شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

قبول مسئولیت نوشته ها کافی نیست. اهل قلم در قبال تمام چیزهایی که باید می نوشتند ، اما به هر دلیل ننوشته اند نیز مسئولند

شبستر از زاویه ای دیگر (SHABESTAR)

این وبلاگ کاملا شخصی بوده و وابستگی به هیچ حزب - گروه - ارگان - NGO - نهاد دولتی یا خصوصی و یا تشکلهای سیاسی و اجتماعی ندارد. وامدار هیچ جریان سیاسی و غیر سیاسی نبوده و مسئولیت مطالب نوشته شده را بعهده میگیرد . چنانچه فردی به عنوان یا محتوای مطلبی اعتراض داشته باشد ، نویسنده متعهد است اعتراض وی را (چنانچه خلاف ادب و عرف و هنجارهای جامعه نباشد) در ذیل همان مطلب درج نماید .

آخرین نظرات
  • ۲۲ مهر ۹۹، ۱۶:۴۸ - محمد مانی
    ۱۹۷😎

۳۰ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

سلام

در اخبار خواندیم که رئیس جمهور محبوب ، با استقبال بی سابقه 500 نفری مردم تبریز وارد استان آذربایجان شرقی شد و کلا بیخیال اینهمه تقاضای گروهها و تشکلها و مردم عادی که مصرانه خواستار به همراه نیاوردن یک نفر! بودند شد.


ظاهرا یکی از وزرای خوشنام و کشتی گیر ایشان نیز قرار بود به شبستر بیایند که نمیدانم آمدند یا نه !


اما چیزی که من از این سفرها درک میکنم شاید با نظر بعضی ها ! کمی متفاوت باشد . بنابر این خواهش میکنم بادمجان دور قاب چین ها و کسانی که فقط از راه تایید ! و سفید نمایی ! و سیاست "همه چی آرومه " ارتزاق میفرمایند از خواندن ادامه مطالب خودداری نموده و وقت باقیمانده از ساعت کار را صرف خواندن خبر های "من چقدر خوشحالم " از وبلاگهای خبری منطقه بفرمایند !


۰ نظر ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۰۱
حمید خان راضی !

سلام


تازه حقوق گرفته بودم ، و خوشحال از اینکه بالاخره چشم مبارک بازار به جمال ما هم روشن می شود، راهی خیابان شدم تا جیبی که بعد از عمری دو قرون پول به خودش دیده بود رو در حسرت همیشه نگه داری از این پول ها نگه داریم،


حالا دیگه شپش های تو جیبمون که پشتک می زدند، فهمیدند که ما هم آره...، و دنیا همیشه اینجوری نمی مونه...


اول با خودم گفتم ......

۰ نظر ۰۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۵۹
حمید خان راضی !

سلام


روغن 40 درصد گران شد!، گوشت 60 درصد گران شد!، نان به زودی گران می شود!، گرانی شکر در راه است!، بنزین تک نرخی خواهد شد، گازوئیل در مسیر گرانی!

این ها اخباری است که این روزها در سطح جامعه پیچیده! این روزها که نه مدت هاست از آشفته بازار اقتصادی دولت دهم می گذرد و هر روز اخبار تازه ای از گرانی به گوش می رسد.

هنوز ازیادها نرفته است که

۰ نظر ۰۶ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۵۷
حمید خان راضی !

یک دختر خانم زیبا خطاب به رئیس شرکت امریکائی جی پی مورگان نامه‌ای بدین مضمون نوشته است : 

 

مدیر عامل محترم شرکت جی پی مورگان

 می‌خواهم در آنچه اینجا می‌گویم صادق باشم. من ۲۵ سال دارم و بسیار زیبا، با سلیقه و خوش‌اندام هستم. آرزو دارم با مردی با درآمد سالانه ۵۰۰ هزار دلار یا بیشتر ازدواج کنم. شاید تصور کنید که سطح توقع من بالاست، اما حتی درآمد سالانه یک میلیون دلار در نیویورک هم به طبقه متوسط تعلق دارد، چه برسد به ۵۰۰ هزار دلار.

 

درخواست من چندان زیاد نیست. در شرکت شما آیا کسی با درآمد سالانه ۵۰۰ هزار دلاری وجود دارد؟ آیا شما خودتان ازدواج کرده‌اید؟ سئوال من این است که چه کنم تا با اشخاص ثروتمندی مثل شما ازدواج کنم؟

 

چند سئوال ساده دارم:۱- پاتوق جوانان مجرد کجاست ؟۲- چه گروه سنی از مردان به کار من می‌آیند ؟۳- چرا بیشتر زنان افراد ثروتمند ، از نظر ظاهری متوسطند ؟۴- معیارهای شما برای انتخاب همسر کدامند ؟

 

امضا: دختر خانم زیبا 

  و اما جواب مدیر شرکت مورگان :   


۲ نظر ۰۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۵۴
حمید خان راضی !

سلام

بدون هیچ توضیحی نظر شما رو جلب میکنم به مشروح اخب.....


ببخشید . جلب میکنم به چند تا تصویر بسیار معنا دار در ادامه مطالب


نظر شما چیه ؟

۰ نظر ۰۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۴۱
حمید خان راضی !


۰ نظر ۰۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۳۸
حمید خان راضی !

سلام


ممکنه گوشی شما رو دزد ببره با خودش و هیچی دست شما نباشه اما حداقل میتونید نذارید اون هم ازش استفاده کنه! برای اینکار باید کار های زیر رو انجام بدید اما بدونید که اگر گوشی دوباره هم به دستتون برسه دیگه فایده نداره چون مرده و پریده.

۰ نظر ۰۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۳۶
حمید خان راضی !

دیشب ماهواره همسایه داشت فلان برنامه رو نشون میداد...؛



خود شما چندبار این جمله را به زبان آورده اید یا از زبان دوست و همکار شنیده اید و بعد هم کلی با تمسخر خندیده اید؟


چند سالی است که این شوخی بی مزه بین همه ما جریان دارد. مثل یک رازِ مگو که از قضا همه دنیا از آن خبر دارند و تبدیل به یک شوخی تلخ شده است. گمان می کنم دیگر همه باید بپذیریم که تعارف بس است.


ادامه ....

۱ نظر ۰۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۳۴
حمید خان راضی !

نامه ای به زلزله !!!


آقای زلزله سلام!

آقای زلزله این چه اوضاعیه که د‌رست کرد‌ی؟ این چه وضعیه که راه اند‌اختی؟ آخه چرا این مملکت رو برد‌ی رو ویبره؟ ما مگه کمربند‌ لاغری تو هستیم؟ زلزله جان مگه می‌خواهی کاند‌ید‌ای ریاست جمهوری بشی که سفرهای استانی خود‌ت رو از الان شروع کرد‌ی؟ هی از این شهر به اون شهر! از این منطقه محروم به اون منطقه محروم! برای د‌لخوشی این بند‌گان خد‌ا لااقل چهار تا وعد‌ه د‌ست نیافتنی هم نمی‌د‌ی.


بقیه نامه در ادامه مطلب


۰ نظر ۰۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۳۲
حمید خان راضی !

بازنویسی توسط خودم !


گویند در روزگاران بسیار قدیم ! خشکسالی پیش آمد (شدید) و آذوقه بسیار کم شد و دریاچه ی ارومیه کاملا بخشکید. گرگی و روباهی و شتری از فرط ناچاری با همدیگر پیمانی منعقد کردند که از آن به بعد هر چه پیدا کردند با هم بخورند . هر سه پیمان را امضا کردند و با هم راه افتادند تا به سر چشمه ای رسیدند (احتمالا قره کهریز فعلی).


ناگهان روباه داد زد : آنجا را نگاه کنید ... و با پوزه اش به نقطه ای اشاره کرد ....


۰ نظر ۰۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۳۱
حمید خان راضی !