شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و وابستگی به هیچ حزب - گروه - ارگان - NGO - نهاد دولتی یا خصوصی و یا تشکلهای سیاسی و اجتماعی ندارد. وامدار هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی نبوده و مسئولیت مطالب نوشته شده را بعهده میگیرد . چنانچه فردی به عنوان یا محتوای مطلبی اعتراض داشته باشد ، نویسنده متعهد است اعتراض وی را (چنانچه خلاف ادب و عرف و هنجارهای جامعه نباشد) در ذیل همان مطلب درج نماید .

آخرین نظرات
  • ۲۲ مهر ۹۹، ۱۶:۴۸ - محمد مانی
    ۱۹۷😎

قرار است در جام جهانی تیم‌هایی مثل آرژانتین و نیجریه را فتح کنیم. البته اشتباه نشود ما داعش نیستیم. یا با زبان دیپلماسی حرف‌مان را پیش می‌بریم یا با زبان فوتبال. اما زبان فوتبال چیست؟ زبان فوتبال زبانی است که در آن بازیکن، سیاستمدار، بقال، پزشک و روزنامه‌نگار همزبان می‌شوند. زبان فوتبال شباهت‌های بسیاری با زبان عرف دیپلماسی دارد. از جمله:



1- در این زبان، پاسکاری حرف اول و آخر را می‌زند و ما در این زمینه استاد پاسکاری هستیم. اسم ما در کتاب رکوردهای گینس به عنوان بیشترین پاسکاری تاریخ ثبت شده. مثلا پاسکاری نهادها، سازمان‌ها و ارگان‌ها در مورد پاسخگویی به چرایی آلودگی بنزین‌های قبلی که می‌گویند سرطان‌زا بوده یا در مورد ارگان ارسال‌کننده امواج پارازیت. می‌بینید که پاسکاری اصولا در خون ما ایرانی‌ها نفوذ و تبدیل به ژن شده است.

2- دیگر شاخصه مهم مشترک بین زبان فوتبال و زبان سیاسی شوت کردن است. وقتی پاسکاری جوابگو نیست و کاری از پیش نمی‌رود بهترین راه شوت کردن است. شوت کردن شامل دو بخش شوت کردن مساله یا شوت کردن افراد صاحب مساله است. مثال: شوت کردن وزیر خارجه حین اعزام به محل مذاکرات در یک کشور آفریقایی.

3- پارامتر مهم و مشترک دیگر در هر دو زبان دریبل زدن است. قبلا ما خیلی راحت مشکلات را دریبل می‌زدیم اما حالا چون بازیکنان تکنیکی کمی داریم بیشتر برخوردها فیزیکی شده که خیلی هم درد دارد اما هنوز آدم‌هایی هستند که با دریبل زدن مشکلات را پشت سر می‌گذارند.

4- بازی نمایشی از دیگر مشترکات بین دو زبان است. برخی دوستان را دیده‌اید که علاقه دارند با روپایی زدن و دریبل‌های فانتزی و شیک و دور خودشان چرخیدن و لایی زدن بازی را پیش ببرند؟ مشکل ما در ایران این است که دولتمردان ما تاکتیک‌پذیر نیستند بلکه تکنیکی هستند و خوب روپایی می‌زنند. قشنگ لایی می‌اندازند و تا دل‌تان بخواهد دور خودشان می‌چرخند اما این رفتارهای فانتزی به صورت منسجم انجام نمی‌شود که از دل این حرکات یک گلی هم بروید و معمولا به جای گل، دسته‌گل به آب داده می‌شود.

5- گرم کردن نیز یکی از پیش‌شرط‌های برقراری ارتباط زبانی است. در واقع یکی از مهم‌ترین فاکتورهای پیروزی در هر نبردی خوب گرم کردن است. در ایران روسای جمهور معتقدند تا می‌آیند خودشان را گرم کنند، هشت سال‌شان تمام شده و باید بروند توی رختکن. برای همین اغلب ادعا می‌کنند اگر چهار سال دیگر بمانند ایران را قهرمان می‌کنند که همه می‌دانیم رویاپردازانه است.

6- خطا کردن هم البته از ضروریات مشترک بین هر دو زبان است: یک سیاستمدار هم مثل یک فوتبالیست اول از همه باید از گل خوردن و دسته گل به آب دادن جلوگیری کند. حالا با تکنیک فردی یا تاکتیک تیمی فرق نمی‌کند اما چه فوتبالیست و چه سیاستمدار اگر در مهار حریف موفق نشوند مرتکب خطا می‌شوند و با تمارض هم می‌خواهند نشان دهند فیرپلی بازی کرده‌اند و هیچ خطایی مرتکب نشده‌اند.

نظرات  (۱)

اینقدر که ما از یه تساوی (اونم به زور) خوشحالیم فکر نکنم برنده ی جام جهانی اینقدر خوشحال بشه !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">