شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و وابستگی به هیچ حزب - گروه - ارگان - NGO - نهاد دولتی یا خصوصی و یا تشکلهای سیاسی و اجتماعی ندارد. وامدار هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی نبوده و مسئولیت مطالب نوشته شده را بعهده میگیرد . چنانچه فردی به عنوان یا محتوای مطلبی اعتراض داشته باشد ، نویسنده متعهد است اعتراض وی را (چنانچه خلاف ادب و عرف و هنجارهای جامعه نباشد) در ذیل همان مطلب درج نماید .

آخرین نظرات
  • ۲۲ مهر ۹۹، ۱۶:۴۸ - محمد مانی
    ۱۹۷😎

۱۳۵ مطلب با موضوع «کاریکاتور - کاریکلماتور» ثبت شده است

در خیابان مشغول رانندگی هستید. یه ماشین از شما سبقت از راست می گیره ، می پیچه جلوتون و میره. حق قانونی با کیه؟ شما؟ آفرین معلومه خیلی قانونمند هستید. به نظرتون احتمال این هست که تند رفتنش به خاطر یک مساله مرگ و زندگی باشد؟ اگر احتمالش هست لطفاً افسر اجرای قانون نشید و سر به سرش نذارید تا راهشو بره.


تشریف بیارین ادامه مطالب ....


۰ نظر ۰۹ مهر ۹۱ ، ۱۸:۰۱
حمید خان راضی !

سلام


بالاخره بعد از مدتها تلاش بی وقفه دائره المعارف کامل چرت زدن آماده شد که میتونه مورد استفاده بعضی از کارمندان عزیزمون قرار بگیره .


البته مدیران گرانقدرشون هم میتونن این مورد رو به عنوان آموزش ضمن خدمت کارمندانشون به  بالا ! گزارش کنن و کلی تشویق بشن

۰ نظر ۰۳ مهر ۹۱ ، ۱۷:۵۵
حمید خان راضی !

بنام خدا

البته بر همگان واضح و مبرهن است که نان حلال خیلی خیلی خوب است. من نان حلال را خیلی دوست دارم. ما باید همیشه دنبال نان حلال باشیم. مثل آقا تقی.


۱ نظر ۰۱ مهر ۹۱ ، ۱۳:۲۲
حمید خان راضی !

سلام


حتما شما هم به این مورد برخوردین که وقتی با مدیر اداره ای کار دارین به شما گفتن که ایشون برای جلسه رفتن فرمانداری


همیشه ذهنم مشغول این مسئله بود که تو اینهمه جلسه که مدیران ادارات تو فرمانداری برگزار میکنن چه تصمیماتی گرفته میشه؟


خوشبختانه امروز این مسئله تا حدودی برام حل شد .  اگر برای شما مسئله نبوده که این پست رو بیخیال شین و در غیر اینصورت ادامه مطالب رو ببینین .....


۰ نظر ۰۱ مهر ۹۱ ، ۱۳:۲۰
حمید خان راضی !

سلام

از اونجایی که میدونم قول مسئولین ما قوله و همونطور که قول دادن تا اول آبان باید جاده صوفیان شبستر رو افتتاح کنن چند تا طرح منحصر بفرد برای بنر روز افتتاح که یکی از دوستان بسیار عزیزم برامون آماده کرده تو ادامه مطالب میذارم .


البته اشتباه نکنید ها .... منظورم این نیست که کار جاده تموم میشه .... فقط مراسم افتتاحش برگزار میشه که همینطوری دور هم باشیم و یه روبانی ببریم و چند تا نوشابه توسط مسئولین برای همدیگه باز بشه و داغ دل اونایی که عزیزانشونو تو این جاده از دست دادن تازه بشه .....



خدا وکیلی صد رحمت به یکی از محصولات قزوین !!!


۰ نظر ۲۸ شهریور ۹۱ ، ۱۳:۱۸
حمید خان راضی !

سلام

این مسئله که چرا هر از چند گاهی بانک مرکزی از تزریق سکه و ارز به بازار خودداری میکند و قیمت ها بصورت نجومی بالا میرود و بعد دولت با قیمت بازار ، ارز و طلا وارد بازار میکند و قیمت را مدیریت میکند ! اصلا به ما مربوط نیست ها !!!!


حالا ما که میدونیم دولت ما مردمیه و حامی ماهاست ، ولی ممکنه به ذهن عوام الناس ! اینجوری خطور کنه که خود دولت هم وارد این سفته بازی شده و دست آخر هم دستهای پنهان (که همه تهدید به افشا میکنن) ، مقصر شناخته میشن!


داستانی تو ادامه مطالب میخونید که بی شباهت به آشفته بازار ارز و طلا در کشورمون نیست !!!


۰ نظر ۲۸ شهریور ۹۱ ، ۱۳:۱۶
حمید خان راضی !

سلام


امروز دیگه انتقاد بسه !


روز تقدیر از مدیران و برنامه ریزان فرهیخته ی کشورمونه


اولیش رو با تجلیل از سوپر قهرمان برنامه ریزی و مدیریت کشورمون به همراه آخرین طرحش برای پایین آوردن قیمت ارز مشاهده کنین و بعد تشریف بیارین ادامه مطالب.....



۰ نظر ۲۸ شهریور ۹۱ ، ۱۳:۱۳
حمید خان راضی !

سلام

شاید شما هم در اداره امور شهری به مواردی برخوردین که به تقلید از شهرهای بزرگ و میلیونی انجام میشه در صورتیکه شاید خیلی ها اصلا دلیل اجرای اون رو نمیدونن ، نمونه فراوون هست ولی ذکر اونها حساسیت بر انگیزه و ممکنه حساسیت روانی ! جامعه رو به هم بریزه.


کارشناسان و محققین کفار ، در این مورد آزمایش جالبی انجام دادن که نظر شما رو به دیدن اون در ادامه مطالب جلب میکنم و خواهش میکنم بعد از دیدن تصاویر چند لحظه فکر کنین ببینین میتونین مورد مشابه تو زندگی روزمره ی خودمون پیدا کنین ؟

۰ نظر ۲۶ شهریور ۹۱ ، ۱۳:۰۴
حمید خان راضی !

سلام

شبها پس از صرف شام، هرکس دسته کلید بزرگ و فانوس را برمیداشت و از خانه بیرون میزد؛ برای دستبرد زدن به خانه یک همسایه ! حوالی سحر با دست پر به خانه برمیگشت، به خانه خودش که آن را هم دزد زده بود !!! به این ترتیب، همه در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی میکردند؛ چون هرکس از دیگری می دزدید و او هم متقابلاً از دیگری، تا آنجا که آخرین نفر از اولی می دزدید... داد و ستدهای تجاری و به طور کلی خرید و فروش هم در این شهر به همین منوال صورت میگرفت؛ هم از جانب خریدارها و هم از جانب فروشنده ها دولت هم به سهم خود سعی میکرد حق و حساب بیشتری از اهالی بگیرد و آنها را تیغ بزند و اهالی هم به سهم خود نهایت سعی و کوشش خودشان را میکردند که سر دولت را شیره بمالند و نم پس ندهند و چیزی از آن را بالا بکشند؛ به این ترتیب در این شهر زندگی به آرامی سپری میشد. نه کسی خیلی ثروتمند بود و نه کسی خیلی فقیر و درمانده...!

اما ....

۱ نظر ۲۵ شهریور ۹۱ ، ۱۳:۰۲
حمید خان راضی !

هیچ میدونستید بر طبق قانون اگه یک مرد با  یک  زن مجرد تصادف کنه ومنجر


به نقص عضو او بشه باید با او ازدواج کنه؟؟؟؟؟؟



فقط هول نشید ...خیابون پر ماشینه



این ماشین نشد ... ماشین بعدی


به امید موفقیت.


۰ نظر ۲۳ شهریور ۹۱ ، ۱۲:۵۵
حمید خان راضی !