شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و وابستگی به هیچ حزب - گروه - ارگان - NGO - نهاد دولتی یا خصوصی و یا تشکلهای سیاسی و اجتماعی ندارد. وامدار هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی نبوده و مسئولیت مطالب نوشته شده را بعهده میگیرد . چنانچه فردی به عنوان یا محتوای مطلبی اعتراض داشته باشد ، نویسنده متعهد است اعتراض وی را (چنانچه خلاف ادب و عرف و هنجارهای جامعه نباشد) در ذیل همان مطلب درج نماید .

آخرین نظرات
  • ۲۲ مهر ۹۹، ۱۶:۴۸ - محمد مانی
    ۱۹۷😎

۳۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طنز نوشته» ثبت شده است

بز زنگوله پا

یک روز بز زنگوله پا از بچه هاش خداحافظی کرد که برود دشت و صحرا علف بخورد و برایشان شیر بیاورد. مامان بزی به بچه ها سپرد که در را به روی مامور گاز و برق و آب و گرگ باز نکنند. بچه ها هم که بر خلاف آمار و ارقام رسمی گرسنه بودند به مادرشان قول دادند که در را باز نکنند. چند دقیقه که گذشت گرگ که دید بز زنگوله پا از خانه بیرون رفته در خانه را زد. شنگول پرسید: کیه؟ گرگ گفت: منم، منم مادرتون شیر یارانه ای آوردم براتون. شنگول گفت: تو مادر ما نیستی. چون دروغ می گی خیلی وقته ممه ی شیر یارانه ای رو لولو برده.


گرگ با دست زد تو پیشانیش و رفت و چند دقیقه ی دیگه آمد و در زد و گفت: منم، منم مادرتون شیر مدت دار آوردم براتون



منگول گفت ......



۰ نظر ۱۰ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۰۱
حمید خان راضی !

خواجه عبدالله انصاری :


بدان که نماز زیاده خواندن ، کار پیرزنان است


و روزه فزون داشتن ، صرفه ی نان است


و حج نمودن ، تماشای جهان است


اما .......


نان دادن، کار مردان است !

۰ نظر ۰۶ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۵۱
حمید خان راضی !

سلام

حتما شما هم در دوران دانشجویی به مواردی برخوردین که شخصی بنا به دلایلی باید حتما درس خاصی رو پاس کنه (مثلا بدلیل پیش نیاز بودن) و از بخت بد ، اطلاعاتش در مورد مفاهیم اون درس به اندازه ی اطلاعات من از ملیله دوزیه ! . اینجاست که انواع و اقسام روش ها بکار گرفته میشه که از استاد نمره ی قبولی گرفته بشه . این روشها شامل فوت فامیل - بیماری - فقر و کار همزمان با درس و هزار و یک ترفند دیگه میشه .

اما یک استاد دانشگاه کار چنین دانشجویانی رو راحت کرده و به اونا توصیه میکنه بجای اینکه در ورقه ی امتحانی قصه ی حسین گرد ( نه حسین کرد) بنویسن ، فرم خاصی رو پر کنن . این فرم رو تو ادامه مطالب ببینین :

۰ نظر ۱۳ دی ۹۱ ، ۱۶:۵۷
حمید خان راضی !

سلام 

امروز مطلب جالبی از طرف خانم شادی (به نقل از روزنه) برای وبلاگ ارسال شد که ببینید ما واقعا در چه آسایش و آرامشی زندگی میکنیم !

۰ نظر ۲۷ آذر ۹۱ ، ۱۳:۲۰
حمید خان راضی !

سلام 

 

میگن یه روز دو تا برادر دوقلوی کاملا شبیه به هم  داشتن تو خیابون ولیعصر میرفتن . یه نفر تا اینا رو میبینه شروع میکنه به غش غش خندیدن . وقتی این دو برادر دلیل خنده رو میپرسن ، طرف در حالی که از خنده دل درد گرفته بوده میگه : بابا تابلوئه فتوشاپه دیگه !  

 

حالا اگه گفتین خیابون ولیعصر تو این جوک چرا ذکر شده ؟ 

 

زیاد فکر نکنین . خیابون ولیعصر همون نکته ی انحرافی مسئله بود . چون تو خیابون که راه نمیرن که ! تو پیاده رو راه میرن ! 

 

اما موضوع امروزمون هرچند به خیابون و پیاده رو مربوط نیست ولی به فتوشاپ خیلی مربوطه !


۰ نظر ۱۳ آذر ۹۱ ، ۲۰:۲۸
حمید خان راضی !

سلام


زمان دبیرستان چیزایی خونده بودیم تحت عنوان قانون بقا


مثلا قانون بقای انرژی ، به این مفهوم که " انرژی نابود نمی شود ، بلکه از صورتی به صورت دیگر تبدیل می شود "


عکسهای ادامه مطالب نشون میدن که در مورد صف هم چنین قانونی هست . البته من چون فرصت ندارم برم به اسم خودم ثبتش کنم ، همینجا تو وبلاگ میذارم .


بله ..... به این میگن تولید علم ......... ایییییییینننننههههههههههه


۰ نظر ۱۶ مهر ۹۱ ، ۱۸:۲۶
حمید خان راضی !

سلام


همین اولش میخوام سلام کنم به معلم کلاس اولمون


خانم لیلی چایلی


اون موقع ها ، اداره آموزش و پرورش فعلی مدرسه ما بود . ( البته بعد ها شد دبیرستان دخترانه خوشگو و برای ما آوردن اسمش هم هراس آور بود .......)


یاد و خاطره معلمینی که چهره در نقاب خاک کشیدن رو گرامی میدارم !


البته ناگفته نماند که فضای تربیتی و امنیتی ! مدارس اون موقع اینقدر فوفولی نبود و بنده خودم که تازه جزو شاگرد زرنگا بودم روز اول مدرسه دوبار از دست ناظم محترم کتک خوردم در حد زندان گوانتانامو !



در ادامه مطالب به بررسی طنز چند عبارت که تقریبا همه معلما بکار میبردن پرداختم ...

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۱ ، ۱۸:۲۳
حمید خان راضی !

فکرشو بکن اگه میشد چی میشد اگه : 

 

 

  زنگ بزنی آژانس بین المللی انرژی اتمی، بگی یه ماشین می خوام 

 

 

فکرشو بکن اگه میشد چی میشد اگه :

۰ نظر ۲۸ خرداد ۹۱ ، ۱۶:۲۹
حمید خان راضی !

سلام


خـرید کـردن بـا همسرتان شباهت زیادی با رفتن به مطب دندانپزشکی دارد؛ دردناک و در عین حال غیر قابل اجتنـاب اسـت. دیـر یـا زود از شما خواهد خواست او را در یکـی از خریدهای طاقت فرسایش همراهی نمایید



اگر از خرید کردن دل خوشی نداشته و نمی توانید خود را خـلاص کنـیـد، چه باید انجام دهید تا آن روز قابل تحمـل و زود گذر شـود؟ رعـایـت ایـن نـکـات زنـدگی شما را بسیار آسانتر خواهد نمود


۰ نظر ۱۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۹:۴۷
حمید خان راضی !

سلام


حتما شما هم قبول دارین که ...



آقایان در سن 14 تا 17 سال مانند کشور کره شمالی هستند:قدرتی ندارند ولی مانند این کشور ادعای قدرت و سرکشی می کنند


خانم ها در سن هیجده تا بیست و یک سالگى ، مانند آفریقا یا استرالیا هستند : نیمه کشف شده، وحشى، با زیبایى هاى افسون کننده ى طبیعى




پس بقیه اش رو هم ببینید ....


۰ نظر ۱۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۹:۴۶
حمید خان راضی !