سلام
اولا خواستم به این عزیزان خسته نباشید بگم و یخورده باهاشون حرف بزنم چون این عزیزان در سرما و گرما زحمت میکشند ولی تعداد انگشت شماری از اونها باعث شدن که در موردشون قلم فرسایی ! کنم . از بقیشون معذرت میخوام
- عزیزان : خیابانهای شهر ملک اختصاصی ابوی محترم شما نیست که هر جا عشقتان میکشد پارک میکنید و کسی هم حق ندارد به شما بگوید بالای چشمتان ابروست .
- تابلوی آژانس که بالای اتومبیل شما نصب شده است گاها شاید به شما توهم چراغ گردان آمبولانس یا اتومبیل پلیس را القا میکند که فکر میکنید با هر سرعتی دلتان خواست میتوانید در یک کوچه 6 متری گاز بدهید !
- اینکه شما میخواهید مسافر خود را سریعتر از حد معمول به مقصد برسانید تا شاید با زود برگشتن ، بتوانید یک مسافر دیگر بیشتر جابجا کنید از نظر شما مسئله مهم و حیاتی است ، نه همه ی مردم !
- کار کردن شما در آژانس نشانه این نیست که شما دست فرمانتان در حد مایکل شوماخر آلمانی است ! بعضی از شما با اصول اولیه رانندگی نیز آشنا نیستید ( اگر هم هستید زحمت رعایت کردن بخودتان نمیدهید )
- شاید تا بحال کسی این را به شما نگفته ولی بگذارید من بگویم ، فرقی بین شما و بقیه رانندگان در انجام تخلف وجود ندارد ! و زمانیکه کوچه ی یکطرفه را در خلاف جهت مجاز وارد میشوید ، چشم غره رفتن شما به راننده ای که به خلاف شما اعتراض میکند کاملا بیمورد است !
- مسافری که شما جابجا میکنید برده ی شما نیست و ارباب رجوع شما است . پخش آهنگ و تغییر مسیر بایستی با اجازه و رضایت او باشد.
- مسافر حق دارد در مورد کثیفی ماشین شما و اینکه صندلی های ماشینتان از فرط کثیفی بوی لاشه مرده میدهد اعتراض کند و جواب او همینه که هست ، نمیباشد !
- بعضی از خانمهایی که راننده آژانس هستند این موارد در مورد آنها هم صادق است . زمانی که از فرعی وارد اصلی میشوید ، رانندگانی که در خیابان اصلی تردد میکند برایشان فرقی نمیکند که شما دارید زحمت میکشید و خیابانها را پدر مرحومتان برای شما به ارث گذاشته است . از نظر آنها شما اگر قانون را رعایت نکنید متخلف هستید . و این توهم که چون اتومبیل آژانس هستید همه راهها برای شما قرق شده است ، فقط زائیده ی ذهن شماست !
- رانندگانی که برای استراحت و احیانا تعویض روغن ، پیاده رو مقابل آژانس را اشغال کرده اید: اینجا محل گذر مردم است و مطمئنا شما هم دوست ندارید خانواده تان از چنین محلی عبور کنند.
- بعضی از رانندگانی که خود را با راننده تریلی های ماک بی دماغ! زمان شاه اشتباه گرفته اید و احساس قلچماقی و قلدری میکنید و در کسری از ثانیه آماده دعوا و کتک کاری هستید : زمان این کارها گذشته است و خیلی قلدر تر و گردن کلفت تر از شما ها را آفتابه به گردن در خیابانهای تهران گردانیده اند . مراقب رفتار خود باشید .
برای همه شما آرزوی کسب روزی حلال و برکت در کارتان میکنم.
چرختون بچرخه ایشالا !