شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و وابستگی به هیچ حزب - گروه - ارگان - NGO - نهاد دولتی یا خصوصی و یا تشکلهای سیاسی و اجتماعی ندارد. وامدار هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی نبوده و مسئولیت مطالب نوشته شده را بعهده میگیرد . چنانچه فردی به عنوان یا محتوای مطلبی اعتراض داشته باشد ، نویسنده متعهد است اعتراض وی را (چنانچه خلاف ادب و عرف و هنجارهای جامعه نباشد) در ذیل همان مطلب درج نماید .

آخرین نظرات
  • ۲۲ مهر ۹۹، ۱۶:۴۸ - محمد مانی
    ۱۹۷😎

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ضرب المثل ایرانی» ثبت شده است



سلام
تا حالا فکر کرده بودین بهش؟ شیر به معنای "شیر آشامیدنی" و "شیر بیشه" و "شیر آب" یک نوع نوشته و تلفظ می شوند . امروز به مطلب جالبی بر خوردم که پاسخ این سوال را خواهد داد که چرا به قطعه ای که در سر لوله ی آب هست و برای قطع و وصل جریان آب از آن استفاده می شود ، میگوییم "شیر"

۵ نظر ۱۵ مهر ۹۲ ، ۱۸:۴۴
حمید خان راضی !

سلام

شاید برای شما هم اتفاق افتاده است که اخبار بیست و سی را گوش کنید و گوینده ی مربوطه با اعتماد به نفسی مثال زدنی ،  آماری در مورد وضع خوب اقتصاد کشورمان و بدبختی و فلاکت کشور های اروپایی -یا یک چیزی تو همین مایه ها- گفته باشد . در اکثر موارد و در مودبانه ترین حالت کلمه " حرف مفت " بکار خواهد رفت !


اما "حرف مفت" یعنی چه ؟

۱ نظر ۰۴ شهریور ۹۲ ، ۲۰:۲۴
حمید خان راضی !

مجری بعد از بخش اول: با هم قسمت​هایی از فیلم «بر باد رفته» ساخته ویکتور فلمینگ رو می​بینیم و بر می​گردیم و چند سوال مطرح می​شود.



مجری بعد از نمایش فیلم: دست​ها روی زنگ. لطفا اونی که تو فیلم بود رو بگین و مراقب زمان هم باشین، هر سوال 3 ثانیه.

(به دلیل برخی مسائل فرهنگی، از طرح سوالات معذرویم!)

۱ نظر ۱۱ خرداد ۹۲ ، ۱۴:۵۷
حمید خان راضی !

بازنویسی توسط خودم !


گویند در روزگاران بسیار قدیم ! خشکسالی پیش آمد (شدید) و آذوقه بسیار کم شد و دریاچه ی ارومیه کاملا بخشکید. گرگی و روباهی و شتری از فرط ناچاری با همدیگر پیمانی منعقد کردند که از آن به بعد هر چه پیدا کردند با هم بخورند . هر سه پیمان را امضا کردند و با هم راه افتادند تا به سر چشمه ای رسیدند (احتمالا قره کهریز فعلی).


ناگهان روباه داد زد : آنجا را نگاه کنید ... و با پوزه اش به نقطه ای اشاره کرد ....


۰ نظر ۰۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۳۱
حمید خان راضی !

سلام

 

شما هم تا حالا قمپز در کردین ؟ یا احتمالا شاهد قمپز در کردن کسی بودین؟  تا حال فکر کردین قمپز در کردن یعنی چی؟


تشریف بیارین ادامه مطالب تا بگم


۰ نظر ۰۵ فروردين ۹۲ ، ۱۵:۰۳
حمید خان راضی !

سلام


این مطلب توضیح خاصی نداره


فقط تصویر روی جلد نشریه چلچراغ رو تو ادامه مطالب ببینید ....


۰ نظر ۲۰ بهمن ۹۱ ، ۰۸:۴۵
حمید خان راضی !
ببین چگونه قناری زشوق می لرزد   
.
نترس از شب یلدا ، بهار آمدنی است 
  
 
 
محفل تان طلایی
دلهایتان دریایی
شادیهایتان یلدایی
مبارک باد یلدا شب  
همیشه شاد و سلامت باشید
 
لینک زیر نیز هدیه ای است برای این شب  
۰ نظر ۲۹ آذر ۹۱ ، ۱۳:۲۴
حمید خان راضی !

پسـرم!

 

 

اگر توانستـی استخـدام شوی، در اداره با دو کس رفیـق شـو:

 

آنچنـان که دانـی آبدارچـی، و یکی از بچـه های حراست..

 

 

 

فـرزندم!

 

.

.

.


۰ نظر ۲۸ مرداد ۹۱ ، ۱۷:۲۵
حمید خان راضی !

سلام


اصطلاح بالا کنایه از: جا خوردن، ترسیدن، از تهدید کسی غلاف کردن و دم در کشیدن و یا دست از کار خود برداشتن است.

فی المثل گفته می شود:«فلانی چون سنبه را پرزور دید ماستها را کیسه کرد.» یا به عبارت دیگر به محض اینکه صدای مدیر یا ناظم بلند شد بچه ها ماستها را کیسه کردند و غیره...


اکنون ببینیم وقتی که ماست داخل کیسه می شود چه ارتباطی با ترس و تسلیم و جا خوردگی پیدا می کند.


۰ نظر ۱۵ خرداد ۹۱ ، ۱۶:۱۲
حمید خان راضی !