سلام
بالاخره یارانه این ماه هم واریز شد
مبارکه ...
ولی داستان اون 28000 تومن چی بوده؟
تا اونجاییکه من متوجه شدم داستان اینه که ...
برای همه 45500 تومن واریز شده - برای یه عده هم 28000 تومن واریز شده که مبلغ ما به التفاوت مرحله دوم اجرای هدفمندی یارانه هاست و هنوز معلوم نیست برای یکماهه یا دو ماه - اگر برای یکماه باشه ، یارانه این افراد 45500+28000 یعنی 73500 تومن هست و اگر دوماهه باشه 59500 تومن خواهد بود.
اگر برای شما این مبلغ 28000 تومن واریز نشده یعنی اینکه وضعتون خوبه - برداشت دولت این بوده که شما نیازی به این رقم ندارین
به نقل از خبر گزاری مهر:
|
اقشار مرفه از دریافت یارانه فازدوم محروم شدند |
|
مدیرعامل سازمان هدفمندی یارانه ها با اعلام دلیل واریز نشدن مابه التفاوت 28 هزار تومانی مرحله اول و دوم هدفمندی برای اقشار توانمند و مرفه، گفت: برای این گروه ها فقط یارانه 45500 تومانی ماهیانه واریز شده است. |
|
به گزارش خبرنگار مهر، بهروز مرادی در برنامه گفتگوی ویژه
خبری با اشاره به پیامک های ارسال شده برای برخی از سرپرستان خانوار، گفت: در
قالب آن پیامک ها از افراد خواسته شده بود تا با مراجعه به سایت سازمان هدفمندی
یکی از 4 گزینه پیشنهادی را انتخاب کنند. |
مدیرعامل سازمان هدفمندی یارانه ها، اظهار داشت: به تشخیص دولت و توجه به وضعیت درآمدی افراد، برای اقشار مرفه 28 هزار تومان مابه التفاوت مرحله اول و دوم هدفمندی به ازاء هر فرد واریز نشده است.
جیبتان پر پول باد .......
غم مخور دوران بی پولی به پایان می رسد
دارد این یارانه ها استان به استان می رسد
مبلغش هر چند فعلاً قابل برداشت نیست
موسم برداشت حتماً تا زمستان می رسد
در حساب بانکی ات عمری اگر پولی نبود
بعد از این یک پول یامفتی فراوان می رسد
چند سالی مایه داران حال می کردند و حال
نوبت حالیدن یارانه داران می رسد
شهر، کلاً شور و حال دیگری بگرفته است
بانگ بوق و سوت و کف از هر خیابان می رسد
آن یکی با ساز، رنگ گلپری جون می زند
این یکی با دنبکش، بابا کرم خوان می رسد
عمه صغرا پشت گوشی قهقهه سر داده است
شوهرش هم با کباب و نان و ریحان می رسد
مش رجب، آن گوشه هی یک‌ریز بشکن می زند
خاله طوبا هم کمر جنبان و رقصان می رسد
تا که بابام این خبر را در جراید خواند گفت:
خب خدا را شکر پول کفش و تنبان می رسد
مادرم هم خنده‌ی جانانه ای فرمود و گفت:
پول شال و عینک و یک جفت دندان می رسد
بی بی از آن سو کمی تا قسمتی فریاد زد:
خرج استخر و سونام، ای جانمی جان می رسد
خان عمو با کیسه و زنبیل و ساکش رفته بانک
تا بگیرد آنچه را فعلاً به ایشان می رسد
اصغری در پای منقل، بود سرگرم حساب
تا ببیند پول چندین لول، الآن می رسد
خاله آزیتا که یادش رفته فرمی پر کند
طفکی از دور با چشمان گریان می رسد
