گفت: مگر تمامی اسناد و شواهد موجود حکایت از آن ندارد که سران و عوامل فتنه 88 دست به وطنفروشی و خیانت زدهاند؟!
تصویر به هیچ عنوان تزئینی نیست ! فقط یه خورده تفکر میخواد ...
ادامه مطلب رو ببینین لطفا
از برکات شب انتخابات (یک ماه منتهی
به انتخابات) در ایران این است که آنقدر حرفهای
خوب از قوطی تلویزیون و رادیو بیرون می آید
که اندازه 8 سال دل همه خنک میشود،
فقط دقت داشته باشین این حرفها
تاریخ مصرف دارد.به عبارتی اگر همین حرف ها یک ماه قبل تر از انتخابات منعکس می
شد، حساب گوینده و شنونده هردو باهم به جرم سیاه نمایی و کلی جرم دیگر با کرام
الکاتبین بود.
سلام
انتظار به پایان رسید و چشممان به جمال اسامی کاندیداهای نهایی که احساس تکلیف کردند و برای انتخابات شورا ها ثبت نام کردند و اسمشون در اومد ، روشن شد. براشون آرزوی موفقیت میکنم. برای اوندسته از عزیزانی هم که احساس تکلیف کردن ولی اسمشون در نیومد! هم همینطور
خانمها و آقایون :
سولماز مرحمتی خامنه-رقیه نمازی شبستری-سکینه وایقانپور- یاشار و اصغر قهرمانی آزاد-مهدی درویشی-حسین سلیمی- جعفر نژادآدم-امیربیگ-رضاپرهامی-ستارجبارزاده-حسین و حامد زنده دل دیزجی--محمدعلی خانی-حسین شبگاهی بدیعی-کاظم و جواد صابری بدر-عبداله معینی شبستری-محمدعلی فریدونی-امین خجسته منش-محمدحسن کاظم پوردیزجی-حسین موسی علی-علی نجمی
ضمنا شاهدیم که احساس تکلیف برخی از نامزدها امسال خانوادگی بوده و من بخاطر اهمیت دادن به بنیاد خانواده و نیز نهادینه کردن فرهنگ برادران لاریجانی در تمامی سطوح ! مراتب تشکر و قدردانی خودم رو از این عزیزان اعلام میکنم !
مجری بعد از بخش اول: با هم قسمتهایی از فیلم «بر باد رفته» ساخته ویکتور فلمینگ رو میبینیم و بر میگردیم و چند سوال مطرح میشود.
نمیدانم چرا توی این کشور یک علاقه و کشش عجیب وجود دارد برای انجام یک کار دیگر. همه دوست دارند یک کار دیگر انجام دهند. مثلاً همین 8 کاندیدای ریاست جمهوری، همهشان پیشتر دهها شغل داشتهاند. همین الان هم هر کدامشان بین یک تا بیست و هشت شغل دیگر دارند ولی باز هم آمدهاند کاندیدا شدهاند که اگر مردم رأی بدهند، شغلشان را عوض کنند. جالب است که بینشان هیچکس قبلاً رئیسجمهور نبوده است که بگوییم میخواهد برگردد سر شغل قبلیاش، بلکه همگی به فکر شغل جدیدند.
این فقط مربوط به شغل نیست. ماها کلاً دوست داریم اگر شرح وظایف و دلایل وجودیمان در هر موقعیتی مشخص باشد هم عوض آن کار، یک کار دیگر بکنیم. مثلاً به کاندیداها یک ساعت وقت دادهاند که بیایند تلویزیون برنامههایشان را اعلام کنند تا مردم خوششان بیاید و به آنها رأی بدهند، آن وقت آقایان میآیند عوض شرح برنامههایشان، شعارهایشان را با ده، دوازده مدل جملهبندی هی تکرار میکنند. قرار است درباره کارهای آیندهشان حرف بزنند، عوضش از کارهای گذشتهشان حرف میزنند. قرار است از راه حل مشکلات مردم بگویند، میآیند هی مشکلات مردم را بازگو میکنند. مشکلاتمان را خودمان میدانیم، دیگر تکرارش برای چیست؟
این که کاندیدا باید در جریان مشکلات باشد که قدم اول است. دوندهها به گامهای
آخرشان افتخار میکنند نه به گرم کردن بدنشان قبل از شروع مسابقه.
بنابر این من پیشنهاد میکنم که .....
گفتم: وقتی تمام فعالیتهای هستهای کشورمان به حالت تعلیق درآمده و متوقف شده بود و آژانس هم با نصب دوربینها و انجام بازرسیها بر توقف فعالیت هستهای کشورمان نظارت میکرد، دیگر برای چه پرونده را به شورای امنیت سازمان ملل بفرستند؟!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: