشد . از تو به یک اشاره ، از ما به سر دویدن .
و دیگر اینکه در جیب نمایندگان پیوسته دو قلم باشد که هرگاه به جوهر سبز دستخط و امضا تحریر نمایند شغل پایدار تنفیذ گردد و چون به رنگ دیگر مشق کنند سرکاری باشد و کار میسر نیفتد .
به هر حال حرکات نمایندگان عین صواب است و در آن سهو و ذلت و غفلت صورت نبندد و ارباب و اصحاب ثروت و قدرت را بدوستی و مصاحبت آنان بسیار نیاز است و در فضیلت آنها هر آنچه گویی کم باشد . چون این همه مزایا و اختیارات نمایندگان بشنیدمی ، عظیم رنجور گشتم و پرغم و متحیر شدم و آب بر رخسار براندم و زیادت افسوس خوردمی که چرا نتوانم کاندید شدمی !
و این مکاتبت بدین جهت آوردم که نمایندگان بدانند :
اول اینکه : مجلس مسکن خاله نبود که در آن قیلوله نماید و انگبین خورد ، بلکه خانه ملت است که در آن مشاکل ملت حل و فصل گردد .
دوم : نماینده باید زبان مردم باشد و پیگیر مطالبات خلق ، نه اینکه به گوشه ای نشیند زبان بریده و ثم بکم و در چهار سال فقط نمره انضباط او بیست باشد !
سوم : در گفتار و عمل صادق باشد و آنچه در تبلیغات به خلق قول بدادی ، در عمل اثبات کردندی ، چرا که دروغ نماینده را یکبار مصرف نماید .
چهارم : نمایندگی فرصتی برای خدمت باشد که نصیب هرکس نگردد و چون شخص بدین درجت رسد ، با دانش و تدبیر و برنامه در خدمت رسانی به موکلین لحظه ای درنگ نفرماید .
پنجم : به عقل رجوع کند و نیکو بیندیشد و طلب رضای موکلین شناسد و در رفع مشکلات آنان همت گمارد وکار آنان بر خویش مقدم شمارد و بهر خویش به کم راضی و خرسند باشد ، نه اینکه قانون مادام العمر به نفع خویش وضع کردندی !
ششم : بدانند که نمایندگی مقام خصوصی نباشد ، بلکه امانت موکلین است نزد او ، که اگر امانت داری نیک بجای نیاورد و خیانتی از ایشان پدیدار آید در دل موکلین بی قدر شود و خلل در آرای او حادث گردد .
هفتم : اهل مشورت و انتقاد پذیر باشد تا امور اصلاح شود ، چرا که بزرگان گفته اند هر که انتقاد و سخن ناصحان ، اگر چه درشت و بی محابا گویند ، استماع ننماید ، عواقب کارهای او از پشیمانی خالی نماند.
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم