در
کشوری که بسیاری از مردم به سبب مشکلات اقتصادی توان تحصیل،ازدواج،( به
فرض محال) خرید یا اجاره یا رهن مسکن،تهیه ی جهیزیه ی دخترانشان و...
ندارند چگونه می
شود تحمل کرد که یک باشگاه کاملا دولتی از پول بیت المال مسلمین میلیاردها
تومان برای یک بازیکن فوتبال هزینه کند. آن هم در شرایطی که قانون اجازه
نمی دهد دولت باشگاه داری حرفه ای کند،آن هم در شرایطی که دولت و مجلس چند
ماه است سر ۲۸ هزارتومان یارانه ی بیشتر به مردم سر دعوا دارند و هرماه
یارانه ها چند روز دیرتر پرداخت می شود.
معلوم نیست نظارت مجلس
کجاست؟ دیوان عدالت اداری کجاست؟ سازمان بازرسی کل کشور کجاست؟ سازمان لیگ
برتر و سقف قراردادش کجاست؟ انگار در این مملکت تمام سقف ها فروریخته و
تمام نهادهای نظارتی از ایستادن مقابل حیف و میل بیت المال می ترسند و خدای
نکرده شاید نمک هم گندیده!
حراج بیت المال برای این فوتبال فاسد (ادامه مطلب)
بازیکنانی که در زمین خودی و باصدهزارنفرتماشاگر توان زدن یک گل به تیم دسته چندمی آسیا(قطر) ندارند باید میلیاردها تومان پول بیت المال را به جیب بزنند و حتما مانند آقای X بروند در بهشت شداد امریکا (لاس وگاس) ویلا بخرند و با مبتذل خوانان عکس بگیرند.وشاید روزی مدال شجاعت ملی هم تقدیمشان کنیم.
آخر این ها آبروی مملکتند شاید هم صاحب مملکتند.جوان بیست وچند ساله ای باید برای ۳۰۰ روز نزدیک یک ونیم میلیارد پول بگیرد یعنی روزی حدودا پنج میلیون تومان و کارگر و معلم و استاد دانشگاه باید ماهی نهایتا۵۰۰تا۷۰۰ هزارتومان بگیرند. یعنی اگر معلمی ماهی به فرض محال یک میلیون بگیرد باید ۱۲۵ سال کارکند تا بشود حقوق یکسال آقای فوتبالیست.
صداوسیما هم که
دربست در اختیار این هاست . در ساعاتی هم که فوتبال و حواشی آن نیست
تلویزیون به پایین تر از میدان ولیعصر تهران قدم رنجه نمی کند.هم آب و هوای
زعفرانیه و فرمانیه بهتر است هم حال و نوای آن! پابرهنه ها که برای مملکت
کاری نمی توانند بکنند. به قول سردار سازندگی باید مرفهان را راحت گذاشت تا
مملکت را بسازند.کارخانه هایشان را البته! البته پابرهنه ها هم خوبند.
برای رای گیری، برای روز جنگ برای سربازی ، بالاخره باید این رعیت ها باشند
تا ارباب ها اربابی کنند.
اگر خاوری دزدی کرد و فرارش دادند بعضی ها هم با فوتبال بیت المال را حراج کردند و ماندند تا بیشتر به کشور جیبشان خدمت کنند. باید گفت فوتبال ابر دزد یا ابرگرگی ست که توسط چهره ی عروس نمایش به عقد مردم در آمده اما در حقیقت او عروسی ست که در عقد، بسی داماد است ! با فوتبال مارا سرگرم نمی کنند بلکه سر ما را گرم می کنند تا همچنان بعد از گذشت سی و چهارسال از بهار انقلاب بیت المال مستضعفین بیت الحال مرفهین باشد.
دیگر این را نمی توان تبعیض نام نهاد که یک ستم یک ابر ظلم آشکار است . یک
دزدی مدرن است. دزدی موجه. چنان موجه و مقدسش کرده اند که اگر بانگ های
دزد برداری خود صاحب مال مقابلت می ایستد.
BMW مدلX۶ تقدیمی به پول
بالیستها ، همان گوهر تابناک تاج پادشاست که اشک دیده ی من و خون دل شماست
وآن گرگ اینبار حرفه ای تر با گله آشناست. و این روزها چوپانان هم شریک
گرگند و هم رفیق گله.
کجای دنیا زورکی از جیب مردم به جیب باشگاهها
میریزند که در کشور ما با بیت المال به این راحتی بازی میشود؟ چرا فوتبال
ایران با اینهمه ادعای فوتبال حرفهای عرضه جذب چهار تا سرمایهگذار را
ندارد و دائم چشمش به دست دولت و جیب ملت است؟ وقت ثبت قرارداد که میشود
بهانه مبالغ نجومی و میلیاردی،"فوتبال حرفهای" است، اما شما را بهخدا
قسم کدام فوتبال حرفهای پیشرفته در دنیا اینگونه با بودجه عمومی کشور
نسبت "انگلی" دارد و دائم از آن تغذیه میکند که اتفاقاً بهدلیل همین نسبت
هم هست که نه حرفهای میشود و نه اشتهایش کم میشود بلکه هر سال با اعلام
رقمهای میلیاردی بیشتر سیریناپذیری و این خاصیت انگلی را بیشتر به رخ
میکشد.
ظریفی نکته جالبی گفت که فلان بازیکن بیسواد در فصل جاری دو میلیارد تومان
بهعلاوه یک ماشین 350 میلیون تومانی با یک باشگاه متصل به دولت –بخوانید
جیب ملت- قرارداد بسته، در حالیکه حقوق یک کارمند نمونه در سال یک صدم
قرارداد این بازیکن هم نیست، اما اگر این فوتبال واقعا حرفهای بود و دستش
در جیب ملتی نبود که بسیاری از آنها از فساد در آن متنفرند، نبود، بلکه
سعی میکرد، حرفهای باشد تا هوادار و سرمایهگذار جذب کند و از همین
هواداران و سرمایهگذاران نیز مانند همهی فوتبالهای حرفهای در دنیا
هزینههایش را تأمین میکرد، بالاتر از این رقمهای میلیاردی هم برای
قراردادها توجیه داشت و اشکالی نداشت.
به هر ترتیب، در حال حاضر که مسابقه جیببری از مردم در باشگاههای متصل به
دولت برای خریدهای با قراردادهای میلیاردی با شدت هر چه تمامتر ادامه
دارد و ظاهراً اراده یا توانی هم برای جلوگیری از این مسابقه اتراف و تکاثر
و اسراف و خیانت در امانت بیت المال چه از سوی خود افراد دخیل چه از سوی
سازمانهای نظارتی که در این زمینه وظیفه دارند و از بیت المال برای نظارت و
جلوگیری از همین مسائل پول میگیرند، وجود ندارد، و همچنین ظاهراً ترسی از
آه مردم نیز وجود ندارد.
در آخر بد نیست خاطره ای تلخ را نیز برایتان بازگو کنم . من نه طرفدار فوتبالم و نه ضد فوتبال ولی تصویر تکان دادن تور دروازه ایران توسط بازیکن آلمانی در جام جهانیی که خودمان را کشتیم تا به عنوان تیم سی و دوم به آنجا برویم و جزو اولین تیم ازآن اخراج شویم هیچگاه از خاطرم نمی رود .
خوب یادم هست که چند روز قبل از مسابقه ایران و آلمان چند جوان داشتند در پارکی سر این موضوع بحث می کردند که ایران چند میشود و آلمان چند .. و جالب هم این بود که بعضی ها هم میگفتند ایران 3 آلمان 0 پیرمردی که حرفهای این جوانان را می شنید گفت ...
اولا که این نتیجه گیری شما درست نیست .. چون زمانی که آنها فوتبال را شروع کردند در این کشور کسی حتی نوشتن توپ را هم بلد نبود
بله . قبول دارم که این حرفش اغراق بود .. اما جمله ای که مرا آتش زد این جمله بود . که گفت و حتی منتظر جوابش هم نماند . ...
ایکاش بجای نتیجه فوتبال ایران و آلمان (که حتی بچه شیرخواره هم نتیجه آن را میداند) ، یک شرط بندی هم سر این میکردید که صنعت خودروسازی آلمان چند و صنعت خودرو سازی ایران چند ؟ صنعت دارو سازی آلمان چند و صنعت داروسازی ایران چند ؟ کشاورزی آلمان چند و کشاورزی ایران چند ؟ ارزش واحد پول آلمان چند و ارزش واحد پول ایران چند ؟ ...
اینها را گفت و رفت ....