سوء استفاده از اعتماد مردم و جایگاهی که به همت همین مردم به دست آمده است ، از آن دست رفتارهای شنیعی است که با آب زمزم و هیچ شوینده درجه یک دیگری (حتی با وجود آنزیم و اکسیژن فعال!)از دامن جامعه پاک نمی شود. اما عادت کرده ایم که در پی درمان این زخم ها نباشیم، کی حوصله اش را دارد! ما به زخم عادت می کنیم، بعد از مدتی آن را می پذیریم، جزئی از زندگی مان می شود، معمولی، بی اهمیت و قابل تحمل!
بالاخره چشممان به جمال تیتر خبری روشن شد با عنوان " شهردار شبستر انتخاب شد". بالاخره شورای شهر پذیرفت که با هیچ ترفندی نمی تواند شهردار قبلی را ابقا کند. چون "قانون" اجازه نمی داد. چون شهردار قبلی "بازنشسته" بود و قانون اجازه بکار گیری بازنشسته ها را نمی دهد . اما قانون که برای "شورای شهر " نبود که ! مردم عادی هم باید از قانون تبعیت کنند و شورای شهر هم؟!؟ پس چه فرقی دارند آنها ؟ شعار قانون گرایی و تبعیت محض از قانون فقط مال زمان رای جمع کردن است و بس! بعدش باید علاوه بر ضوابط ، کمی هم به "مصلحت" فکر کرد ! باید بخاطر شهردار بازنشسته ی شبستر حتی قانون کشور هم عوض شود ! شهر هم باید هشت ماه بدون شهردار باشد. بالاخره با شهردار قبلی رودر بایستی داریم... مردم هم بهش عادت کرده اندو صد البته ایشان به مردم .....
قبلا نیز در این وبلاگ در مورد شهردار و شهرداری مطلب بسیار نوشته ام (مدارکش هم موجوده) اما دیگر عادت کرده ایم که نوشته ها را بر یخ بنویسیم و در گرمای آفتاب پهن کنیم . ......
شورای شهر سفت و سخت ایستاده بود که یا باید قانون مملکت عوض شود و شهردار بازنشسته دوباره ابقا شود یا مرغ یک پا دارد و حتی می ارزد که شورا منحل شود ... جالب این بود که همین شورا ، یکهفته مانده به زمان اتمام تصدی شهرداری ، وی را عزل کردند و بشدت هم از کار خود دفاع کردند ...
با چنین اوضاعی خدا خدا می کردیم که شورای شهر برای یکبار هم روی حرفش بایستد و تا انحلال شورا پیش برود و شورا منحل شود و مردم هم به کار زندگیشان برسند و بیشتر از این بازیچه ی مصلحت و مصلحت اندیشی نشوند . سالهای سال شورایی نبود و به گفته ی مسئولین هیچ کاری هم روی زمین نمانده بود و بقول هموطنان " خوروز یوخیدی سحر آچیلمیردی؟!؟"
اما بالاخره شورا پرچم سفید را بالا برد و جام زهر تبعیت و تمکین از قانون کشور را سر کشید تا شاید به شورایی ها بفهماند که شاید جمله ی "همینی که هست" برای ارباب رجوع شهرداری اجباری باشد اما ایستادن مقابل قانون گردنی بسیار کلفت تر و بازویی بس درشت تر میخواهد !
کاش چنین اتفاقی حداقل برای شورای شهر لندن رخ داده بود تا وجدان بیدار «اسماعیل فلاح» گزارشی شرم آور از آن تهیه می کرد و ما برای انحطاط اخلاقی غرب به نشانه تاسف سری تکان می دادیم. کاش چنین اتفاقی برای انتخاب شهردار رم می افتاد تا "حمید معصومی نژاد" با آن لهجه ی دلربا ، بلافاصله از میزان نابسامانی در اروپا برایمان گزارشی ارسال میکرد تا از منجلابی که اروپا در آن دست و پا می زند آگاه تر شویم!!
اما احساسم در این لحظه .....
ببخشید آقای شهردار قبلی ... اما خیلی خوشحالیم که شما انتخاب نشدید... نه اینکه آدم بدی باشید ها ... اما خوب دیگر ، شما بازنشسته اید و بهتر است کمی هم به جوانتر ها میدان بدهید و کمی هم به جای اعمال قانون ! ، تمکین از قانون کنید و مابقی عمر و شوق خدمت لایتناهی را در کنار خانه و خانواده ی محترم سپری بفرمائید ...
ببخشید اعضای شورا .... ولی از اینکه لجبازی چندین و چند ماهه ی شما شکست خورد خیلی خوشحالیم. از اینکه خود را برتر و بالاتر از قانون می دانستید و ایستادگی برای یک درخواست غیر قانونی را بر منفعت مردم و نابسامانی شهر ترجیح میدادید و بالاخره مجبور شدید در برابر قانون سر تعظیم فرود بیاورید بسیار مشعوفیم .... البته مشعوف تر می شدیم که سر حرفتان می ماندید و تا انحلال شورا پای خواسته تان پا فشاری می کردید ....
ببخشید آقای سرپرست محترم و موقت شهرداری .... بالاخره هر بهاری یک پاییز دارد ... انشاء الله در فرصت های بعدی از تجربیات شما هم استفاده بشود .......
ببخشید کارمندان محترم شهرداری .... بالاخره هر مرخصی یک روزی به آخر می رسد و دوباره دوران کار و تلاش می رسد .... انشاء الله کمبود های مرخصی هشت ماهه را در انتخابات بعدی شورا جبران کنیم ... شما هم به بزرگی خودتان ببخشید....
اما بالاخره مردم فهیم و همیشه در صحنه شبستر ببخشید.... چی ؟ مردم ببخشند ؟ میخوام صد سال سیاه نبخشند ! مگه مردم کی هستند که ببخشند ؟ الان که زمان رای جمع کردن برای شورا ها نیست که ؟ بنابر این عذر خواهی از مردم ابدا ضرورتی ندارد. اگر مردم هم یکذره شعور داشته باشند سریعا پیغامهای تبریک و تقدیر و تشکر را از شورای محترم شهر بابت چنین کار عظیم و خارج از حد تصوری که بالاخره بعد از 8 ماه یک نفر را به عنوان شهردار پیدا کردند و با اکثریت آرا ! بر تخت نشانیدند ، به هر نحو ممکن به اعضای نازنین شورا خواهند رسانید ....
دیگر نه دردناک است، نه زشت! افشای خیلی از رازها که افکار عمومی ترجیح می دهند زیر فرش قایمش کنند چه سودی دارد؟ مردم از بی تدبیری منتخبین خودشان جزغاله می شوند و این وسط هر کاسه کوزه ای را سر شیطان می شکنیم!
شاید روزی که پرده از رازها افکنده شود، شیطان هم خودش را کنار بکشد و بگوید: این کارهایی که شما کردید ننگ هایی است که به دامن من نمی چسبد!
زیاده حاجت جسارت و تمهید مرارت نیست .... یک نکته از این معنی ،،،،،،گفتیم و همین باشد !